رژیمی که برای تثبیت و حفظ قدرت خود متوسل به زور و اسلحه میشود، به هر راه ممکن جهت سرپوش گذاشتن بر بحرانهایی که موجودیت آن را تهدید میکند روی میآورد. جنبش مردمی بعد از انتخابات ۸۸، با تمام نیرو رژیم استبدادی را به چالش کشید تا از حق پایمال شده خود دفاع کند اما رژیم با خشونتی که از خود نشان داد توانست جنبش مردمی را از خیابانها جمع کند. آقایان موسوی و کروبی به عنوان رهبران سمبلیک جنبش همچون استخوانی در گلوی رژیم گیر کردهاند. بحث دستگیری آقایان موسوی و کروبی کما بیش از سال گذشته مطرح بوده ولی چون عواقب سیاسی اجتماعی چنین عملی بسیار مخاطرهآمیز جلوه میکند رژیم جرات نمیکند دست به این ریسک بزند. در هفتههای اخیر موضوع دستگیری آنها با شدت و حدت بیشتری مطرح میشود. رئیس قوه قضاییه، سخنگوی این قوه و همچنین دادستان تهران و دیگر مقامات میان پایه رژیم هر کدام به زبانی و لحنی مخصوص به موضوع دستگیری آقایان موسوی و کروبی پرداختهاند. آنچه از لابه لای سخنان مقمات قضایی برمیآید بیانگر آن است که شخص خامنهای هنوز به این جمعبندی نرسیده است که دستگیری موسوی و کروبی میتواند خطر چندانی به همراه نداشته باشد. با توجه به کینهورزی خامنه ای بدون شک میتوان گفت خیلی آرزو میکند بتواند آقایان کروبی و موسوی را در حبس ببیند ولی چون قدرت این کار را ندارد محدودیتهای دیگری اعمال میکند چیزی که عملا موجب حصر خانگی آنها شده است.
در خبرها به نقل از یک نماینده افراطگرای مجلس (موسی قربانی) آمده بود که «سران فتنه» ممنوع الخروج هستند. در اوج جنبش سبز و در گرماگرم تابستان ۸۸ احتمالا رژیم مایل بود آقایان موسوی و کروبی از کشور خارج شوند و صحنه داخلی را به طور کل خالی کنند و بیش از این موی دماغ خامنهای نشوند. از بعد سالگرد انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ عملا آقایان کروبی و موسوی منفعل شدهاند و چنین به نظر میرسد که تمامی فعالیتهای سیاسی آنها در صدور چند بیانیه و دیدار با خانوادههای سیاسی خلاصه شده است، به عبارتی دیگر شاید بتوان گفت حضور آقایان موسوی و کروبی در داخل کشور خطر چندان بزرگی برای خامنهای محسوب نمیشوند. در شرایط فعلی حضورموسوی یا کروبی در خارج از کشور است که میتواند خطری بسیار بزرگ برای خامنهای داشته باشد. فرض محال محال نیست. فرض کنیم یکی از این آقایان تصمیم بگیرند جهت پیشبرد مبارزه به خارج از کشور آیند در آن صورت به احتمال قوی آنها قادر خواهند بود بدیل رژیم حاکم را در خارج از کشور تشکیل دهند.
اگر نگاهی به دنیای مجازی داشته باشیم شاهد هستیم که بحثی بنام تشکیل «کنگره ملی» و تشکیل «دولت موقت در تبعید»بازتاب گستردهای داشته است. این موضوع به حدی جدی است که گروههای مختلفی در صدد شکلدهی آن هستند. از آنجا که رژیم به خوبی میداند تشکیل یک بدیل پادزهر جمهوری اسلامی است و ترس از این که آقایان مبادا از کشور خارج شده و در تشکیل آلترناتیو نقشی داشته باشند آنها را ممنوع الخروج ساخت است.
اگر یکی از این آقایان میتوانست از کشور خارج شود با مشروعٻتى که از تحولات پس از انتخابات بدست آوردهاند میتواند بهترین گزینه برای تشکیل آلترناتیو باشد. در این میان میتوان گفت اگر آنها در دنیای آزاد خارج از کشور، بدیلی کاملا دمکراتیک و سکولار پیشنهاد کنند یقینا از حمایت اپوزیسیون خارج از کشور در جهت شکلدهی آن بدیل برخوردار خواهند شد. حال که این آقایان ممنوعالخروج هستند نقش اپوزیسیون چه میتواند باشد؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید