نخستین سالی که علیرغم مخالفت پدر ومادرم ماه رمضان را به صورت کامل روزه گرفتم سال ۱۳۵۶ ـ سی و شش سال قبل ـ بود. در آن سال هم ماه رمضان در مرداد و شهریور بود و بسیارگرم. بعضی روزها شدت گرما من را که تنها ۱۳ سال داشتم کلافه می کرد. اما از یک طرف تلاش می کردم تشنگی خود را ابراز نکنم و از سوی دیگر از صمیم قلب احساس رضایت می کردم زیرا بر این باور بودم که بدون خودنمایی ، برای اعلام تسلیم در برابر خداوند بزرگ، تشنگی و گرسنگی را تحمل کرده ام . هنوز هم از رفتار آن سالهای خود احساس رضایت دارم اما گمان می کنم امروزه جوانان حق دارند که مثل من فکر نکنند زیرا کم کم بر همگان ثابت می شود که « دین » و «احکام » آن ، بیش از آنکه راهی برای سعادت انسان ها باشد - که به باور من چنین است ـ بازیچه «زشت خو »ترین و «زشت گو» ترین افرادیعنی غاصبان حکومت ایران شده است تا از این طریق، با آسودگی بیشتر، خلایق را بفریبند . چندی قبل آقای بیات زنجانی ، فتوایی صادر کرده که به موجب آن « نوشیدن آب در حد ضرورت توسط روزه دارانی که تحمل تشنگی ندارند» بلامانع است. بلافاصله ماشین فحاشی در داخل ایران به راه افتاده است تا به بهانه این فتوا، از مواضع آقای بیات در جریان جنبش سبز انتقام بگیرند.در این میان آقای مکارم شیرازی هم که شائبه هایی در مورد رانت های « شکری » و « قیری» اطرافیانش مطرح است با رسانه های فحاش ولی فقیه ، هم زبان شده و فتوای آقای بیات را «ناقض اجماع علما »دانسته است. در حالی که قبل از آقای بیات ، آقای جعفر سبحانی که از مراجع تقلید حکومتی است مشابه فتوای آقای بیات را صادر کرده است .(http://tohid.ir/fa/persian/book?bookID=159&page=11) صفحه ۳۱۴ مسئله ۱۲۵۶ را ملاحظه کنید
از روز نويس مجتبي واحدي
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید