یکی از شاگردان سعید جلیلی در دانشگاه امام صادق با بر شمردن ویژگی های اخلاقی و رفتاری سعید جلیلی، نتیجه گرفته است که این فرد ، برای ریاست جمهوری مناسب نیست.به شدت شخصیت سخت و صلبی دارد و تقریبا میشود گفت اصلا آدم متعامل و نصیحت پذیری نیست (این یک حقیقت است. ایشان واقعاً روحیه تعامل ندارد و تصور میکند بهترین نظر را خود او دارد. این روحیه، کاملاً مخالف با مشی اسلامی و مشی رهبری است. با این مشی، رئیس جمهوری که باید با نخبگان تعامل کند، از کجا سر در خواهد آورد؟ مشی آقای جلیلی به نحوی است که به خود میگویید غلط کردم مشورت دارد.)
بنا به گزارش سایت دیگربان در کار به کسی اعتماد ندارد و صفر تا صدش را خودش باید انجام دهد و در تمام جزئیات دخیل باشد و تصمیم بگیرد. (این هم واقعیتی است که برای خیلیها که با جلیلی کار کردهاند رخ داده است. ایشان تصور میکند که رئیس جمهور باید در ریزترین جزئیات ورود کند. انقدر در جزئیات وارد میشود که طرح کلان از بین میرود. در حالی که نمایندگان رئیس جمهور هستند که باید این وظیفه را انجام دهند. و رئیس جمهور باید به آنها اعتماد کند.)
اطرافیان و همکارانش را باید خودش دقیق بشناسد تا با آنها کار کند و افرادی که به او معرفی میشوند را معمولا ایگنور میکند (لزوماً اخلاق بدی نیست اما نشان دهنده سیستم مبتنی بر تفکر فردمحوری و تیم گریزی ایشان است و در بعد کلان و برای ریاست جمهوری، کشور را با مشکل مواجه میکند.)
در استفاده از بودجه و بیتالمال چنان وسواس به خرج میدهد و مته به خشخاش میگذارد که بعضا کارها رسما فلج میشوند و زمین میمانند (این یه حادثه واقعی است. خیلی از دوستانی که با ایشان کار کردند، متاسفانه بعد از زحمات زیاد و هزینههایی که از خود کردند، با این جواب مواجه شدند که کار را نمیپسندیم! در حالی که ناظر برنامهها از خود شورا بود و ناظران هم برنامهها را تایید کرده بودند ولی چون آقای جلیلی نپسندیده بود، پول ملت بهشان برگردانده نشد. این نوع نگاه، سرمایه گذاری در کشور را نابود خواهد کرد. نگاهی مبتنی بر عدم اعتماد به سرمایه گذاران.)
اطرافیانش جنبش عدالتخواهیها و برخی امام صادقیها هستند
تیم گسترده در آن حدی که برای اداره کشور نیاز است (وزرا، معاون وزرا، استانداران و...) و برنامه (در مقیاس یک رئیس جمهور) ندارد. (این هم واقعیتی است. برای همین، ترس از این وجود دارد که بخش قابل توجهی از تیمهای قبلی احمدینژاد، وارد کابینه جلیلی شود و یا افرادی را در کابینه ببینیم که واقعاً شاخهایمان از اینکه چقدر جوان و بیتجربه هستند، در بیاید. این اتفاق در شورا افتاد و افرادی به شورا به عنوان امنیتیترین و استراتژیکترین جای کشور رفتند که تازه درسشان در دانشگاه امام صادق تمام شده بود.)
بسیار تشکیلات گریز است و فردمحور است. طوری که هم در انتخابات مجلس که از مشهد کاندید بود و رای نیاورد و هم حالا در انتخابات ریاست جمهوری حاضر نشد با لوای هیچ یک از گروهها حاضر شود. (این صفت گرچه از یک جهت زیبا و خوب به نظر میرسد، اما کاملاً شعاری و آرمانی است و در عمل باعث خودسر و یه دنده شدن رئیس جمهور میشود. درست مثل اتفاقی که برای احمدینژاد افتاد. بیاعتنا بودن وی به دیگر احزاب و افراد، باعث شد که وی در برابر همه و حتی در برابر رهبری هم بایستد. چرا که فقط خودش را قبول دارد و از هر نوع ائتلاف و تعامل و همکاری گریزان است.)
بسیار ساده زیست است (مثلا بعد از دبیر شدن در شورایعالی امنیت ملی با زاجراتی متقاعدش کردند که از محل زندگیش کرج به تهران نقل مکان کند و یا موفق نشدند پرایدش را به یک وسیله دیگر تغییر دهند و یا علی باقری میگوید «با اینکه طبق قانون میتوانند ۲۲ محافظ داشته باشد، فقط یک راننده دارد.» من میگویم تازه با همان یک راننده هم کلی داستان داشته است.)
ما قرار بود به کسی رای دهیم که نقاط قوت رئیس جمهور قبلی را داشته باشد و نقاط ضعفش را نداشته باشد اما احمدینژاد خیلی متعامل و با توان بالای اقناع جمعیتها و مردم بود، سابقه اجرایی زیادی در کارنامهاش داشت و پایان دولتش این شد! دکتر جلیلی خیلی منزوی و گوشه گیر است، خشک و جدی است، و حتی یک سال کار اجرایی در کارنامهاش نیست.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید