دیروز سایتها و وبلاگهای رنگارنگ وزارت اطلاعات یاوههایی را به قلم یک مفلوک سرخورده و پریشان حال با تیتر پرطمطراق "خط برخورد جدید سازمان مجاهدین خلق با مخالفین" انتشار دادند که پاراگراف آخر آن به اقدامات قانونی ما علیه مزدوران وزارت اطلاعات در هلند اختصاص دارد. در قسمتی از این یاوهگویی آمده است " اقدام سازمان مجاهدین به شرح محورهای فوق برای مقابله با کلیه افراد جداشده فعال و غیر فعال و ایرانیانی است که به لحاظ سیاسی مخالف سازمان مجاهدین هستند و موضع گیری های علنی علیه آن می کنند. نمونه آن همان کاری است که امرالله ابراهیمی از مواجب بگیران سازمان مدتی است با لابیهای سازمان مجاهدین درمجلس هلند دارد. سازمان (مجاهدین خلق) در هلند از طریق امرالله ابراهیمی در دنیای مجازی به شدت دارد بر علیه مخالفین سازمان مجاهدین فعالیت می کند و آنها را عناصر نامطلوب معرفی می کند اما بجز هواداران سازمان در دنیای مجازی کسی اهمیتی بر وی نمی گذارد". به نظرم بهترین جواب برای چنین یاوههایی بی توجهی است چرا که اولاً هیچ انسان عاقلی به آن وقعی نمی نهد و در ثانی این موجودات خودشان نه از روی باورمندی، بلکه برای واکنش و هدر دادن انرژی ما چنین می نویسند تا به مقاصد خود برسند. در غیر این صورت کدام مزدور وزارت اطلاعات هست که از پیامهای به اصطلاح مسئول هواداران سازمان مجاهدین در فضای مجازی علیه بنده و یا نوشتههایی که باید در جاهای مختلف " کپی - پیست" شود بی اطلاع باشد؟ بدون شک سرکردگان وزارت اطلاعات برای رفع نگرانی مزدوران حاشیهای خویش، به آنان اطلاع دادهاند که جای حمید خرسند، جمشید و شبکه انوش و ... پُر شده است. هم هواداران سازمان مجاهدین خلق و هم مزدوران وزارت اطلاعات مطلع هستند که تا کنون هر افشاگری و اقدام قانونیعلیه مزدوران وزارت اطلاعات از جانب ما ( با اسم حقیقی بنده به هدفِ امکان دادن مزدوران برای اقدام قانونی) صورت گرفت، فردی که ظاهراً مسئول هواداران سازمان مجاهدین در فضای مجازی است، زودتر از مزدوران شناخته شده وزارت اطلاعات واکنش نشان داده و علیه آن فتوای سرّی و محرمانه صادر کرده است. وزارت اطلاعات هم بلافاصله بعد از صادر شدن فتوای سرّی و محرمانه او، آنرا با آیدیهای بی نام و نشان برای من ارسال نموده تا من مسیر مبارزه خود را عوض کرده و انرژیام را علیه جریانی صرف کنم که خود در حال مبارزه با این نظام جهل و جنایت است. دوستان اصرار دارند که چند خطی در این مورد بنویسم و من با اینکه چنین عملی را غیر ضروری می دانم، نمی خواهم توصیههایشان را کلاً نادیده گرفته و نسبت به آن بیتفاوت باشم.
هموطنان عزیز، بنده در گروه آذرخش فعالیت می کنم که یک گروه کاملاً مستقل و بدون وابستگی گروهی و دولتی است. این گروه در راستای شناسایی، افشا و اقدام قانونی علیه نفوذیهای وزارت اطلاعات در اروپا تلاش می کند. با همه گروههای اپوزیسیون رابطه دوستی دارد. هزینه فعالیت و دادگاه هم فقط از جانب اعضای گروه تأمین می گردد و طبق اساسنامه درونی اجازه ندارد از هیچ فرد، گروه و دولتی کمک مالی دریافت کند که وابستگی به دنبال داشته باشد و یا به منافع آنها توجه بیشتری شود. تلاش فردی بنده هم در جهت رهایی ایران و ایرانی از چنگال خمینی صفتان و رسیدن به آزادی و عدالت است. برای تحقق آرمانم از هر فرد و سازمانی که با این رژیم جهل و جنایت مبارزه کند، حمایت می کنم. اما حمایت بنده از آنها بیانگر این نیست که افراد و سازمانهای مربوطه هم با من و ما همراهند. بعضیها نه تنها همراه نیستند، بلکه همیشه سعی کرده و می کنند تا از روند افشاگری و اقدامات قانونی ما علیه مزدوران جلوگیری کنند. اگر اعضای آذرخش اهل دریافت "جیره و مواجب" بودند، دیگر نه نیازی به نوشته این مفلوک بود، نه به فتوای سرّی و محرمانه فردی که ظاهراً مسئول هواداران سازمان مجاهدین در فضای مجازی است و نه نیازی بود که بعد از به جریان افتادن دور جدبد شکایت علیه مزدوران وزارت اطلاعات در هلند و گام مثبت بر داشتن پارلمان و پلیس، " فریاد شبگاهی" جهت تخطئه این روند بنویسد " حالا ممكن است بعضي ها فكر كنند همكاري با سرويسهاي جاسوسي كشورهاي محل اقامتشان ايرادي ندارد با رژيم كه همكاري نمي كنند! تازه دارند عليه ماموران رژيم كار مي كنند. خائن خائن است "! این نوشته علنی " فریاد شبگاهی" است و شاید دیگر نیازی نبود که وزارت اطلاعات آنرا با آیدیهای بی نام و نشان برایم ارسال کند. مزدوران وزارت اطلاعات از آنجایی که نوشته او ظاهراً از طرف سازمان مجاهدین خلق تلقی شد، خوشحال شدند و هواداران صادق مجاهدین هم ننوشتند که اگر شکایت علیه مزدوران وزارت اطلاعات به دولتهای اروپایی "همکاری و خیانت است"، پس علیه این موجودات گستاخ و خمینی صفت به کجا باید شکایت برد. خیرخواهان مجاهدین می توانند گواهی دهند که چند در صد از انرژی این به اصطلاح ظاهراً مسئول هواداران سازمان مجاهدین در فضای مجازی صرف فتواهای سرّی و محرمانه علیه افشاگریها و اقدامات قانونی ما علیه مزدوران وزارت اطلاعات شده است. آنروزها که ظاهراً مسئول هواداران سازمان مجاهدین در فضای مجازی در فتواهای سرّی و محرمانه دیگری خواهان حذف آیدی چند نفر در فیسبوک و به منظور خالی کردن دور و برشان شد، هر کس که دارای کمترین شمّ سیاسی بود، می توانست غائلهای که الان براه افتاده و انرژی گزافی گرفته و جز آب به آسیاب نظام جهل و جنایت حاکم بر ایران ریختن حاصلی نداشته و ندارد را پیش بینی کند. بعد از اینکه دوستان عزیز آن فتوای سرّی و محرمانه حذف آیدی و نوشتن غیر مسئولانه بر علیه چند نفر را برایم فرستادند، در فیسبوک نوشتم که آرایش نیروهای ما اشکال دارد و رژیم غالباَ از این نقطه ضعف و شکاف امنیتی برای نفوذ استفاده کرده و می کند. طبعاً یک عنصر راحت طلب و عافیتجو در سنگری جای می گیرد که خطری آن ناحیه را تهدید نمی کند. اما وجدان بیدار، احساس سالم و صداقت در مبارزه حکم می کند که فرد ببیند وجودش در کدام سنگر ضروری و لازم است. نه تنها نباید آنان را از لیست دوستان حذف و دور و برشان را خالی کرد، بلکه باید روابط عاطفی را با آنها بیشتر و علنیتر نمود تا راه سوء استفاده و نفوذ رژیم بسته بماند. اگر ما دور و برشان را خالی کرده و با رفتارهای غیر مسئولانه خود، دشمن را متوجّه نفوذ پذیر بودن این نقطه سازیم، دشمن نیروهای خویش را در جای خالی شده ما می چیند و سوژه را تصرف می کند. اگر دشمن از ناحیه خالی شده از نیروهای ما نفوذ نماید، از پشت به سنگر کسانی حمله می کند که ما در جلوی سنگرشان خیمه زده و برایشان هورا می کشیم. هر شخصیتی را که ما تا کنون با بر خوردهای نادرست خویش راندیم و یا توان جذبش را نداشتیم، خمینی صفتان برای جذبش گام برداشتند و در خیلی از این موارد موفق هم شدند. طبیعی است که دشمن غدّار از چنین موقعیتهایی حداکثر استفاده را کرده و می کند. پس موفقترین گروه اپوزیسیون آن است که بتواند با جذب نیرو، موجب ریزش نیروهای دشمن شود و از این طریق تعادل قوا را به نفع خویش - مردم - تغییر دهد. از یاد نبرید که حذف یاران بالقوه هر چند راحتترین و بی دردسرترین کار است اما می تواند بدترین و دشمن شاد کنترین عمل هم باشد. همین چند سطر نوشته در فیسبوک، چنان " مسئول هواداران سازمان مجاهدین در فضای مجازی " را عصبانی و ناراحت کرده که افراد به اصطلاح تحت فرمانش را وادار کرد تا به هر قیمتی شده امرالله ابراهیمی را از لیستشان حذف کنند. بعد هم وقتی که با سرپیچیهای منطقی افرادی که ریگی در کفش نداشتند مواجه شد و شگردهایشان کار ساز نبود، به افراد تحت فرمان خویش دستور داد که بگویند امرالله ابراهیمی (بنده) از طریق فیسبوک وارد کامپیوتر شما شده و به اصطلاح شما را هک می کند. وزارت اطلاعات هم جهت به ضدیت کشاندن افرادی که این ظاهراً "مسئول"، فتوای سرّی و محرمانه حذف و نوشتن علیه آنان را صادر کرده بود، با شگردهای مختلف تلاش می کرد تا با ایجاد تنش، آب را گل آلود کرده و به صید خود برسد. برای چنین هدفی یک آیدی مأموریت یافت در پوش هواداری از سازمان مجاهدین خلق بر علیه آنان بنویسد و دیگری مأمور شد که از آنان دفاع کرده و به اصطلاح هندوانه زیر بغلشان بگذارد که در راستای فعالیت علیه مجاهدین احساس پشتگرمی کرده و تشویق شوند و ...... خلاصه، حاصل کار همین شد که روزانه شاهد آن هستیم.
همه ما باید به این نکته توجّه داشته باشیم که خط وزارت اطلاعات بدون نفوذی در صفوف اپوزیسیون پیش نمی رود. مثلاً وقتی یکی را نزد سرکار خانم فیروزه بنی صدر می فرستد تا برای خط اتهام جنسی به آقای مسعود رجوی کمک بگیرد، به نفوذیهای خود در صف سازمان مجاهدین دستور می دهد که عکس سرکار خانم بنی صدر را با بدترین توهینها منتشر کنند تا چنین طرحی عملی گردد. وقتی وزارت اطلاعات عضو دیروز مجاهدین و کادر امروز خویش را نزد سرکار خانم شیرین عبادی می فرستد تا بگویند ما خودمان از دهن سرکار خانم مریم رجوی شنیدیم که گفت ما شیرین عبادی را اعدام می کنیم تا رقیب من نباشد، به نفوذیهای خود در صف مجاهدین دستور می دهد که علناً بنویسند که کمترین حکم شیرین عبادی در فردای پیروزی اعدام است تا خانم عبادی آن ادعای سراسر کذب را باور کند. وقتی فلان عضو دیروز مجاهدین و کادر امروز وزارت اطلاعات دستور می یابد که به جناب رضا پهلوی در مورد مجاهدین اطلاعات غلط دهد، یک نفوذی در صف مجاهدین دستور می گیرد تا طوری علیه جناب رضا پهلوی بنویسد که آن اطلاعات کذب کارساز واقع شود. وقتی که وزارت اطلاعات می خواهد با قلم مزدورانی همچون جمشید تفرشی سازمان مجاهدین را متهم به " قتلهای مشکوک " کند و به چنین نوشتههایی اعتبار بخشد، اول به نفوذیهای خود در صفوف مجاهدین دستور می دهد تا نوشتههای سراسر کذبش را از قول مجاهدین و " کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت" منتشر کنند و به او اعتبار ببخشند، بعد این مزدور را به صحنه می فرستد تا داستانهای خود ساخته را از قول مادر رضائیهای گرامی و همیشه عزیز به خورد تودههای از همه جا بی خبر بدهد. پس نتیجه می گیریم که عملی شدن هر یک از طرحهایشان، مستلزم چند حرکت موازی است و مهمترین نقش را در این وسط کسانی به عهده می گیرند که ما آنان را به چشم یک یار و آنهم یار وفادار می نگریم. در آخر ذکر این نکته ضروری است که شبکههای اجتماعی می توانند بهترین کانال ارتباط، آگاه کردن و جذب تودهها باشند اما متأسفانه مسئول هواداران سازمان مجاهدین در فضای مجازی، از آنها در جهت ایجاد تنش، تخطئه افشاگریها و اقدامات قانونیِ مؤثر علیه مزدوران وزارت اطلاعات، تفرقه و به ضدیت کشاندن افراد علیه مقاومت استفاده کرده و می کند.
" فــراخــوان بــرای تـحـت فـشـار قــرار دادن دولـت هـلـنـد جـهـت دسـتـگـیـری و مـحـاکـمـه مــزدوران وزارت اطـلاعات در ایـن کـشـور" در واقع فاکتهای مشخص از چشم پوشی سازمان اطلاعات و امنیت داخلی هلند از فعالیتهای مزدوران وزارت اطلاعات در این کشور است که در این مورد مدارک محکمه پسند وجود دارد. پشتیبانی از این فراخوان می تواند دولت هلند را وادار به دستگیری و محاکمه این موجودات کند اما متأسفانه توسط کسانی تخطئه شد که ما آنان را را به چشم یک یار و آنهم یار وفادار می نگریم. این فراخوان در 1343 صفحه به اشتراک گذاشته شد و 316 آزاده آنرا لایک زدند. حال شما نگاهی به لیست شئر، لایک و کامنت بیاندازید و ببینید که چند در صد آن به تشکیلات سازمان مجاهدین خلق تعلّق دارند که " امرالله ابراهیمی از مواجب بگیران" آن باشد و برای آنها در دولت و یا پارلمان هلند "لابیگری" کند.
لینک مربوط به موضوع
نـــفـــوذ وزارت اطـــلاعـــات در صـــفـــوف اپـــوزیـــسیـــون بـــیوقـــفـه ادامـــه دارد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید