رفتن به محتوای اصلی

زورآزمایی سیاستمداران جمهوری اسلامی در میدان سینما

زورآزمایی سیاستمداران جمهوری اسلامی در میدان سینما
تفسیر از:
دکتر کامران محسنی

تنها چند روز پس از اعلام خطر اصحاب سینما در مورد قهر تماشاگران با سینمای ایران و احتمال ورشکستگی سینماداران و تعطیلی قریب الوقوع سینماها، بحران تازه ای سینمای نیمه جان ایران را فرا گرفت.

اعتراضات انصار حزب الله نسبت به اکران فیلم "من مادر هستم" جرقه ای بود که به بالا گرفتن این بحران انجامید، اما اصل ماجرا از هنگامی آغاز شد که روحانی به نام شهاب مرادی - که جزو چهره های تلویزیونی به حساب می آید- طی جشنواره فجر سال گذشته به تعداد زیادی از فیلم های به نمایش درآمده حمله کرد و افزود که این فیلم ها به سبب پرداختن به موضوع "خیانت" باعث رواج فساد و بی اخلاقی در جامعه می شوند.

این اظهار نظر مورد استقبال و تایید گروه های اصولگرا قرار گرفت و به مضاعف شدن حمله های آنان به سینمای مستقل و البته وزارت ارشاد دولت محمود احمدی نژاد انجامید، تا آنجا که علیرضا سجادپور، مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی ناچار شد اعلام کند که مجوز این فیلم ها به صورت موقت و تنها به منظور نمایش در جشنواره فجر صادر شده است.

اما در نوروز ۹۱ و با اکران دو فیلم "گشت ارشاد" و "زندگی خصوصی" آشکار شد که وزارت ارشاد به این سادگی ها در مقابل حریف عقب نخواهد نشست؛ هرچند در نهایت اعتراضات انصار حزب الله و حملات ائمه جمعه به این دو فیلم باعث شد هر دو آنها علیرغم کسب مجوز از وزارت ارشاد از روی پرده ها پایین کشیده شوند و حوزه هنری نیز اعلام کند از این پس فیلم های "غیر ارزشی" را در سینماهای خود نمایش نخواهد داد، ولی این پایان ماجرا نبود.

گذشته از خودداری خودسرانه حوزه هنری از نمایش تعدادی از فیلم های دارای مجوز از وزارت ارشاد، مهرماه سال جاری انصار حزب الله از شخص جواد شمقدری به دلیل صدور مجوز برای چهار فیلم "برف روی کاج ها"، "من مادر هستم"، "پل چوبی" و "من همسرش هستم" و به سبب "نمایش عمومی فحشا" و "عادی سازی زنا" در این آثار شکایت کرد، اما پیش از اینکه این پرونده قضایی به سرانجامی برسد ، وزارت ارشاد اعلام کرد اکران "من مادر هستم" از ٨ آذر آغاز خواهد شد.

"در نخستین واکنش انصار حزب الله به فیلم " من مادر هستم" ضمن انتشار بیانیه ای این فیلم را "کثیف ترین فیلم ساخته شده در حلقه مجموعه فیلم های موجود با موضوع خیانت" نامید و ضمن تعیین ضرب الاجلی به سازمان سینمایی هشدار داد تنها تا پایان وقت اداری روز هفتم آذر فرصت دارد مجوز اکران این فیلم را لغو کند و در غیر این صورت "مردم متدین" تا وادار شدن "مسئولان بی مسئولیت" به تمکین، به اعتراض و تحصن ادامه خواهند داد."

در نخستین واکنش انصار حزب الله ضمن انتشار بیانیه ای این فیلم را "کثیف ترین فیلم ساخته شده در حلقه مجموعه فیلم های موجود با موضوع خیانت" نامید و ضمن تعیین ضرب الاجلی به سازمان سینمایی هشدار داد تنها تا پایان وقت اداری روز هفتم آذر فرصت دارد مجوز اکران این فیلم را لغو کند و در غیر این صورت "مردم متدین" تا وادار شدن "مسئولان بی مسئولیت" به تمکین، به اعتراض و تحصن ادامه خواهند داد.

پس از اخطار انصار حزب الله، فریدون جیرانی، کارگردان و غلامرضا موسوی تهیه کننده فیلم طی بیانیه ای اعلام کردند که این فیلم درباره خیانت و زنا و فحشا نیست و جنجال های به پا شده پیرامون آن صرفا سمت و سویی سیاسی دارند. آنها معترضین را دعوت کردند که در روز اکران فیلم به تماشای آن بنشینند و بعد از آن نظرشان را اعلام کنند، اما این پیشنهاد نیز کارگر نیافتاد، زیرا در روز افتتاحیه فیلم افرادی که مصر بودند دانشجو هستند و هیچ ارتباطی نیز با انصار حزب الله ندارند فریدون جیرانی را در سینما آفریقا در میان گرفتند تا اعلام کنند علیرغم دیدن فیلم قانع نشده اند.

هرچند جیرانی این فیلم را مورد انتقاد روشنفکران خواند و اعلام کرد این فیلمش نیز مانند سایر آثارش هرگز به جشنواره های خارجی نخواهد فرستاد، اما حمله های پی در پی جیرانی به روشنفکران، سبک زندگی مدرن، جشنواره های خارجی، بی بند و باری و مصرف مشروبات الکلی نتوانست این معترضان را راضی کند و آنها ضمن اینکه این فیلم را "دشمن شاد کن" و تکه ای از "پازل فیلم های مستهجنی" که جیرانی و همکارانش ساخته اند خواندند، اعلام کردند هر اقدامی که از دستشان بر آید علیه فیلم انجام خواهند داد.

دو روز بعد در نمازجمعه تهران گروهی از نمازگزاران با سازماندهی انصار حزب الله در حالی که پوسترهایی از پیش چاپ شده علیه "سینمای مستهجن" در دست داشتند از دانشگاه تهران تا میدان انقلاب با شعارهایی نظیر "شهدا شرمنده ایم" و "تا اصلاح سینما از پا نمی نشینیم" راهپیمایی کردند.

این گروه همچنین طی بیانیه ای از مردم درخواست کرد برای "ادای دین به اسلام و انقلاب و خون شهدا" صبح شنبه در مقابل ساختمان وزارت ارشاد تجمع کنند، اقدامی که از سوی جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران بی پاسخ نماند؛ حبیب کاوش سخنگوی این مجموعه از اهالی سینما خواست که آنان نیز در دفاع از "من مادر هستم" و "سینمای مظلوم ایران" در مقابل این صبح شنبه در مقابل وزارت ارشاد در خیابان بهارستان گرد هم آیند. فراخوان این دو گروه هرچند در مجموع نتوانست بیش از حدود ٤٠٠ نفر را به میدان بهارستان بکشاند و پس از اندکی درگیری لفظی و رد و بدل شدن تعدادی شعار و برگزاری نماز جماعت در جمع اهالی سینما به آخر رسید اما آتش دعوا را تیز تر از پیش کرد.

"هرچند جیرانی این فیلم را مورد انتقاد روشنفکران خواند و اعلام کرد این فیلمش نیز مانند سایر آثارش هرگز به جشنواره های خارجی نخواهد فرستاد، اما حمله های پی در پی جیرانی به روشنفکران، سبک زندگی مدرن، جشنواره های خارجی، بی بند و باری و مصرف مشروبات الکلی نتوانست این معترضان را راضی کند و آنها ضمن اینکه این فیلم را "دشمن شاد کن" و تکه ای از "پازل فیلم های مستهجنی" که جیرانی و همکارانش ساخته اند خواندند، اعلام کردند هر اقدامی که از دستشان بر آید علیه فیلم انجام خواهند داد."

علاوه بر همه اینها جنجال برپا شده در مورد "من یک مادر هستم"، درگیری های سرانجام نیافته بر سر فیلم "یک خانواده محترم" را نیز تازه کرد. این فیلم که با کارگردانی "مسعود بخشی" و سرمایه گذاری سیما فیلم، محمد آفریده و یک کمپانی فرانسوی به نام JBA Production ساخته شده بود به گفته سیما فیلم پیش از آنکه مدیران این سازمان بتوانند نسخه نهایی آن رادیده و تایید کنند در جشنواره کن به نمایش درآمد و مورد توجه قرار گرفت اما محتوای آن با مذاق مسئولان سینمای ایران چندان خوش نیامد؛ چنان که آن را "توهین به دفاع مقدس" و باعث "به درد آمدن دل امام و خانواده های شهدا" خواندند و سیما فیلم نیز از آن اعلام برائت کرد.

اما همزمان با درگیری محمد آفریده و مدیران سیما فیلم بر سر اطلاع یا عدم اطلاع این موسسه از محتوای فیلم، مسعود بخشی بی آنکه فیلمش در داخل مجوز پخش داشته باشد آن را در جشنواره لندن و ابوظبی نیز به نمایش درآورد و جوایزی را از آن خود کرد. همزمان با اکران فیلم جیرانی اصولگرایان فرصت را مغتنم شمرده و پای این فیلم را نیز به میان کشید و با شعار "هتاکان روح الله اعدام باید گردند" خواستار مجازات سازندگان آن شدند.

با اختصاص برنامه هفت شنبه شب این هفته به بررسی فیلم "من مادر هستم"، وحید جلیلی به عنوان منتقد فیلم روی خط تلفن آمد و اعلام کرد این فیلم حاوی یک خطای فاحش حقوقی و در نتیجه مصداق نشر اکاذیب و قابل پیگرد قانونی است، زیرا بر اساس قوانین ایران دختر جوان به دلیل قتل مرد متجاوز محکوم به قصاص نخواهد شد و در نتیجه این فیلم "دروغی بزرگ به دستگاه قضایی جمهوری اسلامی" نسبت داده است.

او نیز همچون معترضانی که در مقابل سینما آفریقا با جیرانی وارد درگیری لفظی شده بودند، عنوان کرد که فیلم جیرانی مانند جریان کلی سینمای ایران در اوج جنگ نرم، "ایرانی سراسر سیاه" را به تصویر می کشند. جلیلی ضمن حمله به سینماگرانی از جمله جیرانی که به گفته او از بودجه دولتی استفاده می کنند اما به جمهوری اسلامی ضربه می زنند افزود "دیکتاتوری روشنفکری" مانع سخن گفتن و اعتراض"بچه حزب اللهی ها" به این جریان شده است.

جز "سیاه نمایی" و "ترویج فساد و فحشا" یکی دیگر از عمده اتهاماتی که جریان اصولگرا به "من مادر هستم" وارد می کنند "ضدیت با قانون قصاص" است.

"همزمان با درگیری محمد آفریده و مدیران سیما فیلم بر سر اطلاع یا عدم اطلاع این موسسه از محتوای فیلم " یک خانواده محترم"، مسعود بخشی بی آنکه فیلمش در داخل مجوز پخش داشته باشد آن را در جشنواره لندن و ابوظبی نیز به نمایش درآورد و جوایزی را از آن خود کرد. همزمان با اکران فیلم جیرانی اصولگرایان فرصت را مغتنم شمرده و پای این فیلم را نیز به میان کشیدند و با شعار "هتاکان روح الله اعدام باید گردند" خواستار مجازات سازندگان آن شدند."

حمید رسایی عضو شورای صدور پروانه نمایش و نماینده مجلس از جمله افرادی است که معتقد است جیرانی از آنجا اطلاعات مذهبی کافی ندارد قصاص را در انتهای فیلمش مورد حمله قرار می دهد، زیرا در صحنه نهایی فیلم بیننده با دختر جوان که محکوم به قصاص است همذات پنداری می کند در حالی که "دختر مقصر است و باید تاوان بدهد" و بعلاوه، زنی که به عنوان ولی دم، تقاضای قصاص قاتل (دختر جوان) را می کند بعدها بابت اعدام او به عذاب وجدان دچار می شود و به روانپزشک مراجعه می کند؛ در حالی که اجرای حکم اسلامی نباید به بروز عذاب وجدان و ناراحتی روحی بیانجامد.

خبرگزاری فارس اما پا فراتر گذاشت و از جریانی به نام "جنبش ضد قصاص" نام برد که از سال ١٣٧٣ و با فیلم "می خواهم زنده بمانم" آغاز شده و ریشه های آن را باید در اعتراض "جبهه ضاله ملی" در سال ١٣٦٠ به تصویب لایحه قصاص در سیستم قضایی ایران دنبال کرد که به "صدور حکم ارتداد این حزب توسط آیت الله خمینی" انجامید.

در این مطلب نویسنده با طرح این ادعا که در شش سال اخیر بی بی سی و صدای آمریکا ١١٢ ساعت برنامه بر علیه قصاص پخش کرده اند اعلام کرد سینمای ایران نیز در همین راستا فیلم هایی "در وهن قوانین شرعی و عرفی نظام مقدس جمهوری اسلامی"تولید می کند تا طی "تسویه حسابی ایدئولوژیک " با قوانین قضایی ، قصاص را که بخشی از "حقوق شهروندی مسلمانان" به شمار می آید تخطئه کند.

در واقع آنچه رسایی حمل بر عدم تسط جیرانی بر مسایل مذهبی می کند،‌ خبرگزاری فارس، وحید جلیلی و فرج الله سلحشور – که در مصاحبه ای اعلام کرد "فریدون جیرانی از انقلاب و مملکت متنفر است" – حرکتی حساب شده معرفی می کنند که از طریق سینما تیشه به ریشه حکومت و ایدئولوژی حاکم می زند و باید در مقابل آن ایستاد.

هرچند برخی بر این باورند که در این فیلم سبک زندگی طبقه متوسط و مرفه به صورتی اغراق آمیز مورد حمله قرار گرفته و به اخلاق رسمی و مورد تایید حکومت ایران صحه گذاشته شده - موضوعی که تلویحا و تا حدودی مورد تایید تهیه کننده و کارگردان فیلم نیز هست- اما به نظر می رسد معترضان هیچ نوع بازنمایی از سبک های "غیر اسلامی" زندگی را بر نمی تابند، حتی اگر این بازنمایی به منظور محکوم کردن و فاجعه بار خواندن نتایج این شیوه های زندگی باشد.

اعتراضات خیابانی برای لغو مجوز فیلم هایی که پیشتر مجوز های لازم را از مراجع قانونی اخذ کرده اند رویه ای است که بسیاری از دست اندرکاران سینما -خصوصا پس از ماجرای پایین کشیده شدن فیلم های "گشت ارشاد" و "زندگی خصوصی" در اکران نوروز- در مورد باب شدن آن هشدار داده اند و آن را مروج برخوردهای سلیقه ای فراقانونی و باعث ناامنی بیشتر در عرصه فعالیت های سینمایی خوانده اند؛ اما در جریان اعتراض به "من مادر هستم" و "یک خانواده محترم" انصار حزب الله به استناد بند "م" از وصیت نامه آیت الله خمینی امر به معروف ىو نهی از منکر را وظیفه خود اعلام کردند.

در این بند از وصیت نامه وی که با اشاره به رادیو، تلویزیون، مطبوعات، سینما و تئاتر به عنوان "ابزارهای تخدیر جوانان " آغاز می شود، آیت الله خمینی نهادهای حکومتی را مسئول جلوگیری از "آزادی های مخرب"می شمرد اما در عین حال همه را "مکلف" می شمارد که در صورت کوتاهی مسئولان در امورفرهنگی به "مردم و جوانان حزب اللهی" این اختیار را می دهد که شخصا اقدامات مقتضی را خارج از چارچوب مراجع قانونی و قضایی انجام دهند.

اعتراضات فعلی نیروهای موسوم به اصولگرا اگرچه به بهانه این دو فیلم بالا گرفته است، اما به نظر می رسد که هدف نهایی معترضان فراتر از توقف نمایش این دو فیلم ، کل سینمای ایران را نشانه می رود. با بالا گرفتن اختلافات گروه های اصولگرا با دولت محمود احمدی نژاد، عرصه فرهنگ به یکی از اصلی ترین زمین ها برای زورآزمایی این دو گروه تبدیل شده است.

خودداری چند ماه اخیر حوزه هنری از نمایش فیلم هایی که وزارت ارشاد مجوز ساخت آنها را صادر کرده است و به میدان آمدن گروه انصار حزب الله و ائمه جمعه برای اعمال نفوذ در سینما نمایش بیرونی جدالی است که در میان مدیران فرهنگی کشور به واسطه سلایق و منافع سیاسی متفاوت آنها جریان دارد و اکنون چنان شدت یافته که چهره های اصولگرا ضمن مقایسه وزیر ارشاد فعلی با عطا الله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات اعلام می کنند که در صورت محرز شدن اشکالات شرعی "من یک مادر هستم" ، محمد حسینی را تا پای استیضاح خواهند کشاند.

ظاهرا همین فشارها باعث شد که این بار نیز غائله به نفع طیف موسوم به اصولگرا ختم شود ؛ وزارت ارشاد در روز ١١ آذر ضمن اعلام خبر تغییر بخش پایانی فیلم برای رفع هر گونه سوء تفاهم در باب "حکم حیات بخش قصاص" ، گفت که این فیلم در شهرستانهای مذهبی اکران نخواهد شد و علاوه بر این تنها افراد بالای ١٦ سال حق دیدن این فیلم در سینماها را خواهند داشت.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
منابع داخلی و خارجی
منبع:
خبرگزاری ها

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید