چرا بعضی خودشان را به صورت دیجیتال کلون می‌کنند؟

• مریلو کوستا
• گزارشگر اقتصادی، بی‌بی‌سی

 

راب دیکس، کارشناس مسکن،‌ برای جواب دادن به تمام سوالاتی که ده‌ها هزار دنبال‌کننده او در شبکه‌های اجتماعی دارند، در هر ساعتی از روز وقت دارد. این به لطف نسخه کلون‌شده‌ای است که از خودش درست کرده است.

شاید فکر کنید این ماجرا به پیشرفت پزشکی مهمی مربوط می‌شود که شما از آن بی‌خبر مانده‌اید. اما آقای دیکس یک کپی واقعی با گوشت و استخوان از خودش درست نکرده است.

او روی وبسایتش یک نسخه دیجیتال از خودش را کلون کرده است. این کار را یک نرم‌افزار هوش مصنوعی انجام داده که در واقع نوعی چت‌بات است که می‌تواند خیلی سریع به سوالات پاسخ دهد، درست مثل آن که خود او یا همکارش راب بنس دارند به سوالات جواب می‌دهند.

آقای دیکس نسخه کلون‌شده خودش را از طریق فراهم کردن محتوای لازم برای این نرم‌افزار ایجاد کرده است،‌ از جمله محتوای کتاب‌هایش، ستونی که با راب در نشریه ساندی تایمز می‌نویسند و همین طور پادکست مربوط به بازار املاک که با هم آن را درست می‌کنند.

راب دیکس که ساکن بریتانیا است می‌گوید:‌ «ما در ستون هفتگی‌مان در روزنامه و برنامه تماس‌های تلفنی، به سوالات خریداران و سرمایه‌گذاران مسکن پاسخ می‌دهیم، اما همیشه سوالات خیلی بیشتر از آن است که بتوانیم همه را یکی یکی پاسخ دهیم. این در حالی است که پاسخ‌ بیشتر این سوالات جایی در میان هزاران محتوای رایگان آموزشی نهفته که در طی ده سال گذشته تولید کرده‌ایم.»

«ما توانستیم تمام این اطلاعات را دسته‌بندی کنیم تا بتوانیم مردم را راهنمایی کنیم و پاسخ سوالات آنها را پیدا کنیم. تا وقتی که هوش مصنوعی را با محتوای خودمان آموزش بدهیم، مخاطبان ما جواب‌های خوبی برای سوال‌هایشان پیدا خواهند کرد.»

 

راب دیکس و راب بنس دو نفر از حدود ۱۵۰ نفری هستند که نسخه دیجیتال خودشان را با استفاده از نرم‌افزار شرکت بریتانیایی «کوچ‌وکس اِی‌آی» با هوش مصنوعی کلون کرده‌اند. مشتریان دیگر این شرکت را مدیران شرکت‌ها، یک ستاره‌شناس، یک متخصص تغذیه، یک مربی بدنسازی و حتی یک مشاور ازدواج تشکیل می‌دهند.

این بخش از صنعت فناوری تکنولوژی هنوز چندان بزرگ نیست اما به سرعت در حال رشد است و شرکت‌های دیگری مانند شرکت بریتانیایی سینتزیا واستارت‌آپ آمریکایی دلفی هم خدمات کلون دیجیتالی به مشتریانشان ارائه می‌دهند.

جودی کوک، موسس شرکت کوچ‌وکس می‌گوید:‌ «کلون‌های هوش مصنوعی شرکت ما راهنمایی‌های مفید و مرتبطی ارائه می‌دهند.»

شرکت دلفی هم چت‌بات‌های متن‌محور برای کاربران خود می‌سازد، و از آنها می‌خواهد تا جایی که ممکن است چیزهایی را که قبلا نوشته‌اند یا تولید کرده‌اند، مثل ویدیوهای یوتیوب، پادکست،‌ کتاب یا مقاله را برای ساخت نسخه دیجیتالشان فراهم کنند.

کوچ‌وکس ادعا می‌کند نسخه‌های کلون‌شده کاربرانش می‌توانند «در موقعیت‌های جدید مستدل و منطقی حرف بزنند نه این که فقط همان حرف‌های قدیمی را تکرار کنند.»

شرکت سینتزیا با اضافه کردن ویدیو و صدا پا را از این هم فراتر گذاشته است. نرم‌افزار این شرکت به کاربرانش اجازه می‌دهد آواتار یا چهرکی سخنگو را خلق کنند که روی صفحه پدیدار می‌شود. آنها می‌توانند این چهرک را با استفاده از فیلمی که از سر و شانه‌های خود می‌گیرند و ضبط صدایشان در یک میکروفون، به وجود بیاورند.

بعد چهرکی که از روی شما ساخته شده، به ۱۲۰ زبان مختلف با مشتری‌ها،‌ مراجعان و کارکنان صحبت می‌کند. این شرکت می‌گوید تکنولوژی «یک نسخه دیجیتالی واقعی از شما» خلق می‌کند.

رز ردفورد، مربی تجاری در بریتانیا یکی دیگر از افرادی است که کلون دیجیتالی خودش را برای صرفه‌جویی و استفاده بهینه از زمان تولید کرده است.

او می‌گوید:‌ «ساعات زیادی را در هفته صرف پاسخ دادن به سوالات مراجعان می‌کردم،‌ و به همین دلیل اولین قصد من از ساخت یک نسخه هوش مصنوعی از خودم این بود که این امکان را برای مراجعانم فراهم کنم که در هر زمانی از روز بلافاصله پاسخ سوالاتشان را دریافت کنند، بدون آن که نیاز به دخالت خودم باشد.»

 

اینها همه نکات مثبت استفاده از این فناوری بود، اما وجه منفی ماجرا چیست؟

فلوریان استال، اقتصاددان و کارشناس هوش مصنوعی در مرکز علوم داده‌های مانهایم آلمان می‌گوید: «تولید محتوای خوب برای کسانی که در پیشرفت کاری و تجاری‌شان به آن نیاز دارند، می‌تواند تاثیر مثبتی داشته باشد. اما انتظارات از کیفیت این گونه محتوا، باید متناسب باشد. موقعیت‌های تجاری غالبا آنقدر پیچیدگی دارد که یک چت‌بات حاضرجواب نمی‌تواند همه اطلاعات مربوط را درباره آن ارائه دهد.»

دکتر کلر والش، مدیر بخش آموزش موسسه آنالیتیکس،‌ که یک نهاد حرفه‌ای برای فعالان حوزه علوم داده‌ها است،‌ حتی بیش از این درباره عملکرد کلون‌های هوش مصنوعی تردید دارد.

او می‌گوید: «فناوری‌های مدرن، درباره دنیایی که در آن کار می‌کنند آگاهی‌ ناقصی دارند، و این مسئله می‌تواند به شدت خطرناک باشد. حد تجربه انسانی نزدیک به بی‌نهایت است، و نمی‌توان به کار ماشین‌ها، با وجود این همه پارامتری که مطرح است، اعتماد کرد.»

 

آقای دیکس می‌گوید به مراجعان نسخه هوش مصنوعی خود این نکته را تاکید می‌کند که با فناوری طرف هستند، نه یک شخص واقعی.

او می‌گوید: «وقتی درباره پول حرف می‌زنم، مسئولیت زیادی احساس می‌کنم، به همین دلیل نگران بودم که هوش مصنوعی چیزهایی به جای من واقعی‌ام بگوید که بیش از حد سیاه و سفید به نظر بیاید،‌ در حالی که در واقعیت وضعیت هر کس با دیگری متفاوت است.»

«ما زیاد شنیده‌ایم که آدم‌ها می‌گویند هوش مصنوعی در دادن اخطار و هشدار درباره محتوایش و این که به کاربران می‌گوید خودشان هم تحقیق کنند، زیاده‌روی می‌کند، اما این بهتر از آن است که بعدا پشیمانی به بار بیاید.»