آیا تحولاتی در سیاستهای جمهوری اسلامی در راه است؟
پروندەی اتمی ایران از شورای امنیت ملی پس گرفتە شدە و بە وزارت امور خارجە سپردە شدەاست. رئیس جمهور جدید با لحن و سخنانی نرم و مسالمتجویانە و متفاوت از رئیس جمهور پیشین از مشکل ایران و غرب برسر پروندەی اتمی سخن میگوید.
باراک اوباما و حسن روحانی با یکدیگر مکاتبە کردە و هردو با خوشبینی از آیندەی مناسبات آمریکا و ایران صحبت میکنند. خامنەای، رهبر جمهوری اسلامی از لزوم "نرمش قهرمانانە"ی مقامات رژیمش در مقابل غرب سخن گفتە و دست حسن روحانی را در حصول توافق برسر پروندەی اتمی بازگذاردە است.
در سطح داخلی نیز، نشانەهایی از برخی تغییرات سیاسی بە چشم میخورد. سپاه پاسداران کە دولت پیشین را در چنگ خود گرفتە بود و پس از رهبر نظام، بە عنوان نیرومندترین تصمیم گیرندە در رژیم جمهوری اسلامی بشمار میرود، اکنون از سوی شخص خامنەای و نیز رئیس جمهور جدید فراخواندە میشود تا در امور سیاسی دخالت نکند. پروندەی موسوی و کروبی بە شورای امنیت ملی ارجاع دادە شدەاست و پیش بینی میشود کە این امر سرآغازی برای پایان دادن بە بازداشت آنها باشد. طی روزهای اخیر جمعی از زندانیان سیاسی (11 تن) آزاد شدەاند. بر اساس گزارش برخی منابع، روحانی درخواست کردە تا شکایت دولت علیە برخی از رسانەها و روزنامەنگاران پس گرفتە شود. جمعی از مسئولان و مقامات پیشین کە دولت احمدی نژاد و جناح محافظەکار آنها را بکار گماردە بودند، از کار برکنار شدە و جای خود را بە کسانی دادەاند کە حداقل بە اندازەی آنان مورد تنفر مردم نیستند. هم مردم ایران و هم جهان خارج در انتظار ایجاد تغییراتی در سیاستهای جمهوری اسلامی هستند. حصول توافقی با جهان خارج برسر پروندەی اتمی از سوی دولت جدید، تأثیر مستقیمی بر کاهش فشار خارجی علیە ایران خواهد داشت. از جملەی این فشارها، تحریمهای اقتصادی هستند کە بر اقتصاد ایران و زندگی مردم این کشور، تأثیرات فراوانی برجای گذاشتەاند.
اختلافات جهان خارج با جمهوری اسلامی ایران حول پروندەی اتمی و برخی از سیاستهای منطقەای این رژیم دور میزند. اما مشکل مردم ایران با این رژیم، جوانب گوناگونی را دربرمیگیرد. محرومیت از آزادیهای مختلف نظیر آزادی بیان، آزادی دسترسی بە شبکەهای اطلاع رسانی جهانی، آزادی و امنیت انتخابات، تداوم سرکوب سیاسی و عدم امکان تشکیل احزاب و سازمانهای گوناگون، ضبط و نقض ابتداییترین حقوق و آزادیهای فردی، سرکوب خواستها و مطالبات ملی و فرهنگی، تداوم تبعیضات نژادی، دینی، ملی و زبانی، مصادرەی ثروت و سامان کشور و استفادە از آن بسود گروهها و طیفهای درون حاکمیت، بخش کوچکی از مشکلات انبوه مردم ایران با این رژیم بشمار میروند.
هنوز زود است کە بدانیم دولت جدید تنها لحن خود در خصوص مشکل اتمی خویش با جهان خارج را تغییر دادەاست یا براستی ارادە و تصمیم پیشرفت تا مرز امضای یک موافقتنامە را نیز دارا میباشد. اما فرض کنیم هدف آن تنها کسب وقت و تعویق فشارهای بیشتر نیست و میتواند مشکل طولانی مدت با غرب را حل و فصل نماید، فرض کنم کە فشارهای ناشی از تحریمهای و خطر حملەی خارجی علیە جمهوری اسلامی کاهش مییابد، اما تهدیدهایی کە جمهوری اسلامی در داخل کشور با آنها روبرو است بە کجا خواهد انجامید؟
جمهوری اسلامی هم در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و هم طی مدت هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی کوشید چهرە و گفتمان نرمی از خود بە جهانیان ارائە دهد. چهرە و گفتمانی کە از فشارهای خارجی علیە این رژیم بکاهد و در عین حال دولتهای غربی را بە مناسبات اقتصادی و تجاری با ایران امیدوار سازد. البتە تغییرات اندکی کە در لحن و سیمای خارجی جمهوری اسلامی ایجاد شدەبود، تاکتیکی و ظاهری بودەاند، اما با تغییر در سیاستهای داخلی این رژیم همراه نبودەاند. دولت رفسنجانی از نیت و ماهیت این امر برخوردار نبود و دولت خاتمی نیز – بدلیل وجود ارگانهای موازی وابستە بە بیت رهبری و محافظەکاران و کارشکنی و توطئەهای آنان – قادر بە چنین امری نبود. بعدها نیز کە احمدی نژاد برای دو دورە بر کرسی ریاست جمهوری نشاندە شد، سیاستهای خارجی و داخلی بە گونەای تندروانە بە پیش بردە میشد و آنچە کە توجهی بدان نمیشد حقوق و آزادیهای مردم کشور و هماهنگی با ارادەی بینالمللی بود.
مردم ایران در روز 24 مرداد امسال از میان دو سیاست تندروانە و میانەروانە (اعتدال)، از طریق رأی دادن بە حسن روحانی، راه دوم را انتخاب کردند. البتە گزینەی سومی – رفرم یا رادیکالتر از رفرم – در میان نبود تا بە آن رأی بدهند. آنها از طریق حمایت از برنامەی روحانی و رأی دادن بە نامبردە، تنها توانستند حداقلی از خواستها و مطالبات انبوه و سرکوب شدەی خویش را مطرح سازند. بعبارتی دیگر نیاز و احتیاج مردم و جامعەی ایران بە تغییر و گشایش در عرصەهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و غیرە بسیار بیشتر از آنچیزی است کە روحانی در برنامە و شعارهای انتخاباتی خویش گنجاندە بود. اگر ایجاد تغییرات سیاسی دوران ریاست جمهوری روحانی تنها در نرمش در مقابل جامعەی جهانی در خصوص مشکل اتمی خلاصە شدە و بازنگری سیاستهای داخلی این رژیم را در پی نداشتە باشد، امید بە ایجاد تغییرات سیاسی از طریق انتخابات و صندوقهای رأی کە امسال یکبار دیگر در میان مردم ایران سربرآورد، بە یکبارە بە یأس بدل خواهد گشت و مردم ایران ناچار خواهند شد راه دیگری را برای خلاص شدن از بیش از سە دهە اسارت و زندگی فلاکتبار و محرومیت بیابند.
تردیدی نیست کە بدون در میان بودن جنبش طبقات و اقشار گوناگون جامعە و قاطعیت و پیگیری آنها در رابطە با حقوق و آزادیهای نقض شدە و خواستها و مطالبات سرکوب شدەیشان، بدون بە میدان آمدن مردم در فرصتهای آیندە و تحمیل ارادەی خویش بە حکام رژیم، وعدە و وعیدهای روحانی و انتظار تحقق تغییر در سیاستهای تاکنونی جمهوری اسلامی، عملی نشدە و بە بوتەی فراموشی سپردە خواهند شد. بە همین دلیل آنچە کە بیش از هر فاکتور دیگر باید مورد اتکای نیروهای سیاسی و بطور کلی مردم ایران قرار گرفتە و در راستای تقویت آن گام برداشتە شود عبارتست از مبارزات و جنبشهایی کە از بطن جامعە سربر میآورند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید