![](/sites/default/files/styles/galery_safhe_aval/public/2023-10/bb333ca0-6c1e-11ee-a93c-cdee1fd6cb4f.png?itok=peBeugpi)
خبر تکاندهنده قتل داریوش مهرجویی، فیلمساز برجسته ایرانی و همسرش وحیده محمدیفر، همچنان در صدر اخبار ایران قرار دارد. روزنامهها به طور گسترده به این مساله پرداختند و روسای مجلس، قوه قضائیه و رئیس جمهور ایران هم دستور پیگیری سریع و دقیق این پرونده را دادند. مراسم تشییع و خاکسپاری روز چهارشنبه در تهران برگزار میشود.
غلامحسین محسنیاژهای، در جلسه شورای عالی قوه قضائیه ایران، که روز دوشنبه ۲۴ مهرماه تشکیل شد گفت که از همان لحظه ابتدا، «شخصا» موضوع را پیگیری کرده است و تاکید کرده که «هرچه سریعتر قاتل یا قاتلان شناسایی شوند و پرونده آنها با سرعت و دقت رسیدگی و منتهی به صدور حکم شود.»
سخنگوی دولت ایران هم از «دستور ویژه» ابراهیم رئیسی برای پیگیری قتل داریوش مهرجویی و همسرش خبر داد.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس ایران هم در پیامی قتل داریوش مهرجویی و همسرش را «لطمه ای بزرگ برای جامعه هنری» ایران دانست و خواهان پیگیری «نهادهای ذیربط» برای روشن شدن تمام ابعاد ماجرا و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت شد.
کمیسیون فرهنگی مجلس ایران هم در نامهای به قوه قضائیه خواهان پیگری فوری این پرونده شد
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه ایران هم روز دوشنبه ۲۴ مهرماه به نقل از سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد که ۷ نفر را به ظن ارتباط با پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش «دستگیر کردند.»
پیشتر حسن روحانی و محمد خاتمی، روسای جمهوری پیشین ایران هم پیامهای تسلیتی دادند. آقای روحانی با تایید اینکه این خبر باعث نگرانی جامعه شده، خواهان «پیگیری این جنایت فجیع» و گزارش کامل و شفاف مسئولان شد تا «موجب آرامش روانی جامعه و رفع شایعات و نگرانیها بین مردم» شود.
![](/sites/default/files/styles/max_325x325/public/2023-10/3573bc20-6c1e-11ee-a6b3-61dda6c6fec7.jpg?itok=aky6GpbX)
به گفته سخنگوی خانه سینما در ایران مراسم تشییع و خاکسپاری آقای مهرجویی و همسرش از ساعت ۱۰ صبح در محل تالار وحدت در تهران برگزار میشود و قرار است پیکرهای آنها برای خاکسپاری به قطعه هنرمندان بهشت زهرا منتقل شود.
خانه سینما سه روز عزای عمومی اعلام کرد و خواهان «تمام پروژههای سینمایی در روز مراسم تشییع و خاکسپاری این دو سینماگر شده بود.
در اولین ساعات بامداد یکشنبه ۲۳ مهرماه، رسانههای ایران به نقل از پلیس استان البرز، از کشف پیکرهای داریوش مهرجویی، کارگردان مشهور و وحیده محمدیفر، نویسنده و همسر او در خانه شان خبر دادند. قتل این دو در ویلای شخصی آنها در شهرک زیبادشت منطقه فرخ آباد در شهرستان فردیس استان البرز اتفاق افتاده است. پیکر این دو توسط مونا مهرجویی، دختر آنها کشف شده است.
پزشکی قانونی علت مرگ این دو را «خونریزی شدید به دلیل جراحات وارده به واسطه برخورد چاقو یا جسم برنده و نوک تیز» اعلام کرد. به گفته پلیس دوربینهای حفاظتی شهرک محل اقامت آقای مهرجویی و همسرش کار نمیکرده است.
روز دوشنبه مرکز رسانه قوه قضائیه ایران از احضار و تذکر به مدیران دو رسانه «روزنامه اعتماد» و روزنامه اینترنتی «فراز» و چند روزنامه نگار در رابطه با قتل داریوش مهرجویی و همسرش خبر داد.
توضیح روزنامه اعتماد درباره همزمانی انتشار مصاحبه همسر مهرجویی و قتل آنها
منبع تصویر،ETEMADONLINE
روزنامه اعتماد دیروز در«مصاحبهای با همسر داریوش مهرجویی» از تهدید آنها نوشته بود. این روزنامه امروز درباره این مصاحبه توضیح داده و میگوید که فایل صوتی این مصاحبه موجود است
عکس و خبر قتل آقای مهرجویی و همسرش در صفحه اول بسیاری از روزنامههای امروز ایران انعکاس گسترده داشت.
روزنامه اعتماد، چاپ تهران که دیروز و همزمان با انتشار خبر قتل آقای مهرجویی و خانم محمدیفر مصاحبهای از خانم محمدیفر منتشر کرده بود، امروز درباره این مصاحبه توضیحاتی داده است.
روزنامه اعتماد نوشت: « پس از انتشار مطلبی در مورد سرقت خانه داریوش مهرجویی توسط فردی ناشناس با چاقو که در شماره روز گذشته این روزنامه منتشر شد، کاربران در فضای مجازی و حتی برخی رسانهها واکنشهای منفی از خود نشان دادند و این همزمانی را عجیب عنوان کردند.»
این روزنامه بار دیگر تایید کرد که مصاحبه با وحیده محمدیفر، در پی پست اینستاگرامی هفته گذشته او درباره «تهدید فردی ناشناس با چاقو» انجام شده است و افزود که صدای خانم وحیدیفر «در روزنامه موجود است و در صورت نیاز در اختیار مراجع ذیربط قرار خواهد گرفت.»
این روزنامه میگوید که خانم محمدیفر، هفته گذشته یعنی ۱۷ مهرماه پستی در صفحه اینستاگرامش گذاشته ودر آن گفته بوده که از سوی یک فرد با چاقو در پشت در خانه شان تهدید شده است.
این روزنامه میگوید که خانم محمدیفرد این پست را بعدا حذف کرده است. اما این روزنامه با او مصاحبه کرده و این مصاحبه را در راستای سرقت از افراد سرشناس در ایران روز یکشنبه منتشر کرده است، یعنی همزمان با انتشار خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش.
صفحه اینستاگرام خانم محمدیفرد خصوصی است و بیبیسی قادر به تایید این مساله نیست.
این روزنامه همچنین به نقل از حنیف سروری، که او را «وکیل» داریوش مهرجویی معرفی کرده، نوشت که او هم در جریان این مصاحبه اعتماد با خانم محمدیفر قرار گرفته است.
روزنامه اعتماد همچنین به نقل از حنیف سروری میگوید که آنها روز جمعه ۲۱ مهر ماه از ماجرای این تهدید و مصاحبه خانم مهرجویی مطلع شدند.
اعتماد به نقل از حنیف سروری درباره «تهدیدی» که انجام شده، نوشت: «پدر بنده هم که وکیل هستند پس از تهدید هفته گذشته آنها توسط فردی ناشناس با چاقو به آنها گفته بود که به تهران بیایید که آنها هم نیامدند. یعنی روز جمعه ۲۱ مهر ماه متوجه شدیم که این اتفاق افتاده است. پس از آن میخواستیم در اداره آگاهی پرونده تشکیل دهیم که نشد... از پلیس هم پیگیری کردیم پروندهای مبنی بر این موضوع تشکیل نشده است. مرحومه قصد داشته با ۱۱۰ تماس بگیرید، اما دیگر تماسی نگرفته و گزارشی ارایه نداده است.»
خبرگزاری ایرنا هم به نقل از فرهنگ سروری، که تا پیش از این وکیل آقای مهرجویی و مشاور حقوقی او بود، نوشت: «پیش از این مشاوره حقوقی و وکیل مرحوم مهرجویی بودم، اما با توجه به فوت ایشان وکالت زایل شده است و هنوز به لحاظ قانونی وکالت این پرونده را برعهده ندارم.»
او گفت که اولیای دم و ورثه آقای مهرجویی و همسر وی که در حال حاضر پسر و دو دختر او و همچنین مادر خانم محمدیفر هستند باید به او وکالت دهند که امور را پیگیری کند.
مهرجویی در مستند «الماس در گام لامینور»: این کلاهی که ۴۰ سال سر ما گذاشتند را دیگر نمیخواهم
وحیده محمدیفر و داریوش مهرجویی در صحنهای از فیلم مستند «الماس در گام لامینور» ساخته حسن صلحجو
داریوش مهرجویی که در بیش از نیم قرن فیلمسازی، واکنش و بیانیههای اجتماعی خود را در فیلمهایش و به زبان سینمای خود به مخاطبانش رساند، پس از انقلاب بارها با سانسور و توقیف آثارش روبرو شد.
او در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته ایران، از سوی عدهای و در شبکههای اجتماعی به «سکوت» متهم شد.
او در قسمتی از مستند «الماس در گام لامینور» درباره سرکوب زنان و دختران و جوانان در ایران گفت: «دخترهای کوچک، دبیرستانی، گم میشن، مفقود میشن، نابود میشن.» او آهی میکشد و میگوید: «این سیستم ماست دیگه».
آقای مهرجویی در ادامه با تاثر میگوید: «مایه تاسف است. خیلی از این قضایا رنج میبرم. روحیهام خراب است. روانی شدم.»
فیلمساز برجسته ایران آه میکشد و میگوید: «چرا ما در رژیمی هستیم که اینجور بیرحمانه دارند جوانها را نابود میکند، از همان تم «نخبه کشی» میآید. «هر کسی باهوش و هوشیار است، باید کشته شود.»
این فیلم را حسن صلحجو به مناسبت تولد ۸۵ سالگی داریوش مهرجویی در دست تهیه دارد و قرار است بزودی در فصل بزرگداشت مهرجویی در بیبیسی فارسی به نمایش در آید.
او در بخشی از این فیلم در حالیکه در کنار همسرش نشسته، شال او را از سرش برمیدارد و بر درختی خشکیده می اندازد و میگوید: «دیگه تمام شد روسری بیا...»
در سکانس پایانی این فیلم آقای مهرجویی در کنار آب نشسته است با تاسف میگوید: «این کلاهی را که ۴۰ سال سرما گذاشتند را دیگر نمیخواهم.» و کلاهش را به درون آب می اندازد.
یادآوری قتلهای زنجیرهای: «آیا این قتل هم سیاسی است؟»
برای برخی، قتل داریوش مهرجویی و همسرش، یادآور ماجرای تلخ قتلهای زنجیرهای روشنفکران ایرانی است.
مثلا نسرین ستوده، حقوقدان و فعال حقوق بشر از جمله این افراد بود. او در فیسبوک خود با اشاره به سالگرد قتل داریوش و پروانه فروهر که اول آذر است نوشت: «این خبر در حافظه تاریخی هر ایرانی، یادآور قتل فجیع داریوش فروهر و همسرش است که به سالگرد قتل آنان نزدیک میشویم. آیا این قتل هم سیاسی است؟»
خانم ستوده در ادامه افزود که چه «این قتل سیاسی باشد یا نباشد، علت پافشاری ما برای رفراندوم جهت برقراری حکومتی معمولی را توضیح میدهد. چون در خوشبینانهترین حالت، اين حکومت قادر به برقراری امنیت نیست.»
داریوش و پروانه فروهر، اول آذر ماه ۱۳۷۷ در خانه خود کشته شدند. پرستو فروهر، دختر آنها که بعدا پرونده را خوانده بود و پیکرهای آنها را دیده بود از ضربات متعدد کارد به بدن آنها نوشته بود.
دیروز هم عماد الدین باقی، فعال حقوق بشر در ایران قتل هولناک داریوش مهرجویی و همسرش را «دقیقا به سبک قتل» داریوش و پروانه فروهر دانست و در شبکه ایکس (توییتر سابق) نوشت که این قتل «قطعا پیام واضحی در یادآوری قتلهای زنجیرهای دهه۷۰ دارد.»
این فعال سیاسی در ایران در ادامه میگوید: « با تداعی قتل دو داریوش وهمسران شان به یک شیوه، در پی القای چه پیامی هستند؟ شتابزدگی درقضاوت میتواند اهداف شوم قاتلان را محقق کند.»
او از «دستگاه های ذیربط» خواست تا در همین آغاز، با مشارکت افراد و نهادهای مورد اعتماد جامعه در روند تحقیق و از پیچیده و شبهه ناک شدن پرونده جلوگیری کنند.
مقایسه این دو جنایت با انتقاد روزنامه دولتی ایران رو به رو شد.
روزنامه دولتی ایران در شماره دوشنبه ، ۲۳ مهرماه نوشت: «از همان ابتدای انتشار خبر قتل مرحوم مهرجویی و پیش از شروع و تکمیل تحقیقات، جریانهای معاند بدون هیچ مدرکی، جنگ روانی را با القای سیاسی بودن این قتل کلید زدند.»
این روزنامه در ادامه نوشت که یک جریان داخلی هم در ایران «سعی کرد از این فرصت استفاده کرده تا روایت ضدحکومتی مطلوب خود را بسازد.»
این روزنامه نوشت که «چهرههای سیاسی و امنیتی جریان اصلاحطلب با صدور پیامهای بیسابقه با تاکید بر کلیدواژههایی مانند «نگرانی مردم» و «لزوم شفاف سازی» تلاش کردند دامنه ابهام این حادثه را توسعه دهند.»
روزنامه ایران با نام بردن از آقای باقی، این افراد را به همسویی با «ضدانقلاب» متهم کرد و نوشت که آنها «انگاره سیاسی بودن قتل را بدون ذکر هیچ مدرکی و صرفاً براساس ذوقیات و تشابه اسمی و زمانی (فصل پاییز) بازنمایی کردند!»
اما روزنامه کیهان بر خلاف روزنامه ایران در یادداشتی به قتلهای زنجیره ای سال ۱۳۷۷ و قتل مجید شریف نویسنده و مترجم ایرانی اشاره کرد و قتل مهرجویی در این زمان را اقدامی برای منحرف کردن مردم و مسئولان از درگیریها در غزه و اسرائیل دانست.
کیهان نوشته که مجید شریف به دلیل ترجمه دو کتاب روژه گارودی، فیلسوف فرانسوی که به دلیل انکار هولوکاست در فرانسه محکوم شده بود، در ایران به دست اسرائیل به قتل رسیده است.
کیهان در شماره دوشنبه خود نوشت: « آیا مسئولان محترم امنیتی و اطلاعاتی کشور، میان قتل مرحوم مهرجویی که رسانههای صهیونیستی را با قاطعیت رانده بود و مورد مشابه آن یعنی قتل مرحوم مجید شریف تشابهی نمیبینند؟!»
مجید شریف، نویسنده و مترجم در آذر ماه ۷۷ ناپدید و جسدش پس از یک هفته در پزشکی قانونی پیدا شد. جمهوری اسلامی ایران هیچوقت به طور رسمی قتل مجید شریف را به دست نیروهای خودسر وزارت اطلاعات را تایید نکردند.
محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای کانوان نویسندگان ایران و داریوش و پروانه فروهر، رهبران حزب ملت ایران، ۴ قربانی قتلهای سیاسی پاییز ۱۳۷۷ در تهران هستند که از سوی رسانه ها به قتلهای زنجیرهای معروف شد. وزارت اطلاعات ایران با انتشار بیانیهای اعلام کرد که گروهی از کارکنان «خودسر» این وزارتخانه در قتل این ۴ منتقد و دگراندیش دست داشتهاند. قتل مجید شریف، نویسنده ومترجم و که ۹ آذر ۷۷ ناپدید و جسد او در ۱۶ آذر همان سال در پزشکی قانونی پیدا شد و همچنین پیروز دوانی که سوم شهریور همان سال مفقود شد و هرگز اثری از او پیدا نشد از سوی جمهوری اسلامی، جزو پرونده قتل های زنجیره ای محسوب نشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید