رفتن به محتوای اصلی

اقتدارگرایان حاکمیت از چه چیزی گریزانند؟

اقتدارگرایان حاکمیت از چه چیزی گریزانند؟
تفسیر از:
دکتر کامران محسنی

می‌گویند اگر می‌خواهید در انتخابات شرکت کنید باید از فتنه ابراز بیزاری بجویید. ابراز بیزاری یعنی چه؟ یعنی از آقایان مهندس موسوی و حجت‌الاسلام کروبی تبری بجوئیم؟ ما خودمان آقای موسوی را به‌عنوان کاندیدا معرفی کردیم، و او مدعی است رأیش را خورده‌اند و هنوز تکلیف این مساله روشن نشده است؛ چون یک طرف دعوا را بر کرسی نشانده‌اند و طرف دیگر را در خانه‌اش زندانی کرده‌اند.

حالا ما از او برائت بجوییم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و آنان همین داستان را دوباره تکرار کنند؟ بالاخره آقای موسوی که تنها نیامد. من گفتم، شما گفتید، دیگران گفتند و خودش هم احساس وظیفه کرد و آمد؛ همین طور جناب آقای کروبی. آن وقت بگوئیم ما به ایشان ربطی نداریم؟

حاکمیت امروز به جریان اصلاح طلب برچسب فتنه‌گر زده است. حالا اینکه چه کسی فتنه را در کشور ایجاد کرده، محکمه‌ای وجود ندارد که آن را مشخص کند. آن آقا را با آن همه ساز و دهل آوردند، حالا هم می‌گویند به ما ربطی ندارد. حالا که مملکت را خراب کرده، می‌گویند ما او را نمی‌شناختیم و نمی‌دانستیم. هر آدم عادی می‌دانست که کشور با چنین مدیریتی به اینجا می‌رسد. اصلا از اول هم معلوم بود. شما چشمانتان را بسته بودید. ما بیاییم بگوییم آقای کروبی و موسوی هیچی؟ اینان همراهان و دوستان ما هستند. مردم به آن‌ها نگاه کردند و آن‌ها به مردم و شما‌ها نگاه کردند. همه با هم وارد انتخابات شدیم."

این‌ها تنها بخشی از جدیدترین سخنان محمد موسوی خوئینی‌ها، عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز، به دبیری سیدمحمد خاتمی است.

سه سال و نیم از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ با تمام پرسش‌ها و ابهام‌های پیرامون آن، و حوادث خونین مترتب بر آن سپری می‌شود، اما با وجود تمام تلاش‌های مرکز ثقل قدرت در جمهوری اسلامی، گفتمان مخالف با وضع مستقر، قدافرازی می‌کند.

حاکمیت سیاسی ۲۲ ماه است که رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در حصر و حبس خانگی قرار داده، و از تمامی ابزارهای رسانه‌ای و امکانات تکنولوژیک عریض و طویل خود برای تبلیغ قرائت خود از انتخابات ریاست جمهوری دهم سود جسته؛ اما حاصل برای صاحبان قدرت نسبتی با تبلیغ و تحریف و خشونت صورت گرفته، نداشته است. اقتدارگرایان حاکم کوشیده‌اند تا در دو وجه سلبی و ایجابی، مخالفان را به حاشیه برانند و از صحنه‌ی اجتماعی حذف کنند؛ و در مقابل گفتمان و قرائت خود از وقایع را مسلط و یگانه و غیرقابل خدشه جلوه‌گر سازند.

از امکانات صدا و سیمای جمهوری اسلامی تا پارازیت روی شبکه‌های ماهواره‌ای، و از فعالیت خبرگزاری‌های گونه‌گون همسو با حاکمیت تا فیلتراسیون سایت‌های منتقدان و مخالفان، جریان اقتدارگرای حاکم در ساخت قدرت کوشیده در دو وجه اثباتی و نفیی، خود را حاکم بلامنازع وانمود کند.

و این، مستقل از خشونت سخت‌افزاری است که متوجه منتقدان و دگراندیشان و مخالفان می‌شود؛ چنان‌که هنوز ده‌ها فعال سیاسی و مطبوعاتی و دانشجویی حامی جنبش سبز در زندان‌های جمهوری اسلامی‌اند و احضارها و تهدیدها و برخوردهای خشن ادامه دارد.

قتل ستار بهشتی، کارگر وبلاگ‌نویس حادترین شاهد جدید محسوب می‌شود؛ حبس یازده ماهه‌ دکتر سعید مدنی، فعال ملی ـ مذهبی و جامعه‌شناس در بند ۲۰۹؛ زندانی کردن آرش صادقی، دانشجوی پیگیر حقوق بشر برای ۱۰ ماه در انفرادی ۲۰۹؛ و سخت‌گیری‌های غریب با خانواده نسرین ستوده، وکیل مدافع حقوق بشر، مواردی دیگر از این دست قدرت‌نمایی‌های سخت‌افزاری است.

با وجود این همه، صداهای ناساز با ارکستر حاکمیت کم نیست. صرف‌نظر از آن‌چه خارج از مرزهای ایران می‌گذرد؛ در داخل کشور از مصطفی تاج‌زاده تا ضیاء نبوی، از ابوالفضل قدیانی تا مهدی محمودیان، از فائزه هاشمی رفسنجانی تا بهاره هدایت، و از زندانیان بند ۳۵۰ اوین تا زندانیان سیاسی رجایی‌شهر، جملگی هرچند در زندان هستند، اما همچنان قرائت مخالف خود با گفتمان سیاسی حاکمیت را تبیین می‌کنند.

در بیرون از زندان‌های جمهوری اسلامی نیز مقهورنشدگان و خاموش نشدگان، کم نیستند؛ کنشگرانی که اقتدار غیردموکراتیک حاکمیت را به پرسش کشیده‌اند. برخی چون محمد نوری‌زاد و دکتر محمد ملکی، صریح و برخی چون عبدالله نوری و محمد خاتمی میانه‌روانه. محمد موسوی خوئینی‌ها، چهره‌ شاخص مجمع روحانیون مبارز اما با اظهارنظر اخیر خود ـ که بخش‌هایی از آن در ابتدای نوشتار آمد ـ شاهدی دیگر از بی‌اقتداری اقتدارگرایان حاکم عرضه کرد.

تمام سرکوب‌ها و تلاش‌ها برای واداشتن سبزها و تغییرخواهان به سکوت، بی‌حاصل مانده است. فصل انتخابات که برسد، پرسش‌هایی از این دست که چرا دو نامزد معترض انتخابات پیشین، حتی بی‌محاکمه‌های مرسوم در جمهوری اسلامی، محبوس‌اند، بیشتر شنیده خواهد شد. بحران مشروعیت دموکراتیک گریبان رأس هرم قدرت در جمهوری اسلامی را رها نمی‌کند.

اینک حاکمیتی که فاقد اقتدار دموکراتیک است، و تنها به پشتوانه‌ سلاح و سرکوب و پول نفت، قدرت را دراختیار گرفته، در معرض مطالبات جدید است. آیت‌الله خامنه‌ای و جریان امنیتی ـ نظامی ـ رانتی همسو و گرداگرد وی، روزهای متفاوت و سخت‌تری را پیش رو خواهند داشت.

این عرض اندام و رقابت‌جویی موسوی خوئینی‌ها، بحران مشروعیت حاکمیت را بیش از پیش به پرسش و چالش می‌کشد: "انتخابات آزاد یعنی اینکه آقای مهندس موسوی هم بتواند کاندیدا شود. چون مهندس موسوی چهار سال پیش با تمام سختگیری‌هایی که آقای جنتی کرد تائید شد، و از آن موقع به بعد هم هیچ محکمه و دادگاهی محکومش نکرده است. اگر انتخابات آزاد باشد ایشان باید بتواند کاندیدا شود. حتی لازم نیست برای انتخابات از حصر هم بیرون آورده شود، فقط از داخل حصر منزلش اعلام کاندیداتوری کند. اگر رای آورد از خانه‌اش برود ساختمان ریاست جمهوری و اگر رای نیاورد همانجا بماند."

بحران مشروعیت حاکمیت بی‌اقتدار، با ارعاب و سرکوب و سانسور و تحریف حقیقت و تقدیس خشونت، علاج نمی‌یابد. گریزی از انتخابات آزاد و سالم و عادلانه نیست؛ چیزی که اقتدارگرایان حاکم در جمهوری اسلامی از آن گریزانند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
منابع داخلی و خارجی
منبع:
خبرگزاری ها

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید