رفتن به محتوای اصلی

نگاهی کوتاه به اثار .....ابولفضل محققی ( دانشجوی دانشکده علوم تربیتی )

نگاهی کوتاه به اثار .....ابولفضل محققی ( دانشجوی دانشکده علوم تربیتی )

این نوشته در سایت فارغ التحصیلان دانشگاه تبریز نهاده شده نویسنده آقای سینا منیعی است

فارغ التحصیلان دانشگاه تبریز

 

تولستوی میگوید هر نویسنده ای تکه ای از بدنش را در داخل مرکب دواتش حل میکند وبا آن می نویسد ...

و در روزگار‌ما متاسفانه کم هستند نویسندگاتی که از جسم و بدن خود مایه گذاشته و حاضر باشند چنین کاری بکنند زیرا خودکارها پر از جوهر است و نیازی به مرکب ودوا ت نیست

نویسندگی با نوشتن دوتاست .. میلیونها نفر در سراسر جهان با زبانها و خطهای مختلف می نویسند . از اخبار تا انشا و نامه های مختلف عاشفانه و غیره وغیره و هزاران کتاب به چاپ می رسد ولی .. ...از بین آنان کمتر کسی است که بشود نام اورا نویسنده نهاد

نویسندگی سبکهای متفاوت دارد که سهل وممتنع ترین ان سبک ریالیسم است بطوریکه ان نوشته قادر باشد به زیبایی چنان تصویرکند که خواننده با همه پوست وگوشت خود آنرا لمس نماید و نوشته در جلو چشمانش جان گرفته و گویی خواننده ناظر است و حتی درد کتک و شیرینی عسل را لمس نماید .

در این میان‌نویسندگانی هستند که به قول شاملو چون شاخه ای دراعماق جنگلی تاریک به سوی نور فریاد می کشند که متاسفانه گمنام هستند و کسی انها را نمی بیند ..

یکی ازاین شاخه ها در اعماق جنگل تاریک اجتماع بدون هیچگونه اغراقی نویسنده ای توانایی است با سبکی رئالیسم ...و از دیار زنجان که ابولفضل محققی نام دارد ..

او کم‌بیش اثارش را در فیس بوک می نویسد و خواننده را چنان بی اراده غرق درشادی وغمهای سطور نوشته شده خود می کند که انسان بی اختیار اراده خود را به دست احساسات می سپارد ....

او نویسنده توانایی است که بلاشک صنعت بازی با احساسات بشر را می داند و به ان‌تسلط دارد و با قلم خود قادر است اشکها و خنده هارا در کنار هم‌مخلوط نماید و در قالب یک واقعه یا داستان یا خاطره در اختیار خواننده قراردهد ...

وی در دوران جوانی چنانکه افتد دانی یکی از فعالان سیاسی بود و پس از انقلاب نیز مجبور به جلای وطن‌گردید .. که اگر وارد سیاست نمی شد بی تردید یکی از نویسندگان صاحب نام و نامدار ادبیات ایران می گردید .. نامی در کنار احمد محمودها و دولت آبادیها و صادق هدایتها و براهنی ها . و غیره ....

اثار او بوی نان می دهد در عین حال که بوی خون می دهد .. بوی وطن . بوی درد و غم ... بوی گرسنگی و محرومیت .. نه از ان گرسنگی که یک شب قهر کردی و گرسنه خوابیدی .‌ بلکه بوی فقر و نداری و گرسنگی را با تمام وجود حس میکنی .. که در کنار این محرومیت و نیاز مندی غرور و آبرو قرار دارد ....شاید از معدود نویسندگانی باشد که توانسته است با مهارت و تسلط الفقر و فخری را به زیبایی تصویر نماید ...

او اجتماع را به خوبی تصویر میکند و در میان شخصیتهای وی طبقه سوم جامعه جایگاه خاص خود را دارند ..

در اثار او انسان بد و خبیث وجود ندارد اگر خبیث و بدی هم باشد ذاتی نیست واز بد روزگار است ...

کم هستند نویسندگانی که قادر باشند اینگونه اجتماع را تصویر نمایند

او نشان میدهد که طبقه سوم‌اجتماع گرچه محتاج هستند و گاها گرسنه می خوابند ولی سرشار ازمحبت و درستکاری و انسانیت و غرورهم‌می توانند باشند ...

قلم وی درشرح فضاها و ریزه کاریهای محیط داستانش معحزه گر است او یکی از نادر نویسندگان ادبیات ایران است که قادر است اینگونه به تصویر سازی زنده و ملموس بپردازد .. و خواننده را باخود به آن فضا ببرد بطوریکه خواننده به هیچوجه احساس نمیکند که متنی را می خواند بلکه خود را در ان فضا می بیند و تک‌تک آن محیط را لمس میکند

محققی کم می نویسد ولی آنچه که می نگارد زنده ، پربار . دردناک و پر از احساس است ...امکان‌ندارد خواننده قادر باشد نوشته های او را نصفه ونیمه رها کرده و یا کنجکاو برای پایان آن نباشد و نکته بسبار مهم در هنر او این است که کشش نوشته هایش تابع هیجانها و کنجکاویهای پلیسی و یا عاشقانه و حتی سیاسی نیست بلکه همه آنها در نوشتارش مستتر است و خوانتده را با خود به اعماق خط نوشته های خودمی کشاند .....

در تمام نوشته هایش غمی زیبا وشاعرانه نهفته است غمی چون نم‌نم باران در پاییز در جنگلی انبوه با برگهای طلایی دریک غروب ... غمی که خواننده را واداربه تفکر میکند و در او آرزویی بوحود می اورد که ایکاش چنین نبود و یا چنین نمی شد ....

در پایان باید گفت محققی نویسنده ای است در معیارهای بزرگ‌ادبیات ایران .....که متاسفانه اثارش در وطن گمنام ماتده است ..... با آرزوی موفقیتشان در همه امور

این نوشته را به احترام عزیزی جناب "سینا منیعی " هم دانشگاهی عزیزی که همیشه مشوق من بوده ونظر لطف بر من دارند و در صفحه فیسبوکی فارغ التحصیلان دانشکاه تبربز نوشته ومنتشر کرده اند باز نشر می کنم. نا گفته نگذارم که کیست که از نوشته

ای چنین از طرف دوست خوشحال نباشد! .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید