رفتن به محتوای اصلی

آیا در سرزمینی با یک حکومت

آیا در سرزمینی با یک حکومت
ناشناس

آیا در سرزمینی با یک حکومت واپسگرای مذهبی که گردانندگانش گریه را ثواب می دانند خنده را «مکروه» ، و در هر گذرگاهی سقاخانه و مسجد و امامزاده ای است که در آن تخم اشک می پاشند، و در کوچه هایش صدای ندبه و سر و سینه زدن و ترس از جهنم پراکنده است، در سرزمینی که زندان هایش پر از انسان های آزادی خواه است و درختانش چوبه های دار، در سرزمینی که زنانش را در قفس فرهنگ حرمسرایی اسیر کرده اند، در سرزمینی که هر روزه از ایران ما، کشور غمگین و بی نشاطمعادنش مس و طلا و نفت بیرون می آورند اما کارگرانش در فقر و گرسنگی به سر می برند، و ...و چگونه می شود شاد بود؟

قابل توجه کسانی که در راحت سرزمین های غربی نشسته اند و بدون هیچ تحلیل جامعه شناسانه ای به مردمانی که بزرگداشت یک شخصیت تاریخی خودشان را جشن می گیرند، می گویند «نژاد پرست» شخصیتی که هیچ کاری هم نکرده باشد حداقل در 25 قرن پیش با فرمان آزادی مذهب، و لغو

بیگاری شادی را به مردمان هدیه کرد.