رفتن به محتوای اصلی

جوانی روشنفکر و نواندیش بنام

جوانی روشنفکر و نواندیش بنام
ناصر کرمی

جوانی روشنفکر و نواندیش بنام آریو شهبانی برای کناره گیری از چند نفر که خود را سکولار دمکرات مینامند که در حقیقت نه سکولار بوده و نه دمکرات هستند، چگونه در فضای مجازی و حضوری به این جوان حمله ور شده اند، و دیدگاه و گفته هایش را تحریف و به کج راهه میکشانند.
چگونه آقای توکلی عنوانهایی را برای گفته های این جوان انتخاب میکند، که هر بینده ای و خوانده ای مطلب را نخوانده، در همان نظر اوّل، بر دیدگاه این جوان اندیشمند لعتت میفرستد. چگونه آقای توکلی بر سخن پراکنی های بدون پشتوانهء حست اعتمادی عنوانی را میگذارد !. عنوانهای انتخاب شده: آقای شهبانی با حملهء به ایران موافق هست و حزب سکولار و دمکرات، توکلی، نوری علا، قندچی، اعتمادی و دیگر نوچه های دیگر همه مخالف،

جدأ که دیگر بی حیایی و بی شرمی هم نزد این افراد دیگر حد و مرزی را نمی شناسد، این نوع برخورد ها و تحلیل ها را به مدّت 40 سال است که در نظام ولایت فقیه تجربه کرده ایم. اقای توکلی و اعتمادی هم بدون اینکه از ریاضیات اطلاعی داشته باشند، به داوری البرت انیشتینی می پردازند، و برنامه ریزی بر پایه علوم در سیاست را مسخره میکنند،
دیدگاه آقای شهبانی مطابق با قانونمندیهای و محور مختصات سیاسی جهان امروز و متناسب با دمکراسی دیجیتالی و بکار گیری دانشهای مختلف از جمله ریاضی در دانش سیاسی کاملأ منطقی و علمی است، و امروز این دیدگاه را رئال پُلُتیک مینامند، که افراد نامبرده بر اساس سیاست ورزی سنتی و احساسی قرنهای گذشته و بدون شناخت و تخصص در علوم برنامه ریزی امروز، نمی توانند دیدگاه این جوان را درک کنند.تنها مشکل آقای آقای شهبانی این است که نتواسته دیدگاه خود را کاملأ شفاف باز کند، چون خوشبختانه هنوز از هنر دغل بازی و زبان بازی و شالاتانی مخالفان خود برخوردار نیست و امبدوارم که هیچگاه هم برخوردار نشود.
ارتفاع و سقف فکری و سیاست ورزی افراد مخالف آقای شهبانی کوتاه میباشد، این افراد فقط تا مرحله ای معین و خاص میتوانند از لحاظ فکری و نظری وتئوری، تجربی و کارآیی در هر عرصه ای رشد و تکامل بیابند، خطراتی که از طریق چنین افرادی یک جامعه ای را تهدید میکند و آنرا به ایستایی و قهقرا میکشاند، این است که این افراد با سواد و شناخت کم خود فکر میکنند که فراتر از سقف فکری کوتاه آنها سقف و فضای دیگری نیست، و خود را عقل کل مینامند، و به همان داده و دانستنی های ناچیز خود پسنده میکنند، وقتی کسی صحبتهای آقای حسن اعتمادی و نوری علا می شنوند و حرکات و رفتار آنها را بدقت نگاه کند، در می یابد که اینها فکر میکنند همام امام زمانی هستند که سکولار دمکراسی را برای نجات بشریّت آمورده اند. در صورتیکه آقای نوری علا همان امام جمعهء مشهد است و آقای اعتمادی همان آخوند قرائتی است که برای بچه درس دین داری و دین شناسی میدهند که هردو فقط یکی ملافه ای سیاه و دیگر ملافه ای سفید بر سر ندارند.
جوهر اصلی سخنان آقای آریو شهبانی در این نهفته است که برای عبور از نظام جمهوری اسلامی باید از چند و یا حداقل از سه مدار ودایره و حلقهء سیاسی، امنیّتی، نظامی، اقتصادی و ژئو پلتیک گذر کرد، که ایشان با دیدگاهی بسیار هوشیارانه مدار و حلقهء آخری را مطرح کرده است که بسیار منطقی است. که سقف فکری افرادی مانند نوری علا و حسن اعتمادی به آن بلندی نیست که به چنین مسائلی توجه کنند، آنها درگیر سکولار زیر سکولار بالا، سکولار چپ و راست و سر درگم هستند، به همان شرایط اسقناکی گرفتارند که علی خامنه ای با شیعه گری گرفتار هست. طرز اندیشه و منش یکسان است.
در پایان من بنا به نوبهء خود بازهم آمادگی خود را برای یک مناظرهء رو در رو به افراد نامبردهء در بالا که مخالف اقای شهبانی هستند، اعلام میکنم. جالب اینجاست که نوری علا و حسن اعتمادی فقط این جوان را گیر آورده اند و برای مناظره با او به میدان آماده اند.
در ضمن همین کشور و حکومت آمریکا حداقل دوبار از فروپاشی ایران جلوگیری کرده است، بویژه بعد از جنگ جهانی دوّم