مقدمه:
1) بهر حال آقایان موسوی و کروبی و خاتمی افراد معتقد مذهبی و شیعه هستند. و هر چه هم در موضع رهبری با منطق و با انصاف باشند، ولی نمی توان در احساس عاطفی آن ها با اعتقاداتشان تردید کرد.
2) از طرف خامنه ای و حاکمیت در فشار شدید قرار دارند که تکلیف خود را با مخالفان رژیم جمهوری اسلامی مشخص کنند. حتی امروز خامنه ای امر کرد: دو پهلو حرف نزنند.
3) در حال حاضر اگر هم بخواهند نمی توانند خارج از چارچوب قانون اساسی حرکت بزرگی انجام دهند.
یکم: "سازش"
در صورت "سازش" آن ها با خامنه ای چه خواهد شد:
1) بدون هیچ امتیازی جنبش را خواهند فروخت و به مردم هم هیچ گزارشی نخواهند داد.
2) با گرفتن امتیازات محدود و نمایشی جنبش را برای منافع خود واگذار خواهند کرد.
3) هیچ امتیازی نخواهند گرفت ولی به مردم به نحوی اطلاع می دهند که دیگر روی ما حساب نکنید. ما نیستیم بای بای!
به گمان من با توجه به شناختی که از این آقایان داریم، احتمال حالت (3) حدود 90 درصد است.
دوم: مذاکره
1) رژیم خردمندی نشان می دهد و تلاش می کند با همکاری آن ها گذار آرام و مسالمت آمیز به دمکراسی اتفاق بیفتد.
2) امتیازات محدودی چون باز کردن نسبی و قابل کنترل فضای سیاسی کشور می دهد تا در زمان لازم به سرکوب بپردازد.
3) مذاکره می کند برای وقت کشی تا جنبش مردم فروکش کند و در صورت لزوم جنبش را سرکوب کند.
به گمان من احتمال حالت (1) نزدیک به صفر است. احتمال حالت (2) حدود 40 در صد است. احتمال حالت (3) حدود 60 در صد است.
سوم: "نه سازش نه مذاکره" (ادامه وضع فعلی)
1) جنبش رادیکال می شود و قبل از آمادگی برای رویارویی نهایی در دام سرکوب می افتد که ممکن است به هرج و مرج در کشور بینجامد.
2) جنبش رادیکال می شود و با عبور از رهبران فعلی و سرنگونی رژیم به پیروزی می رسد.
3) در جنبش شکاف ایجاد می شود. برخی سازش می کنند. برخی منفعل و برخی به مبارزات مسلحانه روی می آورند
4) رهبران جدید پیدا می کند و با انسجام نسبی به مبارزه ادامه می دهد.
5)؟؟؟
اگر فقط چهار حالت بالا را فرض کنیم به گمان من احتمال وقوع هر حالت 25 در صد است.
نتیجه:
اگر فرض کنیم مطالبات مردم ریشه ای و عمیق است و با گذشت زمان از آن ها کوتاه نخواهند آمد،باید شکیبا بود و اجازه داد در این مرحله "سازش" یا "مذاکره" صورت گیرد.
پ. ن. برای هر مورد می توان حالت های دیگری هم درنظر گرفت. ولی این یک صورتبندی ساده مساله است و من هم قبلن فکری درباره آن نکرده ام. این را در جای دیگری کامنت گذاشتم و در حالت نوشتن کامنت درباره حالت های مختلف آن فکر می کردم. هدف فقط به جریان انداختن تحلیل هایی از این نوع است به جای فحش دادن های احساسی به یکدیگر و اعصاب یکدیگر را خرد کردن.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید