![](/sites/default/files/styles/galery_safhe_aval/public/2022-08/98a8ce20-1157-11ed-894d-e96102bbb308.jpg.jpg?itok=vsTaZN1W)
وقتی نزدیکترین کسان شما تغییرات اقلیمی را فریب میدانند، چه میتوانید بکنید؟
چند سال پیش در راه بازگشت از مدرسه، لنس لاوسون نظر پدرش را درباره گرمايش زمین پرسید. لنس به یاد میآورد: «خلاصه حرفش اين بود که اين حرفها «چرند» است.
پدرش از سیاستمداران بیوجدانی صحبت کرد که برای نفع انتخاباتی «مردم را به وحشت میاندازند». او به لنس گفت که و درباره تغییرات اقلیمی کاملاً «اغراق» شده است.
لنس که اکنون ۲۱ ساله است با پدرش برایان اندرسون در ایالت فلوریدا زندگی میکند. در آن زمان او نوجوان بود اما آن گفتگوتاثیر زیادی بر او گذاشت.
او میگوید: پدرم مرد بسیار باهوشی است. بنابراین فرضم این بود که لابد حرفش درست است.»
اما با گذشت زمان لنس متوجه شد که دیدگاههای پدرش پشتوانه علمی ندارد و تصمیم گرفت او را به چالش بکشد:
«وقتی مرا به مدرسه میبرد، استدلال خودم را میکردم و او این شواهد را کم اهمیت میدانست. این باعث میشد شواهد جدیدی به دست بیاورم و این به فهم من کمک کرد.»
برایان اندرسون (چپ) معتقد بود که تغییرات آب و هوایی «چرند» است تا اینکه پسرش لنس با او دربارهاش بحث کرد
«مجرایی برای ارتباط»
اگر یکی از نزدیکان شما معتقد است که تغییرات اقلیمی شوخی و فریب است، شاید کاری که لنس انجام داد آسان نباشد.
شاید از جر و بحث بترسید، شاید ندانید چگونه اصول علمی گرمایش زمین را توضیح دهید.
اما گیل وایتمن استاد پایداری [زيستمحیطی] در دانشگاه اکسترمیگوید مهم است که صحبت کنیم: «اگر با انکارتغییرات اقلیمی و بیتفاوتی به آن مقابله نکنیم، در نبرد سخت برای آیندهای امنتر شکست میخوریم.»
«ما باید با معلمان وهمسایگانمان روبرو شویم ... همه باید مجراهای ارتباط با آنها شویم.»
اما دقیقاً چگونه گفتگو را شروع کنید؟
صرف بیان واقعيات همیشه جوابگو نیست.
ساندر ون در لیندن استاد روانشناسی اجتماعی در دانشگاه کمبریج در این باره مطالعه میکند که چگونه مردم به دام تئوریهای توطئه میافتند.
او میگوید سالها تحقیق به او نشان داده است که رویارو کردن با مردم با شواهد محکم، راه حل نیست.
اگرچه ممکن است تلاش برای مبارزه با تئوریهای توطئه با بیان حقایق وسوسه انگیز باشد، «احتمال زیادی وجود دارد که نتیجه عکس داشته باشد».
«اگر به مردم بگويید نمیفهمند دارند درباره چه حرف میزنند يا بگويید اشتباه میکنند، فقط واکنشهای دفاعی بیشتری ایجاد میکند».
لنس میگوید یک تصور غلط رایج وجود دارد که افرادی که ناباوران به تغییرات اقلیمی «احمق یا بیسواد» هستند:
«افراد زیادی رویکردی شکاکانه به موضوعات دارند.»
پدرش، برایان، یکی از آنهاست که در دهه ۱۹۷۰ در روستایی مینهسوتا بزرگ شده است. برایان میگوید: «هوا فوقالعاده سرد بود» و برای همين برایش سخت بود حرف دانشمندانی را باور کند که از «گرم شدن کره زمین» صحبت میکردند.
یاقتن زبان مشترک
لنس میگوید پدرش مردی بسیار مذهبی است، بنابراین از او پرسید اگر گرم شدن کره زمین واقعیت داشته باشد، آیا او برای مراقبت از آفریدههای خدا، مسئولیت اخلاقی ندارد؟
برایان میگوید: «لنس به زبانی صحبت میکرد که میتوانستم آن را درک کنم و بفهمم. باید سعی کنید با زبان مشترک سراغ مردم بروید و از دید آنها حرف بزنید.»
پروفسور ون در لیندن معتقد است که تغییر دادن ذهنیت ناباوران تغییرات اقلیمی بدون تأیید جهانبینی آنها غیرممکن است.
او میگوید مهم است که تکنیکهای گمراهسازی را با سؤالاتی از این قبیل افشا کنید که: «آیا فکر کردهاید که برخی از این نظریهها ممکن است برای سوء استفاده از مردم باشند؟»
«فروتن باشید»
هیچ کس دوست ندارد از موضع بالا با او صحبت شود، این درباره انکار تغییرات اقلیمی نیز صدق میکند.
پروفسور ون در لیندن میگوید: «اگر کسی حس کند نابرابری قدرت وجود دارد، نمیتوانید او را قانع کنید. تمام هدف یک تئوری توطئه این است که بگوید نخبگانی قدرتمند وجود دارند که به ضرر ما توطئه میکنند.»
لنس قبول دارد که نزدیک بودن رابطهاش با پدرش، در متقاعد کردن او بسیار مهم بوده است، با اینحال تاکید میکند که لازم است دائم لحن خود را زیر نظر داشته باشید و مثلا «از خود بپرسید، آیا به نظر مقدسنما میآیم؟ فروتن بمانید، ملایم باشید.»
آیا ارزشش را دارد؟
گیر افتادن در مغاک ذهنیت توطئهاندیش میتواند فرآیندی طولانی باشد، ماهها یا سالها یا حتی برای همیشه.
پروفسور ون در لیندن معتقد است که فکر کردن به اینکه با یک بار مکالمه موافقت کسی را جلب خواهید کرد واقع بینانه نیست: «شما باید به بُردهای کوچک قانع باشید و کوتاه بیايید.»
و با این حال، برخی از کارشناسان این سؤال را مطرح میکنند که آیا صحبت با منکران تغییرات اقلیمی واقعا ارزشش را دارد یا خیر.
ابی ریچارد پژوهشگر اطلاعات گمراهکننده در رسانههای اجتماعی میگوید: «به جای تلاش برای مبارزه با اطلاعات گمراهکننده که سالها خود را تحمیل کرده، بهتر است برای تغییر واقعی تلاش شود».
او در تیکتاک در مورد اطلاعات گمراهکننده در مورد تغییرات اقلیمی آگاهیرسانی میکند، اما میگوید که از تلاش برای تعامل با نظریهپردازان توطئه دست کشیده است: «من نمیخواهم بیش از این انرژیام را در باطل کردن اطلاعات گمراهکننده هدر دهم.»
اما پروفسور ون در لیندن اشاره میکند که «برخی از این ناباوران بسیار پر سر و صدا هستند و تاثیر نامتناسبی بر گفتمان عمومی دارند».
«دست روی دست گذاشتن خطرناک است بخصوص وقتی صدای آنها بلندتر است.»
«لحظه نفسگیر»
با صرف وقت و صبر، لنس موفق شد پدرش را متقاعد کند تغییرات اقلیمی واقعی است، او خودش هم از این موفقیت شگفتزده شد:
«یک بار، پدرم نیمه شب از پلهها پایین آمد. پس از تماشای یک مستند در مورد جنگلزدایی هیجانزده شده بود و گفت لنس، باور نمی کنی در جنگلهای بارانی چه خبر است.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید