حمله فاجعهبار به کشتیهای امدادی در آبهای بینالمللی نزدیک غزه، هم بار دیگر ذهن و نگاه مردم جهان را به پیامدهای اشغالگری و تندروی ناشی از آن متوجه کرد، هم انزجار و تنفر برانگیخت و هم عبثبودن و فاجعهباری مجازات جمعی مردم یک منطقه را بدون پایبندی واقعی به امر صلح را پیش چشم نهاد.
به رغم همهی این مسائل روشنفکران و محافل و گروههای سیاسی ایران این امکان را داشتند که احساسات خود را مهار کنند، سهم ولو متفاوت همهی طرفهای درگیر را مورد اشاره قرار دهند و نگاهی همهجانبه و معطوف به حل بحران در مواضع خود ابراز کنند و ... امری که در مورد ما ایرانیان کم و بیش نادر بود.
همین بحثهای عصبی و تند و تیزی که در این میللینگ لیست پیش رفت، که بعضاً یا چشمپوشی بر کل فاجعه و سیاستهای دولت اسراُئیل که عامل اصلی این فاجعه بوده منجر شد و همه کاسه کوزهها بر سر دولت ترکیه و «حماس تروریست» شکسته شد از نمودهای این برخوردهای تند و ایدئولوژیک است، برخوردی که همه چیز را معمولاً از منظر دشمنی با جمهوری اسلامی و «اسلام سیاسی» و درکی بنیادگرایانه و ایدئوژیک از سکولاریسم توضیح و تبیین میکند.
در آن سو هم برخوردهای انتقادی و توام با محکومیت تا جایی پیش میرود که سیاستهای جاری اسراُئیل را «ذاتی» آن میداند و کوچکترین نیازی نمیبنید که با تاکید بر حق موجودیت و امنیت اسراُئیل سیاستهای کنونی انزجارانگیز دولت یا دولتهای این کشور را که جز تشدید و تقویت تندروی حاصلی ندارد را بیش از هر سیاستی به ضرر حقوق یادشده معرفی کند.
مثلاً بیانیه زیر
http://www.asre-nou.net/php/view.php?objnr=10105
مخدوشتر و یکجانبهتر از آن است که توضیحات حمید دباشی
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5654841,00.html
هم بتواند اشکالات آن رفع کند و این سوال باقی است که بسیاری از دوستان که معمولاً با نگاهی متوازن و معطوف به حل مناقشه و نه محکومیت صرف این و آن به وضعیت مناسبات اسراُئیل و فلسطینیها شناخته میشوند، چرا و چگونه پای این بیانیه را امضا کردهاند.
صدالبته نقد بیانیه از این موضع
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=29888
که مضمون آن اگر جمله انتقادی کمرنگ آخر متن نبود میتوانست از قلم منشه امیر، رئیس سابق رادیو اسرائیل چکیده باشد زدن به جاده خاکی است. این نقد نشان میدهد که خصومت با جمهوری اسلامی چنان ذهن و نگاه برخی از دوستان چپگرا را تسخیر کرده که تا آنها را تا مرز سکوت در برابر سیاستهای به غایت فاجعهبار و غیرانسانی و ضد صلح دولت کنونی اسرائیل سوق داده است. این دوستان اگر نگاهی به کارنامه وزرای شدیداً نژادپرستی مانند لیبرمن (وزیر خارجه) و الی یشایی (وزیر کشور) اسرائیل در تشدید بحران کنونی خاورمیانه میانداختند شاید به این نتیجه میرسیدند که اسرائیل با داشتن چنین وزرایی نیاز به دشمن خارجی ندارد و لذا در قضاوت خود منصفانهتر عمل میکردند.
گفتنی است که منشه امیر که حالا سرپرستی سایت فارسی وزارت خارجه اسرائیل را به عهده دارد کارش این بوده و هست که در مقالات و اظهارات خود سیاستهای دول اسراُئیل را تایید کند، فرق هم نمیکند که کدام دولت سرکار است. همین نگاه و رویکرد است که نقدی را در صفحه فارسی وزارت خارجه اسرائیل نسبت به بیانیه روشنفکران ایران منتشر میکند که مضمونش فقط دشمنی و نفرت نسبت به این روشنفکران و جز اغراق و تصریف در مضمون آن بیانیه نیست. این «نقد» آشکارا روشنفکران یادشده را به حمایت آشکار از دولت حماس و «جنایتهای آن علیه اسراُئیل» متهم میکند. مقالهای هم از یک سایت ایرانی در توجیه سیاستهای اسراُئیل میآورد که کم و بیش مضمونی شبیه نقدی است که در اخبار روز منتشر شده: توضیح همه چیز از منظر دشمنی با جمهوری اسلامی و نازکتز از برگ گل نگفتن به اسرائیل:
http://www.hamdami.com/MFAFA/Reports2009/030610-FlotillaIranians
منشه امیر در این بحث داغ با منصور فرهنگ (از دقیقه ۳۰ / ۴)
http://www.radiofarda.com/audio/broadcastprogram/199382.html
هم همان رویه و سیاست را پی میگیرد و با قاطیکردن دوغ و دوشاب به لطایفالحیل در صدد است که کوچکترین انتقادی به سیاستهای دولت اسرائیل وارد نشود. هر چند که اظهارات منصور فرهنگ هم به رغم نکات عمدتاً درست، از همان اشتباهات بیانیه روشنفکران ایران بری نیست:
طرفه این که برخورد متوازن را بیش از همه در میان روشنفکران و نویسندگان یهودی و اسرائیلی میتوان سراغ گرفت:
مثلاً دیوید گروسمن، نویسنده سرشناس اسرائیلی در این مقاله
http://www.guardian.co.uk/commentisfree/2010/jun/01/gaza-flotilla-attac…
که در چندین نشریه اروپایی چاپ شده میگوید که یک دولت باید بسیار سادهلوح، پریشان فکر و برآشفته باشد که بسان دولت اسرائیل رفتار کند. گروسمن که خود از خصومت اسرائیل و اعراب آسیب دیده و پسرش را در جریان جنگ اسرائیل علیه حزبالله در سال ۲۰۰۶ از دست داده مینویسد که اسرائیل واقعاً هم نیتی نداشته که با اعزام سربازان خود شهروندان عادی سوار بر کشتی مرمره را بکشد، ولی کل حمله به کشتی اتویی به دست یک سازمان امدادی متعصب ترک داد که اسرائیل را در تله بیاندازد. گروسمن میافزاید: « برخورد شدید نظامی با کشتی مرمره ارزیابی نادرست از وضعیت ادامه طبیعی محاصرهی غزه است. سیاستمداران اسرائیل از خردمندی و اندیشه خلاق رنج میبرند.
آموس اس، سرشناسترین نویسنده اسرائیل در گسترهی بینالمللی نیز در مقالهای در نیویورک تایمز انگشت بر مسئلهای اساسی گذاشته: دولت اسرائیل اگر قصد صلح داشت میتوانست دستکم با محمود عباس به صلح دست یابد و حقوق فلسطینیها را به آنها بازگرداند. خود این موضوع نشان میدهد که درازکردن افراطگرایی حماس به عنوان مانع صلح تنها یک بهانه است، وگرنه محمود عباس و حکومت خودمختار او که همه گونه تفاهم و انعطاف برای صلح دارند، پس چرا در عوض جدی گرفتن آمادگی آنها، به سیاست تحریککننده و منفی شهرکسازی در مناطق فلسطینی ادامه داده میشود و مذاکرات صلح به شرط وشروطهای عجیب منوط میشود؟
http://www.nytimes.com/2010/06/02/opinion/02oz.html?scp=2&sq=amos%20oz&…
اس نوشته است:
اسرائیل در این باور اشتباه است که همهی مسائل را میتوان با کاربرد نیرو و قهر حل کرد. از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ این درک و نگاه ملکه ذهن اسرائیلیها شده است و محاصرهی غزه هم تبارز دیگری از کارکرد همین اندیشه و تفکر است.
اس در ادامه نوشته است: «حماس با ضرب و زور قابل شکست نیست، زیرا حماس تنها یک سازمان تروریستی نیست، بلکه یک ایدهی متعصبانه است که بر بستر سرخوردگی فلسطینیها از روند صلح رشد و برآمد پیدا کرده است. و ایدهها را هم نمیتوان با قهر و محاصره و بمباران و تانک و نیروهای عملیاتی ویژه از پای درآورد، بلکه باید ایدهای جذابتر در برابر آن گذاشت. اسرائیل باید سریعاً با محمود عباس توافق کند و با وی قراداد صلح امضا کند. پس از آن مناقشه اسرائیل با حماس و غزه باقی میماند که آن هم تنها در گفتوگو با حماس قابل حل است.»
و به لحاظ عملی هم شاید بتوان چشمها را به تظاهرات دیروز در قلب اورشلیم دوخت که کسانی مثل اوری آونری، روشنفکر و مبارز نستوه اسرائیل و شمار دیگری از اسرائیلیان صلحدوست برای تاکید بر این که منافع کشورشان در پایبندی به روند صلح و فاصلهگیری از ضرب و زور و نقض حقوق بشر است ۷ هزار نفر را به خیابان آوردند تا تظاهراتی اعتراضی برگزار کنند و پایان محاصرهی غزه را خواستار شوند، بدون آن که دچار احساسات شدید ضداسرائیلی شوند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید