جناب آتش سلام؛
بهنام چنگائی
جناب آتش سلام؛
نوشته اید:
یکم: درکرۀ زمینی که ما در آن زندگی می کنیم یک نیروی تعیین کنندۀ وجود دارد که سرنوشت هر حادثه را می تواند حقیقتا عوض کرده و در عین حال می تواند به شرایط دلخواه خود تبدیل کرده و نتیجه بگیرد. متاسفانه در نوشتۀ شما اصلا از نیروی تایین کننده هیچ خبری نیست ؟
دوست گرامی حق با شماست و چنین قطب های قدرت اقتصادی ـ سیاسی ـ فرهنگی ـ صنعتی ـ مدیائی مقتدر، مسلط و گردنکشانی وجوددارند که در رأس همه ی آنها اراده ی امپریالیسم آمریکا و دیگر یاران پشتیبانش قراردارند و سده هاست که این غول و دیگر یاران ناتوی ملیتاریستی ـ صنعتی بر جهان ما حکومت می کنند.
دوم اینکه شما وافعا اینطور فکر می کنی ؟ که صدام ، احمدینژاد ، خمینی ، اردوغان ...واقعا آن شخصیتهای هستند که بودند ؟
یا عرصه برایشان چنان تنگ می شود که اینجوری بشوند که شده اند ؟
اینجا هم دوباره حق با شماست! نه صدام، نه خانواده ی سعودی ها، نه ولایات خمینی و خامنه ای، نه داعشیان ابوبکر بغدادی و نه همین اردوغان و آک پارتی هیچکدام مستقل و قائم به ذات و اراده ی خود نبوده و نیستند.
دیپلماسی پهنان و پوشیده در پس و پشت درهای بسته سفارت خانه ها سرنوشت همه ی ما را در سازش های دوسویه و چندسویه ی ملی، منطقه ای و جهانی رقم می زنند؛ خشونت، ترور و کودتا را برنامه ریزی می کنند؛ جنگ های پیاپی ویرانگر را بسود صنایع کلان میلیتاریستی به راه می اندازند و چه های دیگری ...که نمی کنند.
بطور مثال کمونیستهای ضد امپریالیست در سوریه آلان به این نیرو پیاده نظامی می کنند. کی عرصه را به این کمو نیستها و بدست کی ؟ تنگ کرد تا این شرایط امروزی حاصل شد . لطفا جواب کلی گوی نه ! چرا کمونیستها از دشمن خود یعنی امپریالیست سلاح گدائی می کند ؟
می دانم و یا حدس می زنم که در اینجا منظور تو بیشتر اراده ی کانتون ها و روژوای کرده ها و موئلفان دیگر چپ با آنهاست.
آنچه که ما در طول جنگ داخلی سوریه، و پیدایش تبهکاران داعشی در سوریه و عراق دیده و شاهدش هستیم، نشان می دهد که مردم کرد سوریه به یک بلوغ انسانی برجسته و بی سابقه رسیده اند و در همبستگی خود با هم، و دیگرانِ غیرکرُد، به یگ الگوی شگرف و چشمگیر انقلابی و فراملی دست یازیده اند که مورد ستایش و تأیید دوست و دشمن شده است. آنان به کیش شخصیت ویرانگر قهرمانان زمینی و رهبران مفتخور آسمانی بی نیاز شده اند؛ اگر چه با آزادی عقیده و وجدان، همچون من، همگامی مطلق دارند و با ایمان و عقیده ی هیچکس سر دشمنی ندارند و....
اما پشتیبانی مصلحتی و همگامی متناقض آنان با نیروهای غربی و خصوصا امپریالیسم آمریکا، پدیده ی ناخوان و ناسازگاریست که باید هوشیار بود و در صورت لزوم افشاگری دوسویه و بموقع از این همکاری شوم بدست داد. ظاهرا دست خال کردها در منطقه چنین ابزار ماکیاولیستی ای را توجیه می کند؛ اگرچه در درازمدت نگران کننده و مخرب باشد. آمریکای جنایتکار تابع هیچ پرنسیپ اخلاق و انسانی نیست و بنا بر این مصالح او هم ایجاب می کند که فعلا روژوا را برتابد.
سپاس از پانویستان تندرست باشید
یا عرصه برایشان چنان تنگ می شود که اینجوری بشوند که شده اند ؟
اینجا هم دوباره حق با شماست! نه صدام، نه خانواده ی سعودی ها، نه ولایات خمینی و خامنه ای، نه داعشیان ابوبکر بغدادی و نه همین اردوغان و آک پارتی هیچکدام مستقل و قائم به ذات و اراده ی خود نبوده و نیستند.
دیپلماسی پهنان و پوشیده در پس و پشت درهای بسته سفارت خانه ها سرنوشت همه ی ما را در سازش های دوسویه و چندسویه ی ملی، منطقه ای و جهانی رقم می زنند؛ خشونت، ترور و کودتا را برنامه ریزی می کنند؛ جنگ های پیاپی ویرانگر را بسود صنایع کلان میلیتاریستی به راه می اندازند و چه های دیگری ...که نمی کنند.
بطور مثال کمونیستهای ضد امپریالیست در سوریه آلان به این نیرو پیاده نظامی می کنند. کی عرصه را به این کمو نیستها و بدست کی ؟ تنگ کرد تا این شرایط امروزی حاصل شد . لطفا جواب کلی گوی نه ! چرا کمونیستها از دشمن خود یعنی امپریالیست سلاح گدائی می کند ؟
می دانم و یا حدس می زنم که در اینجا منظور تو بیشتر اراده ی کانتون ها و روژوای کرده ها و موئلفان دیگر چپ با آنهاست.
آنچه که ما در طول جنگ داخلی سوریه، و پیدایش تبهکاران داعشی در سوریه و عراق دیده و شاهدش هستیم، نشان می دهد که مردم کرد سوریه به یک بلوغ انسانی برجسته و بی سابقه رسیده اند و در همبستگی خود با هم، و دیگرانِ غیرکرُد، به یگ الگوی شگرف و چشمگیر انقلابی و فراملی دست یازیده اند که مورد ستایش و تأیید دوست و دشمن شده است. آنان به کیش شخصیت ویرانگر قهرمانان زمینی و رهبران مفتخور آسمانی بی نیاز شده اند؛ اگر چه با آزادی عقیده و وجدان، همچون من، همگامی مطلق دارند و با ایمان و عقیده ی هیچکس سر دشمنی ندارند و....
اما پشتیبانی مصلحتی و همگامی متناقض آنان با نیروهای غربی و خصوصا امپریالیسم آمریکا، پدیده ی ناخوان و ناسازگاریست که باید هوشیار بود و در صورت لزوم افشاگری دوسویه و بموقع از این همکاری شوم بدست داد. ظاهرا دست خال کردها در منطقه چنین ابزار ماکیاولیستی ای را توجیه می کند؛ اگرچه در درازمدت نگران کننده و مخرب باشد. آمریکای جنایتکار تابع هیچ پرنسیپ اخلاق و انسانی نیست و بنا بر این مصالح او هم ایجاب می کند که فعلا روژوا را برتابد.
سپاس از پانویستان تندرست باشید