رو به آینده! با مکث د ر گذشته! دریچه ای که تلویزیون من وتو گشود.

رو به آینده! با مکث د ر گذشته! دریچه ای که تلویزیون من وتو گشود.
با کدام عینک می خواهیم به عمل کرد وبسته شدن تلویزیون من تو نگاه کنیم ؟زوایای مختلفی است که می شود به عمل کرد این تلویزون پر مخاطب که سیزده سال حضوری پر رنگ  و پر شور در خانه های ایرانیان عمدتا داخل کشور و بمیزانی نه چندان کم درخارج از کشور داشت نگاه کردودر موردش اظهار نظر نمود.  
برای من پرداختن به نقش روشنگر وتاثیر گذار این رسانه مهم است وبس .نه آن جنبه هائی که برخی هامانند جمهوری اسلامی اولین کارشان پرداختن به این که این همه سال هزینه این تلویزیون پر مخاطب از کجا تامین می شد؟ وگمانه زنی در باره آن !
چرا که روشن شدن ویا نشدن آن تاثیری در نقش تاثیر گذار این تلویزیون ندارد .گیرم منزه طلبان فهمیدند منبع تامین هزینه های این رسانه از کجاست! چه تاثیری در نگاه نسبت به برنامه های خوب وروشنگرانه آن خواهد داشت؟ 
آیا در این مبارزه نابرابر که تمام ثروت وامکانات یک کشور در اختیار مشتی جانیان قانونی که دشمنانه با  فرهنگ،تاریخ و گذشته این سرزمین بر خورد می کنند وتخم نفرت نسبت به تمامی چهره های ملی وتاثیر گذار درطول تاریخ پر فراز ونشیب آن می پاشند . این که چه کسانی این رسانه را تامین می کردند این قدر مهم است؟
سوال این است ؟میخواهی کدام سو را بگیری ؟ 
مانند جمهوری اسلامی علامت سوال در برابراین که از امریکا ،انگلیس، اسرائیل ،عربستان و نهایت از خاندان سلطنتی حمایت  می شود بگذاری ومتهم به دریافت از این منابع بکنی ؟خب که چی !
مسلم این علامت سوال نهادن در نهایت چیزی جز ربط دادن این رسانه به دستگاه سلطنت نیست .چرا که تمامی این انتقاد کنندگان خود منتقدان دیگر رسانه های خارجی فعال در ارتباط با ایران نیستند . آن ها جملگی منتظر و گوش بزنگ هستند که کی ؟چه زمانی بی بی سی ،صدای امریکا ، ایران ناسیونال یا هر رسانه مخالف جمهوری ندا دهد تا بلافاصله در پشت صفحه آن ظاهر شوند ونقد خود ابراز کنند .بقول برخی بی بی سی آنقدر موجه وخانگیست که برخی برنامه ها با صوابدید همین منتقدان ازمن وتو تنظیم می شود . من هیچ ایرادی نسیت  به آمدن این منتقدان جمهوری اسلامی در شبکه های مختلف  ندارم وآن را عملی لازم می دانم.
اما ازاین همه تاکید و مذموم نشان دادن منبع تامین مالی این رسانه ،هدف قرار دادن ووصل کردن آن است به ارگان سلطنت طلبان در عجبم !
 تداوم همان سیاستی  که در عمل هر گونه نزدیکی و هم گامی با سلطنت طلبان را در جهت بر اندازی رژیم جمهوری اسلامی زیر عنوان ترس از باز گشت سلطنت نفی می کند ودر عمل آب به همان آسیابی می ریزد که دستگاه تبلیغاتی رژیم در حال چرخانیدن آن است.
 اپوزیسیونی غرق در تناقض !از یک سو انقلاب  بهمن را ارتجاعی می خواند .از عملکرد حکومت در تمامی عرصه هااز اقتصاد گرفته تا فرهنگ وهنر انتقاد می کند .شرم گین از حمایتی که برای یک دوره از این حکومت جنایتکار کرده است سخن می گوید .بی آن که بخواهد مانند توده مردم گذشته را با حال مقایسه  می کند و نمی تواند از قبول بسیار واقعیت ها سر باز زند .اما همچنان نسبت به رضا شاه ومحمد رضا شاه آلرژی دارد.بی آن که منصفانه به نقد کارهای درست وغلط آن ها بنشیندو ودر حد وسع خود از منظر یک نقاد منصف و واقع بین آن ها را نقد کند . 
لاجرم این دو گانگی ،این عدم شهامت در بر خورد با حقیقت، و آنچه که در واقع  گذشت و بر خورد مردم نسبت به گذشته و مقایسه آنها را بر نمی تابد.
همان شعاری را تکرار می کند که موذیانه شیخ وشاه "بگو شاه وخامنه ای "را در یک کفه می نهد وشعار می دهد وبیک چوب می راند .عملی که خوشایند وقابل پذیرش مردم بخصوص جوانان که زندگی در سایه حکومت متحجر را نمی پذیرند ونیست !تفکر و عمل کردی که یک بال جنبش بر علیه جمهوری اسلامی را می شکند وعملا مانع از عمل دسته جمعی نیروهای اپوزیسون در برابر جمهوری اسلامی می شود.
این شیوه بر خورد هیچ  آموزش  وحقیقت بینی را بین مردم، علی الخصوص جوانان ترویج نمی کند .حقیقت این که دربسیاری از خیزش های اعتراضی بخصوص در جنبش "زن ،زندگی ،آزادی" نقش تلویزیون من وتو انکار ناپذیر است .
 ما انتقاد کنندگان در همین مدت سیزده سالی که این رسانه فعالیت می کرد چه میزان قادر به نقش آفرینی و تاثیر نهادن در بین نسل جوان بودیم ؟هیچ !
چه میزان الگوئی شدیم برای  سبک زندگی در بین جوانان ؟همان سبک زندگی که اساس تفکر و تعلیم  جمهوری اسلامی را زیر سوال برده و بر وحشت خامنه ای افزوده است .
نقش این رسانه در مبارزه با حجاب . برجسته کردن نقش زنان در جامعه بخصوص دختران وپسران جوان و نشان دادن نوع دیگری از زندگی بی بدیل بوده و تاثیری بسزا در شکستن باور ها و تبلیغات حکومتی داشته است.
من بشخصه از تمامی زحمتی که این گروه جوان وخلاق جمع شده در تلویزیون من وتو داشتند تشکر می کنم ودست مریزاد می گویم و می دانم تلاش آن ها چه میزان تاثیر گذار در شکستن تابو های حکومتی و دروغ های بی اساس حکومت در قهرمان سازی از آخوند ها و در محاق بردن عمل کرد رضا شاه با تمام کاستی ها  در پایه گذاری ایران نوین نقش داشته است.
گشودن دریچه رو به آینده که خمینی متاسفانه با همراهی روشنفکرانی که هنوز حاضر به قبول نقش مخرب خود در انقلاب بهمن نیستند بر روی نسل جوان بست ودروازه بسوی گذشته وجهنم موجود امروز را گشود. 
در مقابل تلویزیون من وتو با تمام فشار ها و کمبود ها ی مالی که نهایت منجر به بسته شدن آن گردید . دریچه به آینده گشود وبیشترین نقش را  در شکستن دیوار های تحجر کشیده شده بدور جامعه فلاکت زده ایران ایفا کرد . انصاف این است که منتقدان نخست به نقش خود و رسانه های خود در  مبارزه با جمهوری اسلامی وآگاه سازی وجذب جوانان به شعار ها وبرنامه های خود نگاهی بیاندازند و سپس به ارزش گذاری کار تلوبزیون من وتو بنشینند .
 نمی شود یکی به میخ زد ویکی به نعل .سوال این است که آیا تلویزیون من وتو نقشی مثبت وفراگیر در شناساندن  تحجر حکومت اسلامی ،نشان دادن سبک دیگری از زندگی که یکصد وهشتاد درجه با عقب ماندگی توام با جنایت ،چپاول و غارت جمهوری اسلامی زاویه دارد داشت ؟ 
آیاموفق بود یا نه ؟ آیا توانست عشق به دانش ،به هنر و زندگی انسانی ومدرن را در حد توان ووسع خود تبلیغ کرده وبنمایش بگذارد ؟ 
آیا توانست عشق بتاریخ ،عشق به این سرزمین زیبا ونگاه داشت جشن ها و آئین های وحدت آفرین که یکی از ارکان پایداری این سرزمین باستانیست را همراه با عشق و  تعهد در برابر آن در دل ها شعله ور کند ؟ 
که من به نوبه خود می گویم .آری خسته نباشید . افسوس که جایتان خالی شد .امید که باز در صحنه با همین توانمندی  وشور ظاهر شوید. 
 تنها کسانی می توانند عرق نشسته بربوم نقاشی هنرمند را ببینند که خود رنجی همسان در آفرینش یک کار ارزشمند وتوام با عشق  را بر عهده بگیرند. ابوالفضل محققی