رفتن به محتوای اصلی

حقوق شهروندی بعنوان یک حق یا یک استعاره،کدامیک؟

حقوق شهروندی بعنوان یک حق یا یک استعاره،کدامیک؟

7 تیر » هشت شهروند زاهدانی در آستانه اعدام قرار گرفته اند، هرانا

http://news.gooya.com/politics/archives/2010/06/106814.php

خبریاد شده نظر مرا بی اختیار بخود جلب کرد و ساعت ها در مورد این خبر اندیشیدم!باخودم فکر می کردم ،اگر آن هشت نفر زهدانی که مطمئنا بلوچ نیز بوده اند ـ واقعا شهروند بودند هرگز اعدام نمی شدند ،چراکه یک حکومت شهروند مدار هرگز دست به اعدام شهروند خود نخواهد زد! شاید کسانی از من بپرسند که برابر قاعده فوق ـ پس بنابراین حکومت امریکا چون هنوز حکم اعدام در آن کشور اجراء می شود نیز یک دولت شهروند مدار نیست؟در این مورد پاسخ خواهم داد که دولت امریکا از آنجائیکه آزادی حمل سلاح گرم رامجاز دانسته است و سلاح هائی که در اختیار مردم هست از جمعیت کنونی امریکا نیز افزون تر است پس با تمام نیرو به پرسش کنندگان پاسخ خواهم گفت که آری در امریکا نیز قوانین شهروند بدرستی اجراء نمی گردد!درکشوری که هنوز مانند دوران غرب وحشی و فیلم های وسترن بر آمده از امریکا مهاجر نشین در قرن هفدهم و هجدهم ـ همچنان گرفتار تصفیه حساب های شخصی و خانوادگی ومالی و بانکداران بسر می برد وانسان براحتی کشته می شود ،بنابراین در امریکا نیزدمکراسی از نقیصه های فراوانی به چشم می خورد!دولتی که بخش عقب نگاه داشته شده جهان راغارت کرده باشد تا امپراتوری خویش را توسعه دهد ودر سرزمین من یعنی ایران در دهه پنجاه میلادی دست به کودتای خونین زده است ،هرگز نخواهد توانست از دمکراسی ملی درقلمروش خویش سخن بگوید!چون در خارج از سرزمین اش مرتکب جنایت شده است.

اما در ایران هرگز حقوق شهروندی تا حد نازلش هم نیز به اجراء در نیامده است!وقتی در ایران از تهران حرکت می کنید و به سمت دوردست ها آن کشور رهسپار می شوید ازتک تک حقوق شهر نشینی بی بهره می مانید.از بیمارستان مجهز و دانشگاه ممتاز و زندگی مرفه شهری دورتر می شوید.به زاهدان مرکز بلوچستان که می رسید دیگر ذره ای از مزایای شهرنشینی وجود ندارد!بلوچ مرزنشین در سرزمینی خشک و بی آب و علف به بخشی از سرزمین پر گهرایران تعلق دارد اما آن بلوچ رنج کشیده از طبیعت و حکومت ، هرگز خود را دراین قلمرو مرفه ورضایت مند نیافته است.به بلوچ ها همواره صفت پر طمطراق مرزداران دلیر لقب داده اند اما از خدمات شهری و استانی در همه زمینه هیچ خبری نیست.کشاورزی به فراموشی سپرده شده است.از دریای عمان نیز به اندازه کافی مانند دیگر کشورهای آن حوزه آبی بخوبی بهره برداری نمی شود چون سرمایه داران در آن منطقه سرمایه گذاری نکرده اند.از سرمایه داری پرسیدم چرا در بلوچستان سرمایه گذاری نمی کنید؟ اوبه من گفت که بلوچستان اصلا بهره وری ندارد ودر ضمن بلوچستان دیر یا زود از ایران جدا خواهد شد پس چرا سرمایه ما از بین برود؟!.زندگی خانوادگی بلوچها وامورا تشان با در آمد قاچاق کالا های مختلف سپری می شود .برای جلوگیری از قاچاق بلوچها ومبارزه با کالاها بی مالیات ـ از تهران و دیگر شهرها ،پاسدار و سرباز اعزام می شود تا آن بلوچ با تجارت قاچاق نتواند به زندگی خود ادامه دهد.از درون رنج و مشقت های بیشماربلوچستان جریاناتی مانند عبدالمالک ریگی ها نمایان می شوند و با کینه ای بی پایان ـ سرپاسداران و سربازان اعزامی و بی گناه را در برابر دوربین فیلم برداری قطع می کند تا به پایتخت نشینان پیام بدهد که حق حیات و زندگی از بلوچ ها گرفته شده است.عبدالمالک ریگی تا آخرین روز جنبش خود را بنام مردم ایران نامگذاری کرده بود نه بنام خلق بلوچ تا پیوند خویش را باهمه مردم ایران نشان دهد !؟ که این خود جای بسی شگفتی است ؟آری ضرب المثلی که می گوید که یک شهری بنام تهران ساخته شد تا تمام ایران خرابه گردد.....این یک واقعیت انکار ناپذیر است که ایران یعنی تهران....تهران شهر ماجراهای بسیار و خیم و سرنوشت ساز بوده است وبیشتر حوادث تاریخی و تعین کننده ایران در تهران رقم خورده است.تمام تلاش حکومت گران در تهران در این متمرکز شده است که قداست و ابهت آن شهر بعنوان پایتخت درهم نپاشد. تهران شهریست که قرار است در آن زلزله خانمانسوزی به وقوع بپیوندد اما در آن شهر همچنان برج های سربه فلک کشیده ساخته می شود تا اقتدار و عظمت پایتخت به دیگر شهرهای دور افتاده ایران و شاید جهان نشان داده شود.شهری که وقتی به آن وارد می شوی بایستی همه گذشته ات را فراموش نمائی و از روز بعد باید یک تهرانی اصیل بشمار آئی!؟ لهجه و زبانت را عوض کنی و اگر سنی مذهب هستی نباید مسجد خودت را داشته باشی ،چون تهران شیعه نشین هست و بازاریان شیعه با پرداخت سهم امام و عوارض دولتی آن شهر را ساخته اند!آغامحمد خان ترک تبار اگر می دانست پایتختی تهران به چنین فاجعه ائی ختم می شود ،مطمئنا مجموعه دهات تهران رابه شهر و پایتخت ایران تبدیل نمی کرد.شهری که همچنان از فاضلاب شهری برخوردار نیست و بر باتلاقی زیرزمینی بنا گردیده است.کسیکه در ایران زندگی می کند ،مادامیکه خود را بافرهنگ و شهرنشینی تهران وفق ندهد ،هرگز یک انسان مدرن ایرانی نخواهد بود!این برهان کاملا غلط ـ یکبار برای همیشه باید شکسته شود و شهرها و استانها در سایه اختیارات فدرالی از پارلمان استانی برخوردار گردند تا بر سرنوشت سیاسی و رفاهی اجتماعی و فرهنگی سرزمین خود تسلط یابند تا نظام شهروندی را از پایه ـ ابتدا به ساکن از نواحی خود نهادینه نمایند تا در یک همایش شهروند سازی سراسری در تمام ایران پیوند بیابد!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید