رفتن به محتوای اصلی

در دو انتخابات رقابتي در سال

در دو انتخابات رقابتي در سال
بابک آزاد

در دو انتخابات رقابتي در سال 1932 در جمهوري وايمار آلمان، حزب ناسيونال سوسياليست تحت رهبري هيتلر، بيشترين آراي يکي از پيشرفته ترين و فرهيخته ترين جوامع زمان را کسب کرد. در حادثه مشابه ديگري در سال 1357 يک رژيم فقاهتي اسلامي با حمايت همه لايه هاي جامعه از جمله سازمانهاي نيرومند کمونيست، به قدرت رسيد و قدرت خود را در برخورداري از حمايت همه جانبه و يکجانبه بزرگترين سازمان کمونيستي خاورميانه (فداٸيان اکثريت) و حزب توده، قوام و دوام داد. جامعه عقب مانده ايران، بلحاظ سنتي محافظه کار و داراي بار سنگيني از نيروهاي راست بوده و هست. در نتيجه، وجود يک جناح چپ دموکراتيک جدي

از نظر تأمين بالانس و تعادل سياسي در جامعه ضروري است. از اين منظر، انحلال اردوگاه جهاني رژيمهاي توتاليتر کمونيستي ميتوانست به دموکراتيزه شدن چپ در ايران کمک کند. متأسفانه اين تحول مثبت جهاني وقتي رخ داد که سران و کادرهاي مهم جنبش چپ از سوي رژيم اسلامي ايران تار و مار شده بودند. نتيجه حاصل از اين دو پروسه که به فاصله کمي از همديگر واقع شد، به زيان چپ ايران بود و ما امروزه بجاي يک نيروي دموکراتيک چپ معتقد به حقوق بشر، با نيرويي پراکنده چون جگر صد پاره زليخا مواجهيم که برجسته ترين سيماي آن بي هيچ احساس شرمي، مخالف خود با بيانيه جهاني حقوق بشر را اعلام ميکند! در سطحي پايينتر، چهره هاي عجيب و پرحاشيه اي چون فريبرز رٸيس دانا با ادبيات چاله ميداني، فتواي جهاد عليه ترکيه ميدهد که بپاييد و در مقابله با بهبود مناسبات ترکيه با همسايگانش، اين کشور را زير و رو کنيد! بخش پراکنده و نه چندان کم تعداد ديگري از اين نيروها، در فضاي مجازي به ترويج فرهنگ نفرت از تورک در ايران و منطقه مشغولند. فضاي شبکه هاي اجتماعي فارسي ويتريني است افشاگر و هشدار دهنده از ترويج ادبيات نفرت عليه تورکيه. دفاع از تروريسم PKK و شادي از هرگونه ترور و تخريب اقتصاد ترکيه، مضمون مشترک تورکيه ستيزي کلاسيک ناسيوناليسم آريايي و جهاديون چپ است. بخشي از ادبيات نفرت علي تورکيه در حاشيه ترور اخير استانبول، در زنجيره اي از احتجاجات بي منطق، ترکيه را نه قرباني بلکه "باعث" يا زمينه ساز اين حملات تروريستي اعلام ميکند! مواد اين حمله جهاديستي جز تکرار مدعيات بي اساس سالهاي اخير، چيز ديگري نيست.