خبرگزاری نیمه دولتی مهر با محمد رضا باهنر گفتگویی مشروح داشته است که در این بخش چکیده این گفتگو در اختیار علاقه مندان قرار میگیرد. م. رضا باهنر نایب رئیس مجلس اسلامی است که سالها سابقه تکیه بر کرسی مجلس را در کارنامه خود دارد. باهنر که خود و همفکرانش را در دسته اصولگرایان معتدل تعریف می کند چندی پیش پس از مرگ عسگراولادی به ریاست جبهه پیروان خط امام و رهبری منصوب شد. تحزب یکی از جدی ترین دغدغه های باهنر است تا جایی که جبهه پیروان را هم «هیئت سیاسی» می داند.
باهنر در ادامه به اوضاع آشفته اصولگرایان و اصلاحطلبان در وضعیت کنونی اشاره کرد: «وضع ما اصولگرایان و هم اصلاح طلبان به هم ریخته است. یعنی از همین الان در اردوگاه اصلاح طلبان بحث عبور از روحانی شروع شده است تا اینکه چه کسی مجلس را در دست بگیرد، به عارف رضایت دهند یا به کس دیگر. این طرف هم همین گونه است.» تحلیل باهنر از انتخابات اخیر چنین است: «پیش از این جامعه دو دوره 8 ساله افراطی را پشت سر گذاشته بود. یکی 8 سال دوره اصلاحات و دیگری 8 سال دوره احمدی نژاد که افکار عمومی این 8 سال دوم را به دوران حاکمیت اصولگرایان تعبیر میکند ما هم نفی نمی کنیم که بگوییم اینها اصولگرا نبودند، اما اصولگرایی با تفسیر احمدی نژاد بود که اگر آن را هم بخواهیم تحلیل کنیم یک سری رفتارهای رادیکالی و تند داشت. مردم از این دو دوران رادیکالی خسته شدند و به اعتدال روی آوردند.» روحانی شعارهایش اعتدالی بود ساختار شخصیتی و گذشته اش هم همین گونه بوده است. صحبتهای انتخاباتی روحانی نظیر خردگرایی، اعتدال و رویکرد فراجناحی خیلی یکبار مصرف نبود بلکه شخصیت ایشان تقریبا همینگونه بود |
از دولت دفاع میکند اما نقدهایش را نیز بی پرده عنوان میکند. باهنر آینده انتخابات مجلس دهم را در هاله ای از ابهام و منوط به کارنامه دولت روحانی و واکنش اصولگرایان تندرو میداند. باهنر با اشاره به عدم تاثیر گذاری گروههای فراجناحی در ایران گفت: «وسطی ها هیچ موقع نتوانستند حاکم شوند و یا اکثریت را به دست بگیرند. علاوه بر این آن 70 درصد اکثریت هم هیچگاه یکپارچه نیستند.» ایشان 20 سال مجلس بودند که 16 سال آن را از نزدیک در هیئت رئیسه با ایشان کار کردم. و آن زمان که در مجلس پنجم روحانی جلساتی به نام جلسه عقلا را با حضور آدمهای معتدل دو جناح دعوت می کرد با ایشان همکاری داشتیم.» بنا به نظر باهنر، مجلس اسلامی در طول سال 10 تصمیم خالص سیاسی بیشتر ندارد و سایر تصمیماتش تصمیمات کارشناسی باید بوده باشد. بسیاری از طرحها و لوایح صبغه سیاسی ندارد؛ و محتوای آن یا اقتصادی ، یا فرهنگی و یا اجتماعی است. اما معمولن تندروها در مجلس و بیرون علاقهمند هستند که هر اتفاقی که در مجلس رخ میدهد را سیاسی تفسیر کنند.او درباره جریان عزل و نصب ها چنین گفت: «بارها و بارها این موضوع را هم در دولت اصلاحات و هم در دولت احمدی نژاد مطرح کردم، قرار نیست وقتی که یک حزب قدرت را در دست می گیرد در تمام پست های مدیریتی افراد مورد نظرش را جایگزین کند. مثلا در ایران حداکثر 200 پست سیاسی داریم، خوب یک دولت روی کار می آید بله باید وزرا، مدیرعاملان بانکهای قدرتمند و بعضی از سفرای حساس (و نه 230 سفیر) را عوض کند. اما دلیل ندارد بقیه پست ها را هم تغییر دهد. این تغییرات هم یک دفعه صورت نمیگیرد بلکه مانند دومینو است؛ مثلا در کشور ما در جریان عزل و نصبها؛ رئیسجمهور، وزیر را انتخاب میکند، وزیر می گوید من معاونین خودم را باید عوض کنم، معاونین هم میگویند مدیران کل را تغییر دهیم و همین ادامه پیدا می کند و حلا کار به عزل مدیر و سرایدار مدرسه رسیده است! بنابراین به جای 200 نفر 200 هزار نفر تغییر می کنند و این برای نظام خیلی هزینه دارد.»
عناصر تندرو اصلاحطلب القا میکردند که نظام ایدئولوژیک نمیتواند منافع ملی را حفظ کند
به گزارش همین خبرگزاری در ادامه آمده است که در این اواخر برخی از عناصر تندرو اصلاح طلب که به دنبال کارشکنی و رفتار ساختارشکنانه بودند میخواستند القا کنند که نظام ایدئولوژیک نمیتواند منافع ملی را حفظ کند که این موضوع یکی از بحثهای جدی یکی از همین سران اصلاح طلب بود و بعدا جزء سران فتنه هم شد. باهنر گفت: «بهزاد نبوی که خدا عاقبت بخیرش کند زمانی که امام فتوای قتل سلمان رشدی را مطرح کردند اعتقاد داشت از نظر شرعی باید سلمان رشدی کشته شود اما از نظر منافع ملی ما نمی توانیم منافع خود را به خطر بیاندازیم. بنابراین اصلاحطلبان از این دلایل پیدا میکردند و استدلال میکردند که اصولا حکومتهای ایدئولوژیک قادر به حفظ منافع ملی نیستند. البته این حرف پاسخهایی زیادی دارد که یک جواب قاطع آن وضعیت کنونی نظام انقلاب اسلامی است. این نظام از نظر قدرت مادی از صفر شروع کرده و امروز بسیار قدرتمندتر از از گذشته است و جایگاهش بسیار رفیع تر از جایگاهی است که قبل از انقلاب داشته است.»
اصلاحطلبان بحث عبور از روحانی را کلید زدهاند
«ما چون امروز این احزاب را نداریم در این امواج سیاسی، اوضاع و احوال به هم می ریزد. الان وضع ما اصولگرایان و هم اصلاح طلبان به هم ریخته است. یعنی از همین الان در اردوگاه اصلاح طلبان بحث عبور از روحانی شروع شده است تا اینکه چه کسی مجلس را در دست بگیرد، به عارف رضایت دهند یا به کس دیگر. این طرف هم همین گونه است.» «اگر بخواهیم نظام دو حزبی طراحی کنیم می شود اصولگرا و اصلاح طلب؛ اگر سه حزبی در نظر بگیریم می شود اصلاح طلب، اصولگرا و اعتدالیون و اگر 4 حزبی در نظر بگیریم چهار جریان اصولگرایان تندرو، اصولگرایان معتدل، اصلاح طلبان تندرو و اصلاح طلبان معتدل قابل تصور است. علیرغم آن که روحانی بسیاری از نیروهایش را از اصلاح طلبان استفاده کرد امروز خیلی از تندروهای اصلح طلب از روحانی راضی نیستند. بنابراین این که مجلس آینده چه شکلی می شود و کدام از این گروه ها اکثریت و کدام از آنها اقلیت می شوند زود است که تحلیل کنیم و به خیلی از رفتارها بستگی دارد.»
پایان خبر./.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید