خوانندگان محترم من پیش از اینکه پاسخ نابغه موبور و چشم ابی ازبکی عزیز را بدهم چند مورد را درباره سبک شناسی یک مطلب برایتان مینویسم:
نکته 1: صحنه یعنی: «زمان و مکانی که داستان در آن جریان پیدا میکند.»
- مکان دقیقاً کجاست؟
- احتیاج به نشانی پستی نیست، بلکه مشخصات آن مهم است.
- زمان داستان دقیقاً کی است؟
نکته 2: صحنهی بستری است که عمل در آن جاری است.
بعضی مکانها آشکارا سخن میگویند. مثلاً بعضی از باغهای سرد و مرطوب عملاً قتل را میطلبند،برخی از خانههای متروک و قدیمی طالب شبحزدگی و ارواح هستند و بعضی از سواحل گویی برای کشتی شکستگی کنار گذاشته شدهاند
نکته 3: صحنه یعنی: «ظرف زمانی و مکانی وقوع عمل ، و آنچه در این ظرف قرار میگیرد.» هر عمل در جایی و در محدودهای از زمان اتفاق میافتد.
- پارکی زیبا، در صبحی روشن، در اوایل بهار.
- در کنار دریایی توفانی، در غروبی
نکته 5: هر صحنه با صحنههای همانند خود، وجه مشترکی دارد. در عین حال ویژگیهایی نیز دارد که او را از صحنههای مشابه، متمایز و جدا میکند و به آن وجه ممتاز یا متمایز صحنه میگوییم.
نکته 6: به کمترینِ وجوه مشترک صحنه باید اکتفا شود و بعد به وجوه متمایز و خاص آن پرداخت. وجوه متمایز و خاص صحنه، داستان را باورپذیر و تأثیرگذار میکند.
نکته 7: آنچه از اشیا، دیدنیها، بوییدنیها، شنیدنیها، لمسکردنیها و ... در صحنه وجود دارد، اجزای صحنه میگویند.
نکته 8: توصیف غیرمستقیم، توصیف عینی، پرداختن به وجه خاص و متمایز صحنه و شخصیت و کاربرد بهجا و مناسب تشبیه، باعث تصویری شدن داستان میشود.
نکته9: وظیفهی دیگر صحنه، خلق فضا است.