رفتن به محتوای اصلی

پیام زندانی سیاسی هاشم خواستار درباره رئیس بند سانسورچی

پیام زندانی سیاسی هاشم خواستار درباره رئیس بند سانسورچی
تهیه و تنظیم:
کانون حقوق بشر ایران

محدودیت های اعمال شده بر علیه زندانی سیاسی هاشم خواستار توسط سانسورچی

به گزارش کانون حقوق بشر ایران، روز سه شنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی هاشم خواستار پس از محدودیت ها و ممنوعیت در خصوص تماس و ملاقات پیامی از زندان فرستاد. آقای خواستار در پیام خود از زندان وکیل آباد مشهد، رو به سانسورچی ها و عوامل زندان چنین می‌نویسد: “آقای سانسورچی توجیه نشده که کشور بشکه باروت است، و با یک اشتباه کارگزاران رژیم ممکن است جرقه ای زده شود که کل جمهوری آخوندی روی هوا برود.”

آقای خواستار در قسمتی دیگر از متن پیام خود، مردم ایران را باعث افتخار دانسته و رو به مردم ایران چنین می گوید: “به شما افتخار می کنم که سرنوشت ایران و خاورمیانه بزرگ را با انقلاب آزادی بخشی که در پیش داریم، تغییر خواهید داد. من افتخار میکنم که در این عصر متولد وزندگی می‌کنم که فرصت پیدا کرده ام با رژیم دیکتاتوری آخوندی برای آزادی ایران مبارزه کنم.”
معلم آزاده و زندانی سیاسی هاشم خواستار در انتهای پیام خود درباره محاکمه و مجازات دیکتاتوران چنین مینویسد: “بیش از هفتاد سال از جنگ جهانی دوم گذشته بود که یک نفر آلمانی را در سن ۹۲ سالگی به جرم همکاری با رژیم نازی محاکمه کردند.”

متن پیام معلم آزاده و زندانی سیاسی هاشم خواستار

سانسورچی‌ها، جوجه‌بازجوها، جوجه دیکتاتورها، و خود دیکتاتور چند ماهی است که سرپرست بند ۶/۱ عوض شده و درحالیکه از سرپرست قبلی و قبلی ها پرسیده که آیا خواستار ویس میفرستد، و آنها گفته اند تابحال با وجود یکنفر در پشت میز ، ویس نفرستاده ، اما مدام او تلفن را قطع و با من جروبحث میکند! به همین دلیل تصمیم گرفتم این مسئله یعنی سانسور را شکافته و اثبات کنم که سانسور، خیانت و جنایتی بزرگ در حق یک ملت است، و به این شغل کثیف “سانسورچی” می گویند.

هنگام تلفن زدن چندین بار به من تذکر داده که کلاهمان توهم نرود! آقای رئیس بند یک/شش که از حالا تو را سانسورچی خطاب میکنم، آیا معنی این جمله را میدانی که یک اصطلاح چاله میدانی است. و کسانیکه احساس گردن کلفتی میکنند، از چنین جملاتی استفاده می کنند؟! کلاهمون توهم نره یعنی ممکن است دست به یقه و کله به کله شده که کلاهمان توهم نرود!!

آقای سانسورچی…از رئیس حفاظت سال ۸۸ بپرس که چطور گردن کلفتش را از مو باریکتر کردم. او به همسرم گفته بود؛ شما چطور سی سال با خواستار زندگی کردی که میخواست صندلی را تو سرم بزند؟ “شکستن غرور یک زندانی سیاسی یعنی شکستن و جریحه دار کردن غروریک ملت”، و مثل اینکه آقای سانسورچی توجیه نشده که کشور بشکه باروت است، و با یک اشتباه کارگزاران رژیم ممکن است جرقه ای زده شود که کل جمهوری آخوندی روی هوا برود. شما اجازه نمی دهید اتهاماتیکه خود رژیم کتبا به دستم داده و تاریخ دادگاه را تعیین کرده، از پشت تلفن برای همسرم بخوانم! میگویی از کجا بدانم که ضبط نمی شود؟!

آهای ملت قهرمان ایران، آهای جامعه جهانی، آهای آقای جاوید رحمان نماینده سازمان ملل در حقوق بشر ایران
بقدری آزادی داریم که اجازه نمیدهند اتهامات وارده از پشت تلفن خوانده شود، مبادا ضبط و به گوش ملت و جامعه جهانی برسد!!

در تاریخ بیست‌وپنجم مرداد ماه، مدیر داخلی و سرپرست بند مرا خواسته و متن مقاله آقای مکی: [اگر اعدامم کنند، دیگر ترسی ندارم] را میخواسته برایم بخواند که ایا قبول دارم که خودم نوشته ام؟، گفتم؛ اگرچه قسمتهایی اضافه یاکم شده، ولی مسئولیت تمام آنرا بعهده می گیرم، و نیازی نیست که بخوانید، و در دادگاه حاضر نمی شوم، و هر حکمی میخواهند و می خواهید، بدهید و بدهند. این آقای مدیر داخلی همان کسی است که قبلا با دو نفر از حفاظت، آقای جوادلعل محمدی همکار فرهنگی ما را بخاطر شعار علیه رهبر کتک زده و به من میگوید؛ شما ده نفر بیشتر نیستید!

اخیرا مسابقه فوتبالی در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی تهران برگزار شده که عوامل رژیم تعدادی پرچم فلسطین بدست عده ای حزب اللهی داده اند تا برای فلسطین شعار دهند، که ناگهان جمعیت انبوه تماشاگران به هیجان آمده و یکصدا فریاد می زنند؛ پرچم فلسطین رو بکن تو کو …. ت…! این یعنی چه؟ یعنی اگر حاکمان بگویند ماست سفید است، ملت می گوید؛ ماست سیاه است.

انسان به یاد ازهاری (نخست وزیر شاه) می افتد که در مجلس شاه میگفت: ضبط صوت  را پشت بلند گو و رو به خیابان می‌گذارند که بگویند جمعیت تظاهر کننده انبوه است، و مردم روز بعد شعارمی‌دهند: زهاری بیچاره، این جمعیت نواره؟ نوار که پا نداره…
نامی از آقای لعل محمدی بردم، لازم است بگویم که اخیرا از اطلاعات تعدادی جوجه بازجو آمدند که با او ملاقاتی داشته باشند که حاضر نشد آنها را ببیند، و تعدادی ناسزا برایشان ارسال میکند.

ملت قهرمان ایران
آیا اینها دشمن آزادی نیستند؟ اینها دشمن شما و بشریت نیستند؟
آقای سانسورچی، جوجه بازجوها، جوجه دیکتاتورها و دیکتاتور، شما شاهنشاه دزدان اندیشه هستید که از هر دزدی دزدتر، و از هر جانی،جنایتکارتر هستید. قدرت از آن کسانی است که ملت پشتیبان آنهاست، و بالعکس منفورترین افراد کسانی هستند که حکومت پشتیبان آنهاست. پشت میز ریاست بند افراد شریف بسیاری آمدند و رفتند که هنوز هم سلام و علیک داریم و شریفتر در همین زندان کارکنانی هستند که در ایران آزاد فردا، مدال افتخار خواهند گرفت.

آهای ملت قهرمان ایران
به شما افتخار می کنم که سرنوشت ایران و خاورمیانه بزرگ را با انقلاب آزادی بخشی که در پیش داریم، تغییر خواهیدداد. من افتخار میکنم که در این عصر متولد وزندگی میکنم که فرصت پیدا کرده ام با رژیم دیکتاتوری آخوندی برای آزادی ایران مبارزه کنم.
نازی ها در آلمان و اروپا چکار کردند که نازیسم آخوندی در ایران و خاور میانه نکرد؟

بیش از هفتاد سال از جنگ جهانی دوم گذشته بود که یک نفر آلمانی را در سن ۹۲ سالگی به جرم همکاری با رژیم نازی محاکمه کردند.

درباره زندانی سیاسی هاشم خواستار بیشتر بدانید

هاشم خواستار متولد ۲ خرداد ۱۳۳۲ در بیرجند مهندس کشاورزی، معلم بازنشسته، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان مشهد و نماینده معلمان ایران است. او دانش آموخته مهندسی کشاورزی در سال ۱۳۵۵ از دانشگاه کشاورزی ارومیه است و در هنرستان کشاورزی تدریس می‌کرده است.

زندانی سیاسی هاشم خواستار از سال ۸۸ تا این تاریخ بارها به دلائل مخالفتهایش با حکومت دستگیر و سالیان زیادی را در زندان گذرانیده است. او هم اکنون در سن ۷۰ سالگی با بیماری های سنگین و خطرناکی همچون بیماری های قلبی و تنفسی روبرو بوده و در زندان وکیل آباد مشهد از رسیدگی پزشکی محروم است. بر اساس آخرین گزارشات وی دچار کاهش وزن شدید شده است. علاوه بر این آقای خواستار مبتلا به بیماری سیاتیک و فشار خون است.

روز سه شنبه ۲۰ تیرماه ۱۴۰۲،معلم بازنشسته و زندانی سیاسی هاشم خواستار در پرونده ای دیگر به دلیل ارسال خاطراتش به خارج از زندان به دو سال و نیم حبس محکوم شد. این حکم توسط دادگاه انقلاب مشهد صادر شد. اتهامات آقای خواستار در این پرونده «توهین به خامنه ای و تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است. او هم اکنون در زندان وکیل آباد مشهد محبوس است.

محکومیت مجدد زندانی سیاسی هاشم خواستار

Image removed.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کانون حقوق بشری نه به زندان

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید