![](/sites/default/files/styles/galery_safhe_aval/public/2023-07/9f3b26b0-1bf7-11ee-87d1-5feb7aae5bea.jpg?itok=AbTq4Ntb)
- مسعود آذر
- شغل,بیبیسی
تا انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران چند ماه مانده و در هفتهای که گذشت موضوع حضور اصلاحطلبان در انتخابات یازدهم اسفندماه، اظهارات و واکنشهایی دررسانهها به دنبال داشت: از یک سو سعید حجاریان، از مشاوران سیاسی اصلاحطلبان، برای شرکت در انتخابات شروطی گذاشت و فائزه هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی خواستار تحریم انتخابات شد، و از سویی دیگر محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، جبهه اصلاحات را به خروج از نظام تهدید کرد.
![](/sites/default/files/styles/max_325x325/public/2023-07/5d2351a0-1f29-11ee-a93a-85afaf7fc202.jpg?itok=8Ks6MKRz)
رسانههای حکومتی از ابتدای سال جاری گزارشهایی منتشر کردند مبنی بر اینکه کسانی مانند علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس و حسن روحانی، رئیس جمهور سابق آماده ورود به انتخابات میشوند؛ اقداماتی که از سوی برخی ناظران گرم کردن تنور انتخابات توصیف میشود.
محمود صادقی نماینده مجلس دهم چندی پیش خبر داد که نهادهای حکومتی با بعضی از نمایندگان سابق و فعالان سیاسی تماس گرفتهاند و از آنها خواستهاند برای نامنویسی در انتخابات مجلس آماده شوند.
هفته گذشته جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات و دبیرکل جبهه ایثارگران نیز گفت: «حاکمیت ما را حذف کرده و کنار زده و نمیتوانیم آزادانه نامزد خودمان را داشته باشیم و برای ما کاندیدا انتخاب میکنند.»
سعید حجاریان و شروطی غیرممکن
سعید حجاریان در سوم تیرماه گفته در ایران «سخن از هر نوع دموکراسی مایه تمسخر و حقیقتا مایه تاسف و وهن است»
سعید حجاریان که برخی او را «نظریهپرداز» اصلاحطلبان میخوانند، در سوم تیرماه امسال در گفتوگو با روزنامه اعتماد، به دولت ابراهیم رئیسی تاخت و خواستار استعفای او شد و ادامه کار دولت را «خسارت محض» دانست.
آقای حجاریان براین نکته تاکید داشت که حکومت ایران زمانی «شبهدموکراسی» بود و «متناسب با شرایط سیاسی کشور مانند رژیمهای هیبریدی (نظامهای اقتدارگریی که برخی مولفههای دموکراسی مانند انتخابات در آنها دیده میشود) گاهی از اسلامیت و گاهی از جمهوریت برای بقای خودش بهره میگرفت، اما امروز با نادموکراسی روبرو است و سخن از هر نوع دموکراسی مایه تمسخر و حقیقتا مایه تاسف و وهن است.»
سعید حجاریان در فروردینماه سال۹۸، چند ماه پیش از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم از «مشارکت مشروط» در انتخابات سخن گفته بود و تاکید کرده بود که اصلاحطلبان به شرط تأیید صلاحیت نامزدهای حداکثریشان در انتخابات شرکت میکنند.
چندماه بعد از این سخنان، عرصه سیاسی کشور با اعتراضات گسترده و خونین آبانماه سال ۹۸ یک زلزله جدی را تجربه کرد. برخی پیشبینی میکردند که اصلاحطلبان برای رسیدن به کرسیهای مجلس، امیدوارند که بعد از این اتفاقات، اصولگرایان به آنها روی خوش نشان دهند.
اما اصولگرایان که کنترل نهادهایی مانند شورای نگهبان را در دست دارند، نشان دادند که کماکان برای برای همراهی اصلاحطلبان با حکومت، ارزش ویژهای قایل نیستند یا دستکم خودشان را از این همراهی بینیاز میبینند. نامزدهای اصلی اصلاحطلبان کماکان رد صلاحیت شدند.
سعید حجاریان در سال۱۴۰۰ در گفتوگو با سالنامه روزنامه شرق، آنچه را که «مشارکت مشروط» میخواند، یک گام جلوتر برد و به اصلاحطلبان پیشنهاد کرد در صورتی که حاکمیت حاضر به بازی گرفتن آنها نیست، میتوانند از «تحریم انتخابات» استفاده کنند.
با این حال حذف نامزدهای اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری، باز هم به تحریم سازماندهیشده اصلاحطلبان ختم نشد و در عمل زمینه انتخابات به گونهای چیده شد که از نظر حاکمیت، عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده به عنوان نامزدهای اصلاحطلبان در انتخابات حضور داشتند و فشارهای پیدا و پنهانی برای حمایت اصلاحطلبان از گزینههای موجود نیز صورت گرفت.
با توجه به چنین تجربهای حالا سعید حجاریان در تازهترین مصاحبهاش با روزنامه اعتماد میگوید: «فرض من این است ساخت قدرت در مقابل مردم نرمش نشان نمیدهد، بنابراین گفتمان بدیلی نمیتواند متولد شود. در چنین شرایطی نه نیرویی جدید زاییده خواهد شد و نه نیروی موجود بازسازی و بازآرایی میشود.»
آقای حجاریان در انتخابات پیشرو شش پیش فرض مانند «تایید صلاحیت نامزدهای جبهه اصلاحات از سوی شورای نگهبان»، «متقاعد شدن مردم برای مشارکت در انتخابات» و «کسب اکثریت کرسیهای مجلس از سوی اصلاحطلبان» را مطرح میکند و براین باور است که با وجود چنین مفروضات تقریبا غیر ممکنی، آنها با سدی به نام «ناتوانی و نخواستن» دولت ابراهیم رئیسی روبرو هستند و چارهای جز عزل یا عدم کفایت سیاسی آقای رئیسی ندارند و به شرط عزل آقای رئیسی باید وارد انتخابات شوند.
آقای حجاریان در نهایت نتیجه میگیرد: «اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نمیکنند، اما دیگر دست به کار عبث نمیزنند، چون التفات پیدا کردهاند قانون، کاغذ است و قدرت پشت قانون و مجری آن اهمیت فراوان دارد.»
خط و نشانهای باهنر
مصاحبه محمدرضا باهنر، چهر شاخص اصولگرایان در روزنامه جوان در دهم تیرماه بازتاب گستردهای در محافل سیاسی داشت
محمدرضا باهنر، چهر شاخص اصولگرایان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در روز شنبه دهم تیرماه مصاحبهای با روزنامه جوان داشت که سخنان تهدید آمیز درباره اصلاحطبان بازتاب گستردهای در محافل سیاسی داشت.
آقای باهنر که سابقه ۲۸ سال نمایندگی در مجلس را دارد و به عنوان یک چهره اصولگرا شناخته میشود در روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران به جبهه اصلاحات «نصیحت» کرد که به صندوق رأی برگردند و تاکید کرد که «با لشکر کشی در خیابان و اغتشاش راه به جایی نمیبرند».
آقای باهنر که معمولا در مصاحبهها تلاش میکند خودش را یک فرد کارشناس و مستقل نشان دهد در این گفتوگو در مقام هوادار حکومت شده بود و اصلاحطلبان را با «خارجیهای گردن کلفت» مقایسه کرد و به آنها گفت تحریم انتخابات به مثابه « خروج از نظام است» و «باید جوابگوی هسته سخت نظام باشند».
آقای باهنر گفت: «هیچ حکومتی با دشمنان خود رودربایستی ندارد. اصلاح طلبان اگر میخواهند داخل نظام باشند باید در انتخابات شرکت کنند.»
محمدرضا باهنر دو روز پس از مصاحبه با روزنامه جوان در دوازدهم تیرماه با روزنامه اعتماد نیز گفتگویی داشت و در واکنش با شروط آقای حجاریان گفته بود: «برای آمدن شما حاکمیت شرط میگذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید. اگر خواستید وارد انتخابات شوید یکسری شرط و شروط است، اینها را بپذیرید بعد تشریف بیاورید.»
بعضی از ناظران بر این باور بودند که مخاطب سخنان اخیر آقای باهنر بیش از آنکه اصلاحطلبان باشند، پیام به حاکمیت و شورای نگهبان است تا او در صورت نامزدی در انتخابات همانند علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس ایران رد صلاحیت نشود.
از سوی دیگر کسانی مانند منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا که نزدیک به علی لاریجانی است میگوید: «امثال آقای باهنر افکار عمومی را نادیده گرفتهاند و قشر خاکستری دیگر به خاطر حضور اصلاحطلبان به میدان نمیآید که حضور این طیف بتواند انتخابات را پرشور کند.»
اصلاحطلبان نیز واکنشهای زیادی به سخنان تهدیدآمیز آقای باهنر داشتند از جمله عباس عبدی، فعال رسانه خطاب به آقای باهنر نوشت: «چه بلایی سر انتخابات آوردهاید که برای رای دادن مردم، کارتان به تهدید کشیده؟»
آقای عبدی با بیان اینکه «تهدید اثر عکس دارد، کاش این را میفهمیدند» به آقای باهنر پیشنهاد کرد: «برای عدم شرکت (در انتخابات) زندان و جریمه تعیین کنید.»
جلیل رحیمی جهانآبادی، نماینده اصلاحطلب مجلس نیز می گوید خلاصه پیشنهاد باهنر به اصلاح طلبان این است که «شما در انتخابات شرکت کنید،بعد شما را رد صلاحیت کنیم اما شما مردم را تشویق کنید تا مشارکت بالا برود چون مردم به حرف ما پای صندوق نمی آیند بعد ما اصولگرایان با خودمان رقابت کنیم و پیروز شویم و شما شکست مفتضحانه خود را بپذیرید و از ما تشکر کنید».
علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای مرکزی خانه احزاب در گفتوگو با خبرآنلاین میگوید مردم اصلا از این حرف های حجاریان، باهنر و بالاتر از اینها گذشتهاند و «انتخابات دیگر برای مردم از موضوعیت خارج شده است».
آقای صوفی میگوید: «وقتی در انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ نیامدند شرکت کنند اتفاقی نیفتاده که بخواهند الان در انتخابات ۱۴۰۲ شرکت کنند . در این چهار سال (از ۹۸ تا ۱۴۰۲)اوضاع بدتر شده است که بهتر نشده است».
فائزه هاشمی و «دام حفظ نظام»
فائزه هاشمی در نامه به اصلاحطلبان مینویسد اگر گول اسلام ظاهری را نمیخوردیم، در «دام حفظ نظام» نمیافتادیم
نامه فائزه هاشمی، فعال سیاسی و عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی به اصلاحطلبان، رویی دیگر از این تمایلات درون این طیف سیاسی را بازتاب میدهد.
این نامه در واقع تاکید دوبارهای بود که بخشی از نیروهای سابق که وفادار به نظام بودند دیگر اعتقادی به ادامه حیات این حکومت ندارند. این در حالی است که خانم هاشمی تا هشت سال پیش معتقد بود که برای انتخابات مجلس دهم، باید «نهضت مذاکره ملی» راه بیفتد و همچنان اعتقاد به فعالیت سیاسی در درون نظام داشت.
خانم هاشمی حالا پس از گذشت چندسال، نامهای از زندان به اصلاحطلبان نوشته و خواهان تحریم انتخابات شده است.
او خطاب به اصلاحطلبانی که با حاکمیت جمهوری اسلامی، مخالفت بنیادین ندارند، نوشته است: «اگر گول اسلام ظاهری را نمیخوردیم، در دام حفظ نظا» نمیافتادیم و آزادی و عدالت به بهانه حفظ نظام به مسلخ نمیرفت و آن زمان دیکتاتورها در حفظ قدرت کار سختی داشتند.»
فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی با اشاره به نقش فعالان سیاسی در «حفظ حکومت دروغ و ریا» میگوید حاکمان مستبد انتظار ندارند که مردم «دروغ»هایشان را باور کنند، آنها به «سکوت» مردم و خواص راضی هستند.
او در این نامه راهکار شرایط امروز ایران را «نافرمانیهای مدنی، اعتراضات و تظاهرات صنفی و دانشجویی و عمومی، رفتارهای فرهنگی اعتراضی، شرکت نکردن در انتخاباتهای نمایشی» دانسته است.
رسانههای نزدیک به حکومت مانند روزنامه جوان از نامه فائزه هاشمی به عنوان دعوت به «شورش» و همصدایی با سازمان مجاهدین خلق یاد کردهاند.
آنچه فائزه هاشمی در این نامه نوشته ادامه همان سخنرانی او در اردیبهشتماه امسال در همایش «گفتوگو برای نجات ایران» است که خواهان برگزاری همه پرسی و حاکمیت قانون در ایران شده بود.
صندوق رای و «دینامیت زیر ساختمان نظام»
از اواخر فرودینماه امسال که علی خامنهای با برگزاری رفراندوم مخالفت کرد و «قدرت تحلیل» مردم را به چالش کشید و گفت «مگر همه مردم امکان تحلیل مسئله را دارند»، بیش از گذشته در شبکههای اجتماعی و در بین فعالان سیاسی، موضوع بیاهمیت بودن نقش مردم در انتخابات مورد بحث و مباحثه قرار گرفته است.
مهدی نصیری، دین پژوه و فعال سیاسی چندی پیش در کانال تلگرامیاش نوشته بود که دو بار از مقامهای ارشد حکومت شنیده است که «اگر پنج میلیون طرفدار داشته باشیم برای ما کافی هست، لذا حکومت دغدغه مشارکت بالای مردم ندارد و مایل به حفظ یکدستی و وضع موجود حکومت است و هیچ نشانهای نیز وجود ندارد که بخواهد این یکدستی که مطلوب آقای خامنهای است، برهم بخورد».
ظاهرا بخشی از منتقدان و گروههای اصلاحطلب نیز اکراه دارند که با تهدید کسانی مانند محمدرضا باهنر وارد انتخابات شوند و «زینتالانتخابات» شوند و صرفا به عنوان گرم کننده تنور انتخابات باشند.
به بیان دیگر، در جبهه اصلاحات، احزاب و گروههایی که چشم به انتخابات دارند و منتظر چراغ سبز نظام برای ورود به عرصه رقابتها دارند، در تنگنایی ادامه دار قرار گرفتهاند؛ موقعیتی که در آن نه حکومت به آنها روی خوش نشان میدهد و نه میتوانند برای نظام خط و نشان بکشند و حاکمیت را مجبور به پذیرش خواستههایشان کنند.
در جریان جنبش اعتراضی سال گذشته اصلاحطلبان شناخته شدهای مانند بهزاد نبوی به صراحت اعلام کردند که «میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم و نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم».
این گروه از سوی مخالفان متهماند که با سکوتشان، حکومت را در سرکوب معترضان همراهی کردند و حکومت نیز به طرق مختلف مانند تهدید، تطمیع و رانت آنها را مهار کرده و به نوعی از وجود آنها احساس خطر نمیکند و در چند سال اخیر به جز چند نفر انگشتشمار مانند مصطفی تاجزاده و فائزه هاشمی، صدایی از آنها به گوش نمیرسد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید