رفتن به محتوای اصلی

برخورد مرد سیاسی که در گذشته ،مباحث جنسیتی را نفی میکرد!

برخورد مرد سیاسی که در گذشته ،مباحث جنسیتی را نفی میکرد!

دار یوش برادری

یادداشتی بی موقع

آقای رحیمی قصدم برخورد به نقدتان نیست. زیرا رک و پوست کنده نقدتان را چنان ضعیف می بینم که نیازی به جواب دادن ندارد. فقط به این موضوعات اشاره کنم. اول اینکه شما با اینکه مشخص است از مباحث نقد روانشناختی چیزی نمیدانید و یا حتی به خودتان زحمت نمیدهید که کمی در اینترنت سرچ کنید تا از سابقه کاری و غیره من که بهرحال هم اسمم و یا محل دفتر و مطبم مشخص است، با خبر بشوید و بعد بیایید در باب روانکاوی و شیوه کار حرفه ای روان درمانی نقد بنویسید و اینکه کجا میتوان شکایت کرد، خوب نشان میدهد اینجا کسی سخن میگوید که نمیداند از چه سخن میگوید.

یعنی دقیقا دچار همان بی مرزی است که شادی صدر و یا کامنت گذار توهین کننده به آن دچار بود. من همانطور که در مقاله گفتم، حق خودم و هر مرد دیگر مدرن ایرانی میدانم که به این توهین بشدت اعتراض کند. زیرا این حق اولیه انسان مدرن است که دفاع از خویش در برابر توهین دیگران است. بنابراین دقیقا بایستی لحن مقاله من خشمگینانه باشد. بحث دیگر بحث نقد علمی درون مقاله است که اینجا مشخص است شما نقد مدرن روانشناختی را اصلا نمیشناسید و با اینحال در بابش نظرسرایی بیهوده میکند. دوم اینکه من در همان مطلب تمام وقت میان نویسنده آن متن و شخص حقوقی و حقیقی پشت متن تفاوت می گذارم،زیرا این شیوه نقد وچالش مدرن است. اما شما حتی این را هم بلد نیستید.

همانطور که وقتی من به نقد توهین های کامنت گذار می پردازم، من در اطاق روانکاوی نیستم و ایشان بیمار من نیست بلکه با یک کامنت گذار توهین کننده روبرو هستم که مثل ترسوها سنگ می اندازد و یا مثل شما یک دفعه مرا روانی و غیر حرفه ای و غیره عنوان میکند. اینجاست که من با نقد متقابل کاری می کنم که دست از توهین کردن بردارد و دیدید که برداشت. زیرا میدید با هر جمله ای که می نویسد، بیشتر خودش را لو میدهد. دوم اینکه بهرحال او هویتش محفوظ بود زیرا با اسم حقیقی و حقوقی آنجا نبود. بنابراین به شما پیشنهاد می کنم اگر واقعا توانایی نقد دارید بیایید بگویید که کجای آن نقد اشتباه بود. اگر شما می گویید نوشته شادی صدر دارای حالت افراط و تفریط است، سوال این است که این افراط و تفریط از کجاست. من سناریوی نهفته پشت آن افراط/تفریط و متن جنسی و جنسیتی نهفته در زیر آن را نشان میدهم. شما حتی در بحثتان به اندازه خانم هاله مغیثی جلو نیامدید که لااقل این سناریو ظالم/مظلومی نوشته ایشان را تشخیص داد.

به خانم حسینی گرامی نیز باید بگویم اگر کسی به نقد من جواب نداد و از جمله ایشان، نه بخاطر زبان پرخاشگرانه بود بلکه برای جواب دادن به آن متن دقیقا شناخت عمیق به مباحث جنسیتی، جنسی و دیسکورسیو لازم بود که ایشان و بسیاری از دوستان دیگرشان رک و پوست کنده ندارند وگرنه ایشان دچار این ساده بینی نمی شدند که انگار ما مردها از سوزن زدن یک نفر دلخور شدیم. آخه اینم شد نقد، آخه خانم صدر یا شادی امین کیه که ما بخواهیم از سوزن زدن ایشان ناراحت بشیم. این بزرگ نمایی ایشان و دوستانشان بیشتر حکایت از گره حقارت خارج از کشوریها میکند تا درک نقد ما. البته نقدشان نکات درستی نیز داشت که به آن در نقدم اشاره کردم و این تفاوت نقد مدرن است که می آید میگوید با کجا مخالف است و با کجا موافق.

برخورد شما آقای رحیمی و یا برخورد مصداقی نیز در نهایت همان برخورد مرد سیاسی است که در گذشته اصلا مباحث جنسی و جنسیتی را نفی میکرد و حالا احساس گناه میکند و میخواهد مرد خوب و نیک باشد، اما مرد مدرن هنوز نشده است. زیرا انسان مدرن بودن، مرد و زن مرد مدرن بودن یعنی اینکه نه توهین کنی و نه اجازه توهین بخودت بدی و وقتی بهت توهین می کنند جلوش وایستی و نگی ایشون خانم هستند، مراعات کنم. این توهین به زن مدرن است چون توش تحقیر نهفته است. یا بگی خانم صدر خیلی زحمت کشیده است، انگار بقیه خواب بودند. آقای مصداقی هم که علت خشمشان به من مشخص است. من از زمانهای پیش به او در نوشته ای گفته ام که ایشان همیشه بر روی یک منبر تاریخ ایستاده اند و فریاد می زنند، انقلابی بازی در می اورند تا از یاد ببرند که خودشان نیز تواب بوده اند وگرنه چطوری این انقلابی بزرگ از زندان آزاد شده است و با اینحال ایشان بیش از هر کسی به توابان و غیره می پرند و هی از آن قهرمانان بزرگ گذشته و یا قهرمانان جدید چون شادی صدر و غیره سخن می گویند و چرا ما نسل نو به همه این قهرمان بازیها میخندیم. زیرا قهرمان گرایی همان فرهنگ ناموسی است و نقد شما نیز گرفتار همین فرهنگ ناموسی است و غیرتتان به جوش آمده که یکی به خواهران قهرمانتان نقد کرده. لااقل اینو یاد بگیرید که جلوی قاضی معلق بازی نکنید و اگر می خواهید وارد نقد مدرن بشید، آن را و تفکیک حوزهها را بشناسید و فقط در عرصه خودتان حرف بزنید نه اینکه بدون داشتن سواد روانشناختی در باب روانکاوی گل افشانی کنید و باعث خنده هر نقاد مدرن شوید. یاد بگیرید که یا نکن با پیل بانان دوستی یا بساز خانه ای در بهر پیل. یا چیزی شبیه این. بهر حال این کامنت بیشتر برایم شوخی بود زیرا سخنان شما دوستان را جدی نگرفتم. وقتی بحث جدی کردید و در حوزه کاریتان گفتید، تفکیک حوزهها را یاد گرفتید و بیان کردید که کجای آن نقد سه جانبه من بر مباحث ایشان و شادی امین اشتباه بود انموقع شاید جواب به بحثتان بدهم و یا میگذارم که خوانندگان خودشان قضاوت کنند ولی از چنین نقدی استقبال میکنم. تفاوت این است.

ناهید حسینی

nahidy@hotmail.com

آقای رحیمی، شیوه نقد و بررسی شما را در باره مقاله پر سروصدای شادی صدر و همینطور برخورد پرخاشگرانه آقای داریوش برادری، می ستایم. امیدوارم این چنین نقدهایی در سایت ایران گلوبال بیشتر شود. شاید شیوه برخورد خصمانه و توهین آمیز آقای داریوش برادری گرامی، باعث شد که هیچکس به مقاله ایشان جواب ندهد. من هم متوجه کاربرد ناصحیح «جنس و جنسیت» در نوشته شان شدم. اصل مسئله برخورد باجامعه زن ستیز و مردسالار جمهوری اسلامی است، نه پرداختن به جزئیات، در واقعیت امر، باعث گسترش جدل میشود نه بحث و دیالوگ سازنده.

بکار بردن کلمات و اصطلاحاتی در نوشته آقای داریوش برادری در برابر نقد یک خواننده، قدری تند و غیردوستانه بود، امیواریم ما گردانندگان سایت ایران گلوبال بتوانیم محیطی سازنده تر برای ابراز نظر و نقد فراهم کنیم. همینطوری که کیانوش گرامی توضیح دادند، برخوردها با کامنتهای توهین آمیز جدی تر خواهد بود. همکاریتان را با سایت ایران گلوبال دهید. موفق باشید

کیانوش توکلی

جناب رضا رحیمی گرامی ! شما هر آنچه را که در مورد مقالات داریوش برداری و کامنت های شما ، اتفاق افتاد را در یاداشت خود مفصل توضیح داده اید . طبق زوش ما ،قضاوت را بعهده خوانندگان می گذاریم. اما در مورد اینکه نوشته اید که از وجود« سایت فرهنگ گفتگو» و کامنتی که در انجا در پای مقاله داریوش برادری بوده ، بی خبر بوده اید، را می پذیرم .اما اینکه شما به نویسنده ای که نظرش را نمی پسندید، به او انگ «روانی » می زنید....آیااز نظر شما توهین محسوب نمی شود؟! دوست عزیز، خانم شادی صدر هم مثل هزاران زن مخالف؛ علیه حکومت اسلامی مبارزه کرده است و هیج فرقی بین او و دیگر زنان مبارزی که پس از فشار ، ادیت و ازار به این طرف «آب» آمده اند، نیست . هم او و هم طرفداران شخصی ایشان باید این موضوع مهم را درک نمایند که نقد وپرسش همواره انسان متفکر پرورش می دهد و برعکس اسطور سازی ، قهرمان سازی و.. احمق و چاپلوس پرورش می دهد ... ...ما باید ارزش نقد و منتقدین خود را بدانیم ...براستی با قطعیت می توان گفت آنچه بر سر ایران و مردمش آمده است از کیش شخصیت و قهرمان سازی بوده است ، اری اگر قبل از انقلاب مارکس ، لنین ، دکتر علی شریعتی ، بیژن جزنی ، جلال آل احمد ، خمینی و دیگر شخصیت های مخالف شاه مورد نقد قرار می گرفتند .... کشور ایران مجبور نبود که خمینی و جمهوری اسلامی را تجربه کند ...براستی همه ی بد بختی های جامعه روشنفکری ایران، فرار و دشمنی از نقد و منتقد بوده است... ایران گلوبال محلی است برای منتقدین ...اینکه برخی از نویسندگان علاقه ندارند به این سایت مقاله دهند ، ناشی از ترس شان است اینها هراس دارند که مورد نقد قرار گیرند .

آری سایت ایران گلوبال برای کسی برج عاج نمی سازد؛ نویسندگان باید به پرسش های منطقی خوانندگانش پاسخ دهند و ما هم باید چهار چشمی مواظب کامنت های توهین آمیز باشیم ...متشکرم از نقد شما

دار یوش برادری

piranmoghan@yahoo.de

میدونی کیانوش جان وقتی نوشته خنده دار ایرج مصداقی را خواندم یاد این مصیبت نامه خوانیهای عاشورا افتادم که تو اون از هر چی صحبت میشه تا نشون بدن که حسین مظلومه و شمر یزید. ایرج مصداقی نیز برای ایجاد این سناریو ناموسی و مصیبت نامه اش، دقیقا حال اینکارو میکنه و این فیلم را و خشم و ناراحتی هر مرد و زن مدرن از این حادثه را برای این میخواهد استفاده کند که ببینید شادی صدر درست گفته

و برادری مرتکب الحاد شده. در حالیکه یک انسان و نقاد مدرن وقتی این فیلم را درست نگاه کند دقیقا شروع به بیان چشم اندازها و علل مختلف این معضل می کند که تو و دیگر دوستان بخشی از آن را بیان کردید و همه اینها بدون نیاز به بازی مصیبت نامه مصداقی و شادی صدر. یک چشم انداز روانکاوانه این فیلم نیز دقیقا در این است که اگر بخواهیم حتی جنسیتی به این فیلم نگاه کنیم، بایستی ببنییم که مرد ایرانی و پسر ایرانی چقدر از طرف این جامعه باصطلاح مرد سالار در تشنگی و بدبختی جنسی و جنسیتی نگاه داشته شده است که حال بایستی به این شکل وحشیانه و بی مرز به بیان میل خویش بپردازد و اینگونه بد برخورد بکند. جالب بود که فکر کنم خانم ناهید حسینی بود، در نقدشان از این موضوع سخن می گوید که برخی زنان ایرانی تازه وقتی به ایران میرند، احساس می کنند که دیده میشوند، چون بهشون متلک می گویند و این موضوع را به معنای تایید متلک گویی مردان ایرانی و درستی سخن شادی صدر مطرح کرده بود، در حالی که این موضوع بیش از همه حالت تراژیک مرد ایرانی درون ایران را نشان میدهد که چقدر بدبخت و بیچاره شده، چقدر تشنه جنسی نگاه داشته شده است که مثل فیلم جویندگان چارلی چاپلین که از گشنگی کفش را مرغ سوخاری میدید، حال او نیز تا یک زن، حتی زنی که زیبا نباشدیا پیر باشد، در معنای معمولی و عامیانه زیبایی منظورم است، می بیند دهنش آب می افتد. جالب است که اینجا که میرسد این دوستان نقد مدرن یادشان میرود و تشریح علت این رفتار و رابطه آن با کل معضلات جنسیتی در ایران و مباحث سیاسی و غیره. نکته وحشتناکتر این است که آنموقع هی باز هم می نویسند جامعه ایران مردسالار است و نمی فهمند که جامعه ایران یک جامعه پدرسالار/مادرمحور است. جامعه پدرسالار نیز یک نوع مردسالاری است اما به شکل پیشامدرن و در این حالت پدرسالارانه همیشه مرد و قدرتش در پای نقش پدر و مادر سرکوب میشود. به این دلیل جامعه مدرن که مردسالارانه است، برعکس عمل میکند و دقیقا این مردان هستند که خواهان لیبرتین و آزادی جنسی، رشد فردیت و غیره شدند و زنان در واقع در مرحله دوم مدرنیت و بر پایه این نگاه مردانه مدرن شروع به بیان نظرات خویش و خواستهای خویش و نقد ضعف مدرنیت مردانه کردند. به این دلیل نیز دقیقا و به زبان طنز خانم شادی صدر و دوستان ایشان حتی اگر خودشان را به هزار شکل در آورند، احتمالا همین مردان ایرانی خارج از کشور به عنوان زن و جنس مخالف نگاه چندانی به ایشان نمی کنند، چه برسد که بخواهند متلک بگویند و او را اغوا کنند. خوب اگر گفتید علت این تفاوت چیه. علتش تنها در این نیست که این مردان ایرانی یا خارجی نشستند از گذشته بدشان توبه کردند و اعتراف کردند بلکه علتش اینه که شرایط اجتماعی، سیاسی و فردی برایشان وجود دارد که تن به لذت جنسی و انتخاب جنسی از نوجوانی بدهند و به جای اینکه بیان تو خیابون هی به هر کسی متلک بگند و بخوان حدس بزنند که زیر مانتوی دیگری چه جسمی و یا پستانی قرار دارد در مدرسه، در دیسکو، در اینترنت به هزاران امکان آشنایی و ارتباط و ارضای تمناهای خویش در پیوند هستند بنابراین اگر بخواهند هم میتوانند کازانوا بشند و بذارند که دوستان دخترشان سر اینکه کدامشان عشق واقعی اوست با یکدیگر رقابت کنند و اگر بخواهند به عشق با یک نفر تن بدهند. خوب این نگاههای علمی چندجانبه کجاو آن بحثهای ناموسی و مصیبت نامه مصداقی و شادی صدر کجا. اینجاست که می بینی وقتی کسانی مثل من مباحثی نو مثل ضرورت این نسل نوی زنان و مردان کام پرست ایرانی، کازانوای خندان ایرانی و غیره را مطرح میکنم تازه ناراحت هم میشوندو حتی نمی دونند که من این مباحث جنسی و جنسیتی را از بیست و دوسال پیش شروع به مطرح شدن کردم در کنار دوستانی مثل نیلوفر بیضایی و غیره. یعنی آنموقع که شادی صدر به زبان طنز یک قل دوقل بازی میکرد، شادی امین در حال بازی چریکی در منزای فرانکفورت بود و مصداقی حتما در حال مبارزه انقلابی در زندان بود و به عنوان تنها قهرمان بیرون آمد البته بدون هیچ اعتراف، توابی و با تاکید بر ضرورت مبارزه مسلحانه مجاهدین با حکومت در دادگاهش و در هنگام آزادیش.

یک نکته دیگر که لازم است بگویم این است که شما دوستان ملامت کننده و یا خشمگین از نقد و اعتراض من و امثال من، حتی آنقدر توانایی نقد مدرن از شادی صدر ندارید که پی ببرید چرا با اینکه حتی شما و دیگر علاقه مندان ایشان که با لحن دوستانه به ایشان حالت افراط گریشان را توضیح دادند، چرا ایشان به هیچ کدام از این اعتراضات دوستانه شما و فمینیستهای دیگر اصلا وقعی و توجهی نکردند بلکه به آن خندیدندو خیلی نارسیستی گفتند که ببینید چون من در لانه مورچگان آب ریختم، اعتراض می کنند. یعنی شما جایی دارید سینه میزنید که حتی ارزشی نیز برای انتقادتان قائل نیست و بعد تازه به من و امثال من اعتراض میکنید که علت این حرکت افراطی و خشم افراطی را توضیح میدهم، علت این توهین جنسیتی و توبه طلبی را توضیح میدهم. آخه خوبه که آدم یک هم عقل مدرن داشته باشد. توانایی فاصله گیری عقلانی از یک پدیده و نقد حالاتش داشته باشد. چرا یک لحظه به این فکر نمیکنید که خانم صدری که اینقدر از مردان میخواهد بیایید به گناهانتان اعتراف کنید، حال یکم به شیوه مدرن به خودنقدی نمی پردازد. ما اعتراف نخواستیم. مطمئن باش که اگر خانم صدر یکم جرات ما زنان و مردان مدرن را داشت، حال میومد و صادقانه می گفت که در آن مقاله جدا از انتقاد مدرنش از تبعیضات جنسیتی، اساسش بر این خشم و نفرت خوابیده است و دقیقا قصد توهین داشته است و این توهین در پیوند تنگاتنگ با مباحث شخصی است که او در حال طی کردن آن است. یعنی اگر شادی صدر جرات مدرن داشت میومد می گفت که دقیقا نقد جنسیتی من بر متنش به حالات امروزش می خورد. مطمئن باشید که بزودی هم هر چه بیشتر مجبور به رو کردن این مباحث میشود. لااقل من خیلی بیشتر از آن چیزهایی که مطرح کردم در متنش دیدم که دقیقا به خاطر ایجاد این فاصله میان متن و فرد پشت متن به بیان آن نپرداختم. خانم صدر هنوز جرات مدرن را خوب یاد نگرفته است و خودانتقادی مدرن. انتقاد از دیکتاتوری بسیار آسانتر است از پرداختن به گرهها و عقده های شخصی و جنسی یا جنسیتی خود و یا جرات بیان آنها. اما این راه دومی دقیقا راه فردیت مدرن و شکل گیری هویت زنانه و مردانه مدرن است. زیرا فردیت مدرن همیشه فردیت جنسیتی و جنسی یا تنانه است. من خنده ام می گیرد از این خودآزاری شما مردان ناموسی که برای کسی سینه می زنید که حتی آدم حسابتان نمی کند و توجه ای به انتقاد دوستانه تان نمی کند. این خودآزاری روزی دیگر به دگرآزاری تبدیل میشود. همانطور که مرد کتک زننده همیشه از طرف دیگر شرمسار است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید