لطفادیگران را متهم به جاسوسی نکنید!

کیانوش توکلی:

جناب امیر گرامی ؛ لطفادیگران را متهم به جاسوسی نکنید. شما که تنها با یک اسم مستعار در اینجا کامنت می نویسید؛ چگونه به خود جرات می دهید ؛ چنین اتهامی به دیگران بزنید.« صفحه شما» برای بر خورد های فکری است . رفت و آمد به ایران برای کسی جرم نیست ؛ میلیون ها ایرانی به ایران رفت و آمد می کنند ؛ پس باید نتیجه گرفتکه انهایی که به ایران می روند.... هستند. بهر حال کامنت شما ؛حذف شده است

امیر :

آقای توکلی منهم رفت و آمد به ایران را برای کسی جرم نمیدانم، همانند هزاران ایرانی که به ایران رفت و آمد می کنند. اما من یک فرد معمولی را نگفتم، این فرد ادعای فرار از ایران و ادعای پناهنده سیاسی بودن دارد.

و البته بعد از افشای رفت و آمدش به ایران بعنوان پناهنده سیاسی، مجبور شد که این مطلب را بنویسد.

افشای رفت و آمدش به ایران بعنوان پناهنده سیاسی،

کیانوش توکلی :

جناب امیر گرامی_ مبارزه یک موضوع دواطبانه است . صد ها هزار ایرانی که امروز به ایران رفت و آمد می کنند ؛سابقا پناهنده سیاسی بودند .

اما زمانی که پناهنده سیاسی ،مشغول کار، درس و زندگی شد و یا بعبارتی شهرو ند کشور میزبان و صاحب «دو پاس» گردید؛ . موقیعت پناهنده سیاسی بکلی تغییر کرد واز سوی دیگر جمهوری اسلامی با یک محاسبه کاسب کارانه متوجه شد که بارفت و آمد مهاجرین و پناهندگان سیاسی به کشور جدا از مبالغ کلانی که وارد کشور می شود _ آنان مجبور می شوند همیشه در داخل و خارج از کشور دست به اعصا حرکت کنند و البته هم دستگاههای اطلاعاتی هم راحت تر از میان آنان خبر چین هم اجیر می کردند و مهمتر از همه در مقابل ادعای سازمانهای حقوق بشری مبنی بر نقص حقوق بشر ، آنان بازگشت ازادنه پناهندگان سابق را به رخ آنان می کشیدند و....از این رو چراغ سبز ، پشت چراغ سبز که اقایان و خانم ها تشریف بیاورید ؛ ما به شما کاری نداریم .... می توانید بدون هیج مشکلی وارد کشور شوید وواقعاهم در مورد 99درصد از فعالین سیاسی (بغیر از مجاهدین) به ایران رفت و امد کردند و اتفاق ناگواری هم پیش نیامد.

پس از سرنگونی صدام ؛ رزیم بسراغ مجاهدین ناراضی هم رفت و موفق شد ، بخشی از آنان را بسوی کشور جلب نماید.اینکه چه تعدای از آنان با دستگاهای اطلاعانی همکاری می کنند و یا پس از تخلیه اطلاعاتی ، آنان را به حال خود رها کرده اند و یا... اطلاعاتی مشخصی در دست نیست . بنظر من رهبری سازمان مجاهدین باید بگونه دوستانه با آنان برخورد نمایند که جلوی پیوستن آنان به دستگاههای اطلاعاتی دشمن را بگیرد و جدا شدگان باید بدانند که بزودی وضیعت در ایران تغییر خواهد کرد و یا حداقل اوضاع کنونی سالیان درازی به طول نخواهد انجامید، چرا که عموم مردم بیدار شده اند و حکومت در محاصره مردم و کشورهای ازاد جهان قرار دارند.

بهر حال اکنون سالهاست که حداقل دو و یا سه میلیون ایرانی (سابقا پناهنده)به کشور زادگاه خود رفت و آمد می کند . این حق ، حقوق بشری آنان است(ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر، صراحتا می گوید که انسانها حق دارند کهازادنه محل زندگی خود را تغییر دهند)

بنابراین بهزاد علیشاهی هم جز این نکرد؛ روزی به مجاهدین اعتقاد داشت و از جونش اش مایه می گذاشت و امروز هم از سازمان «برید » از این رو جدا شدن، حق انسانی هر عضو سابق سازمان است. انسانها در مقابل احزاب سیاسی و دولت ها فقط «وظیفه» ندارند؛ بلکه «حقوق» هم دارند وبطور مثال شخص شما چگونه می توانید به کسی تضمین بدهید که دهسال دیگر هم هوادار مجاهدین باقی بمانید ؛ فکر انسان مثل یک رودخانه در حرکت است ؛ حتی اگر تو نخواهی ؛فکرت روز ی عوض خواهد شد . ایا گمان می کنی، حق نداری که شیوه زندگی و یا محل زندگی و یا حزب سیاسی خودت را عوض کنی ؛ حتی اگر چنین انسانهایی مجبور شوند که اطلاعاتشان در ایران «تخلیه» شود که احتمالا در مورد مجاهدین جدا شده ؛اینکار شداست(چون رزیم بشدت به مجاهدین حساس است)اما توجه کنید که هممواره « نوک تیز» حمله شما بسوی رزیم ضد بشری و فاشیستی جمهوری اسلامی باشه ؛ او تنها یک قربانی است .

آغاز جنبش سبز ؛درس های زیادی برای جنبش سیاسی داشت؛ بطور مثال وقتی تظاهرات در ایران شروع شد ؛ می دانی اکثر انهایی که من و تو فکرش را نمی کردیم در صف تظاهرات های جلوی سفارت خانه های رژیم در سراسر جهان قرار گرفتند , همه انهایی که به ایران رفت و امد می کردند و همچنین آنهایی که دیسکو برو و اهل حال بودند؛ بیشترا ز فعالان سیاسی در یک سال گذشته از خود مایه گذاشته اند . من شک ندارم افرا د قربانی(توابین تاکتیکی ) زمانش که برسد؛ این رژیم تبهکار را به اتش می کشند.اری امیر گرامی ؛انسان موجود بسیار بیچیده ای است و به همین راحتی نمی شود در مورد افراد قضاوت کرد.

در زیر نامه بهزاد علیشاهی را که امیر لینک اش را در صفحه شما زده بود؛ را می خوانید :

بهزاد علیشاهی-

غریبان را دل از بهر تو خونست/

دل خویشان نمی‌دانم که چونست/

با تشکر و سپاس از همدری و تسلیت دوستان عزیز که با درج در سایت ها ویا با تلفن و ایمیل لطف کرده و باعث آرامش من و همسرم بعد از مصیبت از دست دادن پدردر غربت شدند.

بیست سال دوری از پدر؛همسر و خانواده ؛بیست سال اسارت در قرارگاه اشرف جایی که هیچ خبری از تلفن و نامه رسان نبود ،برخلاف آنچه که مجاهدین میخواستند که” هرکه از دیده برفت از دل رفت” نه تنها یاد عزیزان را از دل نبرد بلکه تمام این سالها در دیده هم مانده بود و نه تنها من که همه اسیران همیشه یاد و خاطر و عطر خانواده و دوستان را به امید لحظه دیدار حفظ کرده بودیم ؛من برخلاف بسیاری که هنوز هم در اسارت هستند شانس دیدار با خانواده را پیدا کردم آنهم نه در اشرف و زیر چشم دژخیمان که بعضی حتی برخلاف میل مجبور شدند پدر و مادر سالخورده را بیازارند و به دستور سازمان تندی کنند ، من راهی ایران شدم و بالاخره بعد از راهی به آن دوری و دیداری به این دیری عزیزانم را دیدم ؛ اما دیدارکوتاه بود و هنوز نگفته بودیم که تمام این سالهای دوری چه برما گذشته که باز هم دوری و……….. تسلیت خانواده هایی که هنوز چشم به راه فرزندانشان هستند و تسلیت آنها که فرزندانشان را مجاهدین کشته اند و امید به دیدار مزار فرزندشان و عزیزشان بسته اند هم به دستم رسید. که برایم هم تسلیت بود وهم مسئولیت ؛مسئولیت تلاش برای رهایی اسیران و ………………

یاران رفیق و همنفس و یار من کجاست مردم ز غم ، پدر غمخوار من کجاست

من بیخودانه سینه بسی کنده‌ام زدرد گویید مرهم دل افکار من کجاست

امیر :

آقای توکلیِ گرامی،

من نمیدانم چرا شما مسئله را عمومی کردید؟

من با نقطه نظرات شما موافقم اما موردی که من اشاره کردم، بهیچ وجه به کسانی که زمانی پناهنده سیاسی بوده اند و اکنون دو ملیتی و به ایران میروند نیست!

موضع من در برابر کسانی که از یک جریان، بهر دلیلی جدا میشوند نیست. این حق هرکسی است که در هر زمان، بر اساس دانش و فهمش به جریانی بپیوندد و یا جدا شوند.

کسی که از جریانی جدا شد و به جبهه جمهوری اسلامی پیوست، البته که حقش است، ولی حق منهم افشای همکاران جمهوری اسلامی است.

فکر میکنم شما هم بعنوان مسئول ایران گلوبال با ترفند های این جماعت آشنا باشید.

خوب میدانید که امروز جمهوری اسلامی برای خفه کردن حرکتِ مردم، آنها را به مجاهدین وصل میکند. حتی در مورد موسوی نخست وزیر دو قتل عام بزرگ جمهوری اسلامی، کیهانیان او را به داشتن ارتباط با مجاهدین در سالهای قبل از انقلاب کردند.

عکس العمل اینها در مورد ایران گلوبال را هم در کیهان دنبال میکنم و شماهم حتما میکنید. اینکه :

«اخبار ابران گلوبال معمولا دروغ وساختگی و سرقت خبر و نقض کپی رایت است وارزش انتشار ندارند»

نقل قول """فردی به نام Abnoos در زیر همین مطلب در سایت بالاترین نوشته است :

"بادرود

اخبار ابران گلوبال معمولا دروغ وساختگی و سرقت خبر و نقض کپی رایت است وارزش انتشار ندارند.

تا اینگونه اخبار ازمنابع موثق تائید نگردد فاقد هرگونه ارزش خبری است"

 http://balatarin.com/permlink/2010/3/30/1997708

 این فرد، الف مینوـسپهر(اسم مستعار) با نامهای Abnoos و Paliz و ... نویسنده سایتهای وزارت اطلاعات است و در سایتهای اجتماعی فردی شناخته شده و خوشنام! میباشد.

 http://www.nejatngo.org/fa/blogv.aspx?id=73

امیر""" پایان نقل قول

فقط حرف حسین شریعتمداری نیست، حرف شریعتمداری های کوچکی است که بخاطر فضای باز ایران گلوبال، وجود دارند و باید وجود داشته باشند.

اما اینها با گردش آزادِ اطلاعات مسئله دارند و کارشان کپی و چسباندن مطالب سایتهای وزارت اطلاعات در کامنتهایشان است.

اینها در فضای سایتهای اجتماعی شناخته شده اند و منهم نه از موضع طرفداری از مجاهدین، بلکه از موضع کسیکه همکاران قتل و جنایت را افشاء میکند،

خودم را در افشای این اشخاص مسئول میدانم و البته حق شماهم برای پاک کردن کامنتم محفوظ است.

با احترام برای زحمتی که میکشید.

امیر

چون کامنت من را در این مطلب گذاشتید، برای روشنتر شدن، منهم جواب خودم را در اینجا گذاشتم.