رفتن به محتوای اصلی

انقلاب 57یکی ازمرموز ترین

انقلاب 57یکی ازمرموز ترین
ناشناس

انقلاب 57یکی ازمرموز ترین اتفاقات قرن بیستم است

آدمهایی که پشت پرده نظام ایران هستند سالها است که قابل شناسایی نمی باشند. هیچ کس نمی داند قدرت در دست کیست و فقط اعضای حلقه سایه قدرت می باشندکه تیم استحاله خوانده می شدند و از همه چیز اطلاع دارند. آخوندهایی که تاحالا می دیدید گردانندگان واقعی حکومت در نظام نمی باشند. حلقه اصلی تیمی است که کل امنیت کشور و ارتباطات حساس خارجی را در دست دارند.. هم امنیت هم همه تصمیم گیریهای مهم کشور. بقیه دکور هستند و تنها یک خیمه شب بازی در جریان است. خمینی سالها قبل از زمانی که اعلام شده کشته شده است. تیمی که فردوست هسته مرکزی ساواما را با آن طرح ریزی کرد همه چیز را در دست داشته و هنوز هم دارد. هر کس در هر مقامی که باشد اگر بخواهد مخالفت کند حذف میشود. خمینی واقعی مخالف کشت و کشتار ابتدای انقلاب بود. تیم فردوست ترتیب این کار را داد. برای اطرافیان خمینی خیلی عجیب بود چطور کسی که در پاریس از آزادی همه و کمونیست ها حرف زده بود در سال های بعد از کشت و کشتار حمایت و خیلی از همرزمان سابق را از بین ببرد. آزادی فعالیت چپها چیزی بود که خمینی با آن گور خود را کند. واقعیت این است شخصی که فرمان اعدام ها و خیلی از کارهای دیگر را داد خمینی بدلی بود. خمینی واقعی بعد از مقاومت در برابر تسویه های اول انقلاب کشته شد و سکته کرده در دستشویی خانه اش جسدش را پیدا کردند. قبل از آن اتفاق همه چیز برنامه ریزی شده بود. ساخت یک بدل برای تیمی که سالها در این حرفه تجربه داشت کار آسانی بود. این گروه که توسط یک جراح آلمانی رهبری می شد از تیمی که بدل رهبر کره شمالی را ساختند و بدل های صدام را عمل کردند کارکشته تر بود. کسی که با کلینتون برای آزادی خبرنگاران گفتگو کرد بدل رهبر کره شمالی بود. صدام هم چند دیدارش با سران کشورها از طریق ملاقات با بدلهایش ترتیب داده بود. صدام می خواست بعد از مرگش با همین بدلها سالها در عراق حکومت کند. سیا سه نفر که دونفر در ایران و یک نفر در هند بود را برای عمل انتخاب کرد. بعد از جراحی یکنفر از میانشان انتخاب شد که بهتر از بقیه بود. مشکل این بود که خیلی پیرتر از خمینی نشان میداد و لحنش هم با او فرق می کرد. می شد با گریم کمی جوانتر نشان داد و بیماری او را به حساب این پیری ناگهانی و تغییر لحنش گذاشت. تفاوت خطش با خمینی هم می شد به دلیل بیماری با نوشتن نامه توسط احمد خمینی سرپوش گذاشت تا کسی شک نکند. باید برای مدتی در انظار دیده نشود و بعد از مدتی که به شکل کوتاه در جلوی دوربین ها ظاهر شد این تفاوت را از چشم مردم پنهان نگه داشت. یک عروسک که وقتی ظاهر نقش خمینی را بازی می کند هر حکمی از سوی تیم فردوست را قبول کند. به مترسک خمینی احتیاج بود تا محبوبیتش بین مردم اقدامات تند بعدی را که باید انقلابیون مستقل و چپ را از صحنه قدرت بیرون می کرد مورد قبول مردم و انقلابیون واقع شود.