واقعهی لامپیدوزا، زنگی برای بیدار ساختن وجدانهای خفته
در هر نقطه که مرگ و کشتار انسانها به بخشی از رویدادهای روزانه بدل میگردد، مردم رفته رفته بدان عادت کرده و حساسیت و عکسالعملهایی که پیشتر در مقابل اینگونه رویدادها داشتهاند را از دست خواهند داد. در حال حاضر میتوان بعنوان نمونە بە انفجارهای عراق، انفجارهایی که روزانه در بغداد و کرکوک جان مردم را میگیرند، اشاره کرد. یا یورش مزدوران رژیم ایران علیه مجاهدین خلق در کمپهای اشرف و لیبرتی در داخل خاک عراق، یا قتل و کشتار کولبران و کسبه در کردستان ایران توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی که هر یک به نوعی رویداد روزانه بدل گشتهاند.
در دورانی بریدن سر انسانهای دگراندیش بویژه روزنامهنویسان، نویسندگان و هنرمندان در الجزایر بدست مسلمانان تندرو، روزانه آنقدر تکرار شدهبودند که خوانندگان، شنوندگان و بینندگان رسانههای عمومی بدانها عادت کردهبودند. ترور رهبران و مبارزان کرد اپوزیسیون ایرانی از سوی تروریستهای جمهوری اسلامی در کردستان عراق، ترکیه و اروپا نیز از جمله رویدادهای روزانهای بودند که اگر برای مدتی تکرارنمیشدند امری غیرعادی بشمار میآمدند. تنها آنهنگام روند عادت به این جنایات و فجایع بە تلاطم میافتاد که رویدادهای خونین ابعاد بزرگتری بخودگرفتە و شمار قربانیان آنقدر زیاد میشد که مردم اطراف و وجدان عمومی را تکان میداد. در چنین حالتی بود که احساس می کردید وجدانها تا حدودی تکان خوردهاند و میرود تا جنب و جوشی، تلاشی و تحرکی جهت پرداختن به این جنایات یا دست کم کاهش آنها براه افتد.
مدت مدیدی است کە مرگ پناهجویان، آنانیکه از چنگ فقر و ستم و خشونت کشور خود را ترک گفته و در پی امنیت و کار و آزادی به اروپا و استرالیا و... روی میآورند به یک امر عادی بدل گشته است. وضعیتی پدید آمده است که انتشار گزارشهای مربوط به مرگ تک تک و یا جمعی آنها توجه کمتر بیننده و یا خوانندهی رسانەهای گروهی را بسوی خود جلب می نماید و تنها افرادی با شنیدن و یا دیدن این گزارشها دچار دلهره و نگرانی میگردند که دختران و پسران، خواهران و برادران، زن و فرزندان و یا پدران و مادرانشان در این راهها گام نهادهاند. باید چند بار دیگر پناهجویان، قایق قایقو یا کشتی کشتی در نزدیکی اندونزی، استرالیا، ایتالیا،جزایر سیسیل و یا آبهای میان ترکیه و یونان غرق شوند تا رسانههای گروهی جهان و وجدانهای خفته برای مدتی هم که شده به آن بپردازند؟
فاجعهای که شامگاه سوم اکتر امسال (دهم مهر ماه) در حوالی جزیرهی لامپیدوزای ایتالیا گریبانگیر 500 پناهجوی سومالیایی و اریترهای گشت و منجر به مرگ و مفقودالاثر شدن بیش از 300 تن از آنها شد، میرود تا به رویدادی بدل گردد که موجب بیداری وجدانهای خفته گردد. اعلام عزای عمومی در ایتالیا و همدردی بلندپایهترین مقامات این کشور با مصیبتدیدگان، همچنین برخاستن صدای اعتراض نسبت به قوانین ایتالیا علیه پناه جویان غیرقانونی درمیان مردم این کشور، بخشی از تأثیرات این واقعه بر وجدان عمومی مردم کشور یادشدە بودەاست. اما موج تأثیرات این واقعە، ایتالیا را درنوردیده و به یک موج جهانی تبدیل شدهاست. زیرا همانگونه که آنجلینوآلفانسو، وزیر امور خارجهی ایتالیا اظهار داشت، این تراژدی نه تنها به ایتالیا بلکه به همهی اروپا مربوط می شود.
آنتونیوگوترس، رئیس سازمان پناهندگان ملل متحد، ضمن قدردانی از دولت ایتالیا در مورد تلاشهایش برای نجات جان پناهجویان مصیبت دیده، از رشد روزافزون شمار پناهجویان و افزایش مرگ پناهجویان در دریاها سخن گفت. فرانسیس کرپو، بازرس ویژەی ملل متحد در امور پناهندگان از سیاستهای اتحادیەی اروپا در خصوص پناهندگان انتقاد کرد و گفت: "میشد از مرگ این پناهجویان پیشگیری کرد". نامبردە در گردهمایی سالانەی سازمان ملل متحد اظهار داشت: تنها با اقدامات سرکوبگرانە نمیتوان از کوچ غیر قانونی افراد جلوگیری کرد، این سیاست فقط قدرت قاچاقیان دریا را افزایش خواهد داد. کرپو از جامعەی جهانی خواست کە امکانات مهاجرت قانونی را افزایش دهد. وی افزود "تحریمها نباید آوارگان و پناهجویان غیر قانونی را شامل شود، بلکە باید متوجە کار فرمایانی باشد کە پناهندگان غیر قانونی را بکار میگمارند. اما برخی مواضع سیاسی مانع از حصول این هدف میگردند. این مقام بلندپایەی سازمان ملل متحد معتقداست کە کشورهای میزبان پناهجویان نیز باید نوع تفکر خویش در مورد تنوعات فرهنگی را تغییر دهند.
جالب توجە اینکە، در حالیکە جهان توجە خود را معطوف سرنوشت جانگداز مسافران این کشتی ساختە است، در ایتالیا برخی افراد و نیروها تهدید کردەاند کە علیە پذیرفتن و پناه دادن بە 155 پناهجوی نجات یافتە توسط دولت کشورشان شکایت خواهند کرد! بولدرینی، رئیس پارلمان ایتالیا در این رابطە اظهار داشت کە سرکوب هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. باید بە دلائل این مهاجرتها اندیشید. یکی از این عوامل نقض حقوق بشراست. اما افکار غیر منطقی و نادرست با این امر مواق نیستند!
سال 2012 جهان دارای 45میلیون پناهجو یا مهاجر بود. در سال 2013 کە هنوز چند ماه بە پایان آن باقی است، 35هزار پناهجوی اریترەای، سومالیایی و سوری بە شیوەی غیر قانونی وارد خاک ایتالیا شدەاند. تعداد پناهجویانی کە تنها در ماه سپتامبر در آبهای مدیترانە غرق شدەاند، حدود 1000 نفر است. راهحل چیست؟ چە باید کرد تا اینگونە وقایع تکرار نشدە و وجدان بشریت ناراحت نگردد؟ بدون تردید بازنگری قوانین و محدودیتها و موازین شدیدی کە در مقابل مهاجرت غیر قانونی وجود دارد، از شمار اینگونە وقایع و قربانیان مهاجرت غیر قانونی بە اروپا، استرالیا و آمریکا و ... خواهد کاست. اما آیا میشود هرکشوری کە با جنگ و درگیری و خشونت و قحطی و گرسنگی و بیکاری و فقر و استبداد دست بگریبان است، مردمانش کوچ کردە و بە کشورهایی مهاجرت کنند کە زندگی آسودە و آرامش برآنها حکمفرماست؟ چە باید کرد کە مردم بخشی از جهان با چنین حجمی بە بخش دیگر آن روی نیاوردە و در کشورهای خود باقی بمانند؟
آری باید بە عوامل و دلایل فرار از این کشورها و بخشهای جهان اندیشید و راهحلی برای آن یافت. راهحل بسیاری از این معضلات نیز بدون حمایتهای جهانی، از توان مردم این کشورها و دولتهایشان خارج است. حال این مشکلات چە برسرکار بودن یک سیستم سیاسی مستبد و بیکفایت باشد و چە بحران اقتصاد،ی، جنگ داخلی، افزایش جمعیت و غیرە.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید