عزیز جان نوشته را خواندم.
Türkiye çoktan iki kutuba bölündü, AKP'liler ve laikler
تشخیص درستی ست .
چهارچوب تحلیل در این بحثها کلا همان است که فکر میکنم توضیح دقیق و کاملش را در کامنت قبلی داده ام.
جامعه ی ترکیه به مرحله ی جدیدی که خیلی منفی ست وارد میشود. اگر دموکراسی همچنان سکوت کند. و مقاومتی در برابر
تئوکراسی سیاسی نشان ندهد. اردوغان راه خود را خوب کوبیده است. و دموکراسی در زنجیر اوست.
-با کودتا نمی توان دموکراسی را نجات داد.
از اینرو در ترکیه کودتا مورد حمایت قرار نگرفت. مخصوصا که جامعه تجارب تلخی هم دارد.
با کودتا میتوان سکولاریسم را نجات داد و به دیکتاتوری سکولاریسم رسید ولی از این را نمیتوان به دموکراسی رسید.
هدف خوب، راه و ابزار خوب لازم دارد.
جامعه ی ترکیه میخواهد از راه دموکراتیک به دموکراسی برسد. نه از راه کودتا و مانند آن.
تئوکراسیسم سیاسی 50 در صد به جامعه تسلط دارد و خیزبرداشته که آنرا هرچه میتواند بیشتر و بیشترکند.
همانطور که در بالا گفتم او آهسته -آهسته دموکراسی را به اسارت خود در آورده است . و اگر بتواند آن را خفه خواهد کرد.
اگر 50 در صد باقی این اجازه را بدهد. تئوکراسیسم سیاسی قدرت را در دست دارد و سازمان یافته و پروژه دار است. بر خلاف نصف دیگر. نبرد نابرابری در جریان است.
راه درست مقاومت مدافعان دموکراسی و سکولاریسم ، همین مقاومت دموکراتیک و سازمانیافته ی تشکلهای مدنی « احزاب و سندیکاها و ان جی او ها و غیره است. هر چند سخت و تدریجی باشد.