رفتن به محتوای اصلی

جناب تبریزی سلام؛

جناب تبریزی سلام؛
بهنام چنگائی

جناب تبریزی سلام؛
دوست گرانقدرم! در نوشته ی شما حقایق بسیار تلخ و ناگواری وجود دارد که دردآورند. با اینوجود من هم همچون شما و دیگرانی هستیم که در این میدان، تن به پذیرش این فضای سخت و سنگین برتریجوئی های ریاکارانه ی قومی، و چالش های کور و دشمنی افکنانه ی ناسیونالیستی شوینیستی نداده و نخواهیم داد. همزمان من ناگزیرم بگویم که هستند نوعدوستان و دردمندانی که پیوسته غم و درد کارگر را خودداشته و نارسائی های آنرا بخوبی می شناسند و منافع خویش را دور از جایگاه و پایگاه کارمزدان ندیده و نمی بینند؛ و بی گمان آماده پشتیبانی از خواسته های صنفی ـ حقوقی کارگرانند.

اگر چه اینجا و پیش از همه جان یک انسان بیمار و اسیر در کمین "هر آن" ربایش آدمکشان ولایت فقیه مطلق است. و من باوردارم که آنها با وجدان آزاد و آگاه خود او را به هر روی یاری خواهندرساند و فریاد دادخواهی او و دیگران در بند خواهندشد.
با سپاس