جناب تبریزی ؛ برای هر فردی که پیگیر تحولات ایران باشد و نسبت به مسائل داخلی ایران حساسیت بخرج بدهد ، این نکته مثل روز روشن است که در ایران اینده (پسا اخوندی ) تمرکززدایی و عدم پایتخت/کلانشهر محوری باید به طور جدی اجرایی و پیاده گردد. در ضمن ارائه تسهیلات و امکانات برابر باید بطور جد برای همه شهروندان ایرانی به طور کامل رعایت گردد .
اما پیچیدن نسخه فدرالیسم(تحت هر عنوانی) برای ایران که
زیر بار ظلم و استبداد سیستماتیک ملایان ، کمر خم کرده و ضربات و لطمات جبران ناپذیری متحمل شده و در طول
چهار دهه به سبب اجرایی شدن تئوری قرون وسطایی ولایت فقیه در بن بستهای سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته است ، به منزله تیره خلاصیست بر پیکره کم جان این ملت و کشور ... زیرا که عملی کردن فدرالیسم با توجه به شرایط ایران و خشم و نفرتی که در دل مردم به دلیل این تبعیضات و نابرابریها انباشته شده
توجه داشته باشیم در حال حاضر که این پانهای رنگارنگ ، قدرت اجرایی ندارند شاهد نفرت پراکنی های بی وقفه از جانب انان هستیم و وای به حال روزی که تحت عنوان فدرالیسم ،
این پانها به اختیارات و مناصبی برسند ، بی شک در آن روز ایران و حتی خاورمیانه را به حدی از خشونت و نفرت میکشانند که بازگشتی برای آن نمیتوان متصور شد .
مشکل بنیادین در ایران ، وجود و بقای استبداد است .
استبداد اریامهری و استبداد ولایت فقیه که فرصت شکوفایی و رشد و بالندگی را از مردم ایران گرفته و موجب مطرح شدن سوتفاهماتی (همچون ستم فارس زبانان بر دیگران) و
ظهور و گسترش جریانات ضدترقی خواه و ضد ایرانی (پانها و حامیانشان) شده است .
به امید ازادی و رهایی از استبداد.