رفتن به محتوای اصلی

جشن بهمنگان، بر همه اشوان فرخنده باد

جشن بهمنگان، بر همه اشوان فرخنده باد

به یاری اهورا مزدا

“ای خداوند جان و خرد، هنگامیکه در اندیشه خود تو را سر آغاز و سرانجام هستی شناختم، آنگاه دریافتم که تویی سرچشمه منش پاک (وهومن)، که تویی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردمان را داوری می کند.”

گاتها، هات ۳۱، بند ۸

 

جشن بهمنگان (که معرب آنرا بهمنجه نیز می نامند) از جشنهای ماهیانه می باشد که با برابر شدن نام روز و نام ماه در گاهشماری ایرانی، آن روز را جشن می گیرند. جشن بهمنگان در روز بهمن از ماه بهمن، یعنی دومین روز از ماه بهمن در گاهشماری ایران باستان می باشد، که در گاهشماری کنونی، روز ۲۶ دی ماه است.

واژه بهمن که از واژه اوستایی “وهومنه” ریشه گرفته، از دو بخش تشکیل شده. “وهو” به معنای خوب و نیک، و “منه” به معنای اندیشه و منش می باشد. بنابراین، بهمن به گفتار ساده به چم اندیشه نیک می باشد، ولی این واژه در اوستا مفهوم ژرفی دارد.

در گاتها که بنگریم، همیشه “وهومن” در کنار “اشا” آورده شده و از آنها بعنوان سپندینه ترین ویژگی هایی که آدمی را برای رسیدن به آرمان بلند اهورایی و پیشبرد جهان بسوی راستی یاری می کنند، یاد می کند. در هات ۲۹ نیز، اهورامزدا با هم پرسگی “وهومن” و “اشا” و “گئوش اوروان” است که اشو زرتشت را بعنوان راهنمای آدمیان بر می گزیند. همچنین، “وهومن” نخستین امشاسپند در آیین زرتشتی می باشد، یعنی پایه ای ترین مرحله برای رسیدن انسان به کمال. امشاسپندان فروزه های اهورایی هستند که آدمی با تقویت آنها در وجود خود می تواند به مرحله جاودانگی (امرداد) برسد.

در جهان مادی نیز، وهومن امشاسپند، نگهبان حیوانات سودمند است. همانگونه که می دانید، آیین زرتشتی یک آیین طبیعت گراست و به داده های اهورایی ارج بسیار می نهد. بنابراین، در هر ماه در روزهای وهومن و ماه و گوش و رام  زرتشتیان از خوردن گوشت و سر بریدن حیوانات پرهیز می کنند، تا هم تندرست تر باشند و هم حقوق حیوانات را رعایت کرده و نسل آن حیوانات از میان نرود. در جشن بهمنگان نیز که روز ویژه وهومن امشاسپند می باشد، زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز می کنند و حتی برخی نیز در تمام ماه بهمن از خوردن گوشت پرهیز می کنند. همچنین، در وندیداد از حقوق حیوانات بسیار سخن گفته شده و حتی برای آزار رساندن به حیوانات و حتی برای دیر خوراک دادن به آنها مجازاتهایی تعیین شده است.

بر سر سفره های آیینی، بجای وهومن امشاسپند شیر یا تخم مرغ می گذارند و در این روز ایرانیان رخت سپید پوشیده، به شادی و پایکوبی و نیایش اهورامزدا می پرداخته اند در این روز گیاه دارویی به نام “بهمن” را به همراه شیر می خورده اند که باور داشتند که به تقویت حافظه کمک می کند، همچنین در این روز آشی را از سبزیجات معطر درست می کرده و با شیر می خورده اند.

درباره این جشن اسدی طوسی، چکامه سرای سده پنجم، در کتاب واژه‌نامه لغت فرس در زیر واژه بهمنجه می‌نویسد:

“بهمنجه رسم عجم است، چون دو روز از ماه بهمن می‌گذشت، بهمنجه می‌کردند و این عیدی بود که در آن روز طعام می‌پختند و بهمن سرخ و بهمن زرد بر کاسه‌ها می‌افشاندند.”

 

فرخی می‌گوید: فرخش باد وخداوندش فرخنده کناد /  عید فرخنده و بهمنجه و بهمن‌ ماه

انوری نیز می‌گوید: بعد ما کز سرعیش همه روز افکندی / سخن رفتن و نارفتن ما در افواه / اندر آمد از در حجره من صبحدمی /  روز بهمنجه یعنی دوم بهمن ماه.

ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه در مورد جشن بهمنگان چنین می‌نویسد: روز دوم آن روز بهمن عید است که برای توافق دو نام آن را بهمنجه نامیده‌اند، بهمن نام فرشته موکل بر بهایم است که با آنها برای عمارت زمین و رفع حوایج نیازمند است و مردم فارس در دیگ‌هایی از جمیع دانه‌های ماکول با گوشت غذایی می‌پزند و آن را با شیر خالص می‌خوردند و می‌گویند که حافظه را این غذازیاد می‌کند و این روز را در چیدن گیاهان و کنار رودخانه‌ها و جوی‌ها و روغن گرفتن و تهیه بخور و سوزاندنی‌ها خاصیتی مخصوص است و براین گمانند که جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام می‌داد و سود این اشیاء در این روز بیشتر از دیگر روزهاست.

ابوریحان در کتاب التفهیم خود آورده است: بهمن نام گیاهی است که اکنون در اطراف خوزستان و دشت میشان می‌روید. ایرانیان در روز جشن این گیاه را با شیر مخلوط می‌کردند و می‌خورده‌اند . (اصل ونسب ودین‌های ایرانیان باستان / عبدالعظیم رضایی / ص ۴۹۹ ).

چنانکه از عبارت ابوریحان و اسدی توسی برمی‌آید، بهمن نیز نام گیاهی است که به‌ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شده که به رنگ سفید یا سرخ وبه شکل زردک بود. (یشت‌ها – جلد اول / ابراهیم پورداوود / ص/ ۹۰ )

بانو توران شهریاری، چکامه سرای بزرگ هازمان زرتشتی، در مورد جشن سده چنین می سراید:

  بهمنگان آمد بگشایید بر او در

ریزید به شادی می گلرنگ به ساغر
در این شب فرخنده و سرمای زمستان
آتش بیفروزید چو بگذشته به مجمر
شادی و امید است فروغ دل انسان
سرمایه ی بهروزی و پیروزی کشور
فرهنگ کهن سال میهن ، ژرف چو دریاست
شاد آن که چو غواص در آن گشته شناور
ایران کهن بود پیام آور شادی
شادی همه جا بود بهین سر خط دفتر
هر ماه به جشنی طرب انگیز بیاراست
هر جشن چو نوروز طرب زا ، طرب آور
بهمنگان جشنی است به روز و مه بهمن
تارش همه از شادی و پودش همه از فر

 

بهمن بود اندیشه ی نیکو و سپنتا
یاد آور آیین نیاکان هنرور
اندیشه ی نیکو دهش و داد خدایی ست
در هر دو گیتی نیست از این داده نکوتر
آن را به اوستایی گویند وهومن
این واژه بود با منش نیک برابر
هومن که نشانی ست ز اندیشه نیکو
در گیتی و مینوست بهین داده ی داور
سرلوحه ی هستی به گیتی ، شور و سرور است
شادی است روان ، گیتی خاکی ست چو پیکر
هر دم که به شادی گذرد زندگی آن است
این را کند ایرانی فرهیخته باور

 

 نگارنده : نازنین زرین کلاه

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
منبع:
http://omiddana.com/?p=1357

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید