صحبتهای ایرانی بازداشت شده در تایلند: چه بر سر ما آمده است؟

روزی را تصور کنید که دوستی بعد از 5 سال به شما زنگ میزند مطمئنا خوشحال میشوید چون 5 سال با این ابهام که بعد از آخرین روزی که وی را در فرودگاه بدرقه کردیدو او به سوی بانکوک به پرواز در آمد دیگر هیچ خبری از وی دریافت نمودید .

محمد سهرابی همان دوست است همان هموطن که در دیار غربت زندگی در زندان را تجربه کرده است .

او 4 سال و نیم در زندان جهنم سبز در شهر پاتایا عمر خود را به سپری نمودو نزدیک به 30 میلیون تومان در این مدت در آن زندان هزینه کرد و در نهایت با مبلغ 60 میلیون تومان توانست آزادی خود را بخرد .شاید وقتی که این مطلب را میخوانید شانه های خود را بالا انداخته و با بی تفاوتی میگوئید : حتما خلافی کرده که از اونجا سر در آورده

شاید شما درست بگوئید و شاید هم نه !

موضوع الان گناهکار بود یا بی گناهی وی نمیباشد موضوع مبلغ هنگفتی میباشد که این هموطن در دستان دولت تایلند بعنوان گرو گذاشته تا دیگر به آنجا بازنگردد موضوع بی کفایتی سفارت جمهوری اسلامی میباشد که هیچ گونه حمایتی را از شهروندانش بعمل نمی آورد .

موضوع نبود آزادی های اجتماعی است .

این جوان 31 سال سن دارد اما چهره اش مسن تر از این سن میباشد . او تلاش ندارد تا دیگران را با خود در این درد همراه کند .تلاش وی از اینروست که جوانان وطن از قوانین کشوری همانند تایلند بدانند .

بدانند که جرم قتل در آنجا 3 سال میباشد اما جرم داشتن 1 گرم مواد مخدر نزدیک به 15 سال زندان میباشد .

او از عدم رسیدگی سفارت جمهوری اسلامی ایران گله میکرد و میگفت که در مقایسه با سفارتخانه دیگر کشور ها عملا برای ایران در بند هیچ کاری صورت نمیگرفت .حال بهتر است این را هم بدانید که یکی از مشتریان پر و پا قرص صنعت توریست کشور تایلند ایرانیان میباشند و در عین حال مردم آن کشور برخورد خوبی نیز با ایرانیان ندارند .

او دیگر نمیترسد چون ترس هایش را در آن زندان جهنم سبز یا رینونپلاگ به خاک سپرده است.

محمد سهرابی در تلاش میباشد تا بتواند صدای دیگر ایرانیان در بند را به گوش هموطنانشان برساند تا راه نجاتی نیز برای آنان باز شود .

وی معتقد میباشد که ایرانیان در آنجا تنها به دلیل پول هنگفت طعمه پلیس و دستگاه قضائی یک چنین کشورهائی میشوند .و در مرحله بعد که شخص به زندان فرستاده شد بعلت عدم توانائی و بی کفایتی سفارت ایران مشکل دو چندان شده و حال تا زمانی نا مشخص فرد میبایست برای در امان ماند از اتفاقت بعدی در زندان و حفظ جان خود تومان را به دلار تبدیل کرده و در حلقوم زندانبانان خود بریزد تا او را تامین جانی نمایند .

نمیدانم دیگر چه بنویسم تنها کمکی در این لحظه به ذهنم می آید دست به دست کردن این ویدئو در صفحات اجتماعی میباشد تا از این طریق اطلاع رسانی نمائیم .