در سیاست خارجی روحانی بر چه تاکید خواهد داشت؟
ایدئولوژی دولتی برای حسن روحانی مرزهای باریکی خواهد کشید، بویژه وقتی که سخن بر سر اسرائیل یا مسئله جا افتاده قدرت منطقه ای ایران پیش میآید. ایدئولوژی ضد اسرائیلی در سیستم جمهوری اسلامی البته ذاتی است و حسن روحانی در شرایطی نیست که بتواند از بنیاد آن را تغییر بدهد. با این حال، شعارهای ضد اسرائیلی تهاجمی از او بر عکس رئیس جمهور پیشین ایران شنیده نخواهد شد. حسن روحانی در این زمینه آمرانه تر صحبت و یک سیاست معتدلی را اتخاذ خواهد کرد. من ( نگارنده) در اینباره با یک سیاست محتاط با جهت حرکت مستقیم حساب میکنم ( سیاستی که روحانی بر طبق پیشگویی نگارنده این نوشته در پیش خواهد گرفت). برای ایران، رابطه با لبنان و سوریه از اهمیت حیاتی برخوردار است.
رژیم شیعه ایران بر اساس تاریخی رابطه خود را با هم مسلکان خود در جنوب لبنان حفظ میکند. تهران دست به هرکاری خواهد زد تا رابطه خود را با سوریه حفظ نماید و نفوذ خود را در این کشور تثبیت کند، علی رغم اینکه حتا بشار اسد نتواند قدرت را در سوریه نگه دارد. جمهوری اسلامی علاقه زیادی به شرکت در کنفرانس سوریه را دارد و پرسش در اینجا این است که آیا ایالات متحده و همچنین عربستان سعودی با این مسئله موافقت خواهند کرد یا خیر. حسن روحانی، در آغاز مذاکرات بین المللی در مورد پرونده هسته ای ایران، در سالهای 2003-2005، رئیس هیات ایرانی بود. در آن زمان من در مذاکرات به عنوان یکی از سه سفیر به اصطلاح E3 (متشکل از کشورهای آلمان اتحادیه اروپا، فرانسه و بریتانیا) شرکت کردم.
روحانی همواره یک رویکرد بسیار انعطاف پذیر از خود نشان میداد و آشکارا در تلاش برای رسیدن به یک راه حل بود - که بعدها توسط رئیس جمهور، احمدی نژاد و لاریجانی متهم شد. اکنون 10 سال پس از این جریان، به نظر من غیر واقعی است که بتوانیم در مورد تعلیق غنی سازی اورانیوم ایران صحبت بکنیم. آنزمان تازه غنی سازی اورانیوم آغاز شده بود با تعداد سانتریفوژ های بسیار کم. اما امروز برخلاف گذشته برنامه اتمی ایران بسیار پیشرفت کرده است، 6000 تا 8000 سانتریفوژ در حال انجام کار هستند و طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران بر حق خود جهت غنی سازی اورانیوم پافشاری خواهد کرد. پرسشی که در دستور کار ما قرار دارد این است که تا چه میزان تهران ضمانت خواهد داد که از توانایی اتمی خود استفاده نظامی نکند. پس بنابراین چیزی در هدفهای مذاکراتی ما تغییر نخواهد کرد. من از ایران انتظار انعطاف پذیری بیشتری را در بخشی از مذاکرات اتمی دارم.
اکنون آلمان چگونه رفتاری را از خود باید نشان بدهد؟
کاملن درست بود که حکومت آلمان پیروزی روحانی را تبریک گفته و با آن انتظاراتش را در این رابطه پیوند زد. تا مراسم تحلیف ( سوگند ) رئیس جمهور جدید، ما ( آلمانی ها ) باید خود را عقب بکشیم نه تنها با ابراز عقیده بلکه با اعمال تحریم های تازه. آنچه که در واقع آمریکایی ها انجام میدهند نادرست است. ما نباید از قاعده « تمام گزینه های خود را باز نگه دارید» پیروی کنیم، آنگونه که آمریکایی ها انجام میدهند و میفهمند و این در برگیرنده حمله نظامی است. ما نباید در رابطه ( دیپلماتیک ) با ایران تمام گزینه ها را به این شکل باز نگه داریم؛ به گونه ای که چشم انداز ها را برای یک آغاز نوین بوسیله نشانک های ( سیگنال ) منفی خودمان از بین ببریم.
.....چند نکته کوتاه از سوی مترجم در ارتباط با سیاست مماشات ....
از دیپلمات های کشورهای غربی نمیتوان انتظار داشت که سیستم دیکتاتوری مذهبی ایران را از محتوا تهی کنند و در واقع رسالت اپوزیسیون برانداز ایرانی را به عهده بگیرند. طبیعی است که سران حکومتهای پیشرفته غربی در هدف ها و ماهیت خود با هدف ها و ماهیت اپوزیسیون برانداز تفاوت بنیادین دارند. اپوزیسیون متعهد برانداز به همان میزان که با نظام مستبد جمهوری اسلامی مرزبندی مشخص و آشتی ناپذیر دارد، کشورهای غربی بدون در نظر گرفتن این نکته حساس تمایل به تبعیت از سیاست مماشات دارند که در جهت حفظ "نظام جمهوری اسلامی است؛ سياست شومی كه تا كنون به از دست رفتن جان هزاران بيگناه در ايران و كشورهای مختلف جهان منجر شده است. این روش از سیاست خشنودسازی اروپا از جمله کشور آلمان که یکی از متحدان قدرتمند به شمار میرود، بیشتر باید مورد انتقاد روشنفکران واقعی و ایران دوستان قرار گیرد. ناگفته نماند که بسیاری از سیاستمداران آمریکایی و اروپایی نیز خوشبختانه بر لزوم طرد سیاست مماشات در قبال حکومت اسلامی تاکید داشته اند زیرا که فهمیده اند این سیاست از همان ابتدا اشتباه بوده است و باید به دنبال تغییر نظام سیاسی در ایران باشند؛ البته با توجه به این نکته که اهداف نیروهای اپوزیسیون متعهد برانداز و جنبش نوین مردمی، یکسانند و هر دو خواهان سرنگونی نظام ولایت فقیه، برقراری آزادی و دمکراسی و ایجاد حکومت سکولار در ایران می باشند.اگر قرار است منطقی بر موضع گيری های دولتهای غربی حاکم باشد، این دولتها میبايست، بنابر آنچه که گفته شد، دنبال تغيیر حکومت ايران باشند. و نکته آخر: در نظام جمهوری اسلامی رای ملت تنها به آن هنگام ارزش می یابد که مهر تایید "ولی فقیه" بر آن خورده باشد! اما این نکته کلیدی کمتردررسانه های غربی عنوان میشود.
برگردان: داریوش حاجبی
پایان ترجمه./.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید