سلام جناب سازاخ؛
گوزلیم!
مخالفت با بهره کشی، و برابریخواهی و تبعیض ستیزی عقیده مذهبی و ایدئولوژی رمانتیک و ذهنی نیستند. بل نیازهای حیاتی انسان امروز می باشند و راهکارها و راهبردهای خود را جستجومی کنند تا بشود بر واقعیت های تلخ، سخت و ضدانسانی امروز چیره شوند؛ فجایع بی شماری که در سراسر جهان و بر زندگی نوع انسان با بی رحمی تمام شلاق کشیده و حکم مطلق می رانند
دوست گرامی! دیدگاه های من از متن و بطن اجتماع انسانی فقر، جنگ، بیکاری زده و فراری شده از خانه و کاشانه های شان گرفته شده اند و رویائی نیستند، ولی شاید آنها می توانند در برابر نگاه افرادی با دیدگاه های اصالت وجودی و اصالت عملی بسان شما، ایده آلیستی بنمایند؛ که چنین نیست.
آری، انقلاب اکتبر شکست خورد، ولی گمراهی و راه های پیشنهادی آن در برابر ماست و ما از آنها درس گرفته و روش های آینده را با اراده ی مردم کار و زحمت ادامه خواهیم داد،
و همینک نیز با وجود همه یکه تازی های سیاست میلتاریستی و اقتصاد نئولیبرالیسم در سراسر جهان که چشم خرد و بیداری طبقاتی زحمتکشان و تنگدشتان را کور و یا مات می کند؛ بسیارانی هستند که دست از سوسیالیسم نکشیده، و برای یافتن راهکارهای درست تر و انسانی تر آن، همچنان با بردباری و تجمل هزارها آنگ نادرست، در جستجوی چسانی و کشف راه دستیابی بهتر و فردائی تر آن می باشند.
دوست عزیزم! در حال و هوای جهان متلاطم ما فقط یک "دیوانه و یا سرمایه سالارِ دم کلفت" می تواند تصور کند که این ساختار سرمایه سالاری 1% ها و تبهکاری های کنونی آن در سطح جهان تنها "آلترناتیو" شناخته شده و یگانه راه نهائی بشر زمینگیرشده و آشوبزده ماست.
باید غیر ایدئولوژیک بود و بررسی و تحقیق کرد. و راه برون رفت از مصیبت های سرمایه و یاور همیشه ی او مذهب را کشف نمود و بسرعت بکار بست.
با سپاس