دلیل خوشبختی ما: دشمن ابله

• «حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه‌ای‌ها همه چیزتان را نابود کرده‌اند.»

o منبع: صحیفه امام خمینی (ره)، بخش ضمیمه، ص579

«دیروز حجتیه‏ای‏ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده‏اند! ولایتی‏های دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‏اند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده‌است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‏خورند!»

منبع: صحیفه امام، ج 21ص 281

تردیدی ندارم خندان ترین فرد پس از مشاهده تصویر پاره شده مرحوم آقای خمینی حجت الاسلام مصباح و همپالگیهایش در انجمن حجتیه و مدرسه حقانی هستند.

این سخن یک مدافع مرحوم آقای خمینی نیست بل باور یک منتقد جدی او و کارنامه تیره اش است. ابراز این نظر نیز نباید به مثابه سعی این حقیر در تطهیر و تنظیف آن مرحوم تلقی شود بل هدف آن مشخص نمودن خطوط است..

به نظر می آید فارغ از همه دل زدگی هایی که از تفکر، عملکرد و کارنامه سیاسی آقای خمینی داریم و بحق هم داریم، باید به پیش بینی آنروز او مهر تایید کوبید. او درست پیش بینی کرده بود.

تفکری که دیرسالی پیش به نام مبارزه با بهائیت اعلام موجودیت کرد و نسخه جعلی فلسفه ای بنام انتظار را بر پیشانی مانیفستش چسباند و از سال 44 حتی یک اعلامیه انقلاب را امضا نکرده بود وعاظش از جمله همین شیخ مطرود دنیا و آخرت خزعلی مدعی بود زنبور ها ملکه دارند ، ما شاه نداشته باشیم، اکنون فضا را برای تثبیت و تعریض خود آماده انگاشته و هیچ فعلی را در راه این تثبیت غیر مجاز نمی داند حتی اگر فعل مذکور خروجی هولناکی همچون کم شدن تار موئی از این آب و خاک داشته باشد.

نمایش تصویر اهانت به آقای خمینی از تلوزیون کودتا گران ، که با هدف ملکوک کردن چهره جنبش خاصه رهبران آن صورت پذیرفت در راستای انتقال بار منفی اعتراض ها از دوش حجت الاسلام خامنه ای به آقای خمینی و دستیابی حاکمیت به بهانه ای تازه جهت تعریض و تغلیظ حوزه و کیفیت سرکوب ها ، قابلیت تحلیلی می یابد. در حقیقت این واقع بخوبی عمق پیوستگی های جریان حاکم با نحله حجتیه ای ها را نشان داد و مشخص کرد، میزان نفوذ این فرقه را در میان دلبستگان و حامیان کودتا.

وقتی حسین شریعت نداری( مداری) می گوید انحراف از زمان روی کار آمدن مهندس موسوی کلید خورد با هاشمی و خاتمی تکوین شد، همه چیز روشن شده. قطعا منظور او تایید دولت مهندس بازرگان و دکتر بنی صدر نیست بل بدین معناست که از زمان شروع تصفیه ها که جمعی از خادمان خدوم و صادق ملت نظیر بازرگان ها و بنی صدر ها به کناری زده شدند، حق کودتاگران بدانان اعطا نشده!

سناریوی اهانت به عکس آقای خمینی که یقین دارم از درون دخمه های حقانی و رفقای مربوطه در کیهان و رجا. ( آقای خامنه ای ببینید مشاورانتان چه کسانی هستند، حقارت تا این حد؟) تدوین شد فی الفور با واکنش های به موقع و مطلوبی که در عرصه های مختلف صورت گرفت، چه از سوی رهبران و عناصر موثر درونی و بیرونی حامی جنبش، چه از سوی رسانه های حامی و تحلیلگران و چه از سوی استعداد انسانی موج سبز به مرحله تکوین نرسید به کلام رساتر، فشل ماند. از همان نوع شکستی که در پی سناریو سازی های دیگر حاکمیت خاصه در چند روز پس از حماسه آفرینی دوباره جنبش در شانزده آذر عایدی کودتا چیان گشت و چه ابلهند که نمی آموزند و جنبش سبزمان مان چه خوش اقبال که دشمنی اینچنین دارد.

این تقلید مغلوط و کاریکاتور گونه( شوخی نمی کنم) سعی داشت فضایی مشابه آنچه پس از چاپ مقاله معروف احمدی رشیدی مطلق در اطلاعات علیه آقای خمینی در کشور پدید آورد، با این تفاوت که از دید رژیم پیشین آقای خمینی یک هدف بود و از دید حکومت فعلی، یک ابزار برای تثبیت و تسطیح.

اکنون اما اجرایی شدن این پروژه نه تنها شرایط خوشایند کودتا گران را پدید نیاورده بل اسباب همبستگی و انسجام بیشتر، شناخت جامع نسبت به ماهیت مهوع کودتا گران، و ایجا د شرایط برای سبزآگین نمودن دوباره خیابان ها را فراهم نموده و اینجا دقیقا مصداق وعده حق است که کیدشان را به خودشان باز می گرداند.

حاکمیت کودتا اکنون تامه کوشش خود را مصروف سناریوسازی جهت تضعیف جنبش کرده است. نمایشنامه سخیفی که در مورد مجید توکلی به اجرا درآمد یکی دیگر از آنها بود که دیدیم با واکنشهای سنگین ، و مبتکرانه ای که شکل گرفت، ناکام ماند و اکنون شاهدیم مبادی دیداری و شنیداری حاکمیت خصوصا آنها که در حوزه سایبری فعالند، پی به این ناکامی برده اند و از درج هر نوع خبر یا تحلیلی پیرامون آن هراس دارند.

باید از هم اکنون منتظر سناریوسازی های دیگری باشیم که ارگان های کم روی! حاکمیت کودتا از فرط حقارت بدان متوسل می شوند و داستان ناکامی ها و به سنگ خوردن تیرهاشان ادامه می یابد، به یک دلیل ساده، ما هوشیاریم و دشمن ابله. این خودش گونه ای از خوش بختیست.