رفتن به محتوای اصلی

«هوالعلیم»- كيهان، فرقه پنهان

«هوالعلیم»- كيهان، فرقه پنهان

چندی پیش در راستای رفتار مسبوق به سابقه کیهان نشینان، کاتیوشای رسانه ای طالبان، این بار طی دو مقاله جداگانه به هتک حرمت یکی از یاران دیرینه امام (ره) یعنی آقای کروبی پرداخت و بدنبال آن آقای کروبی برای اولین و به گفته خودشان برای آخرین بار اقدام به ارسال جوابیه برای این روزنامه معلوم الحال نمود. در قسمتی از این جوابیه آمده است: «شگفتا که در رژیم شاه اعضای سابق حزب توده، رستاخیزی و ساواکی می شدند و به شکنجه و آزار مبارزان انقلابی و زندانیان سیاسی می پرداختند و پس از انقلاب اسلامی برخی افراد که سابقه وابستگی به گروه های ضدانقلاب را داشتند، لباس مطبوعاتی می پوشند و با تلوّن و نفوذ در برخی مطبوعات (که به بیت المال متکی هستند) به یاران امام و انقلاب توهین می کنند. روزی دگراندیشان و روشنفکران، دگر روز چهره های ملی و مذهبی، گاهی بزرگان اقوام و مذاهب و مکاتب مسلمان و جایی حتی بیت امام خمینی و نوه محترم وی را هتک حرمت می کنند. به این ترتیب گویی کیهان به پایگاه ترویج خشونت و تفرقه و فرقه گرایی تبدیل شده است» !

در ابتدا شاید به نظر برسد این قبیل تهاجم مافیای رسانه ای خشونت طلبان و پاسخهای درخور آن از سوی هتک حرمت شدگان که چیز جدیدی نیست ولی قسمت آخر این بخش از جوابیه آقای کروبی، از اين جهت مورد توجه است که مخاطب را به یاد ضرب المثل « چاهکن بالاخره توی چاه می افتد» می اندازد.آری، کیهان هم در «چاه فرقه» افتاد!

سالهای سال است که کیهان، این بازوی رسانه ای مافیای قدرت با همكاري نوچه هاي خود از قبيل رسالت و چند «روزي نامه» ديگر، به واقع «چسب دو قلو»یی ساخته اند و مشغول امر خطیر «برچسب زنی» به مخالفان خود هستند و آنها را با القابی جعلی و تکراری ترور می کنند.یکی از این برچسبهای کیهان پسندانه، «فرقه» است که البته سابقه استفاده از این کلید واژه به سازمان سیا در دهه هفتاد بر می گردد. همان سالهایی که افکار عرفای شرقی همچون اشو راجنیش و کریشنا مورتی به سرعت در حال گسترش در جامعه ایالات متحده بود و سیا برای مقابله با این تفکرات که به شدت فرهنگ امریکایی را با چالش روبرو کرده بود، توطئه ای فرهنگی را پایه ریزی کرد. سیا ابتدا تمام جمعیتهای معنوی نوظهور را «فرقه» نامید و سپس با کمک چند تئوریسین به ظاهر محقق، ایده های امنیتی خود را در قالب چند تئوری، آن هم از قول این محققان، بر افکار عمومی ایالات متحده تحمیل کرد تا بستر جامعه آن زمان را برای مقابله امنیتی و پلیسی با این گروههای معنوی که حال نام خطر ساز «فرقه» را اجباراً به یدک می کشیدند، آماده کند. شاید در این مجال پرداختن به ابعاد کامل این ترفند امنیتی مقدور نباشد، ولی شاید بتوان اجمالاً گفت هر چند تئوری «فرقه امنیتی» در همان سالها توسط چند نظریه پرداز دیگر به روش علمی مردود اعلام شد، ولی ظاهراً هنوز بکار گیری این شیوه برچسب زنی از سوی اهالی کیهان به دستور بالا نشینان امنیتی ایران برای ترور روانی مخالفان خود ادامه دار است. جالب تر این جاست که اگر سازمان سیا و موساد برچسب فرقه را تنها برای سلاخی جمعیتهای معنوی بکار بردند، برادر خواندۀ آنها یعنی «واواک» ایران آن را برای سلاخی فرهنگی «هر کسی که مثل آنها نمی اندیشد» بکار می برند تا نشان دهند که «سربازان گمنام امام زمان، دست کمی از سربازان گمنام حضرت موسی و عیسی در موساد و سیا ندارند» !!

برای دار و دسته شریعتمداری تفاوتی بین بهائیت و وهابیت و دراویش گنابادی وجود ندارد، وقتی دستور از مرکز فرماندهی مستقر در «دايره مذاهب وزارت اطلاعات» می رسد و ماشین دروغ پراکنی این «شبنامنه فرهنگی» روشن می شود، همه و همه تحت لوای نام «بازجو» پسندانه «فرقه» قرار می گیرند و حتی در صورت لزوم برای بی نصیب نگذاشتن فرزندان انقلاب و برای تحقق تئوری «هر انقلابی فرزندان خود را می خورد»، آدم خواران انقلابی مستقر در «مجمع الجزایر کیهان» دستور صدور برچسب «فرقه جدید نفاق» را برای «خرد» کردن خاتمی و سروش و کدیور به جزایر تحت حاکمیت خود صادر می کنند تا «رسالت» همیشگی خود را در حفظ «جمهوری اسلامی» مورد نظر خود ایفا کرده تا جوانان «برنا» و «زن روز» ایران، امید و «رجا» به داشتن یک «جهان» پر از صداقت و اخلاص(!) داشته باشند.صداقتي از نوع «الف.نون»!!. معاويوني بسيار منافق تر از جدشان، با سوءاستفاده از قدرت و به خرج بيت المال عليه حقيقت و حقيقت جويان تبليغ مي كنند و در رسانه ها و نشرياتي كه قرار بوده زيبايي اسلام ناب را به بهترين شكل نشان دهند، مخلصترين و خدمتگزارترين بندگان خدا را وحشيانه ترور شخصيت مي كنند.

و اکنون چه زیباست که همان چماق «فرقه» توسط یکی از چماق خوردگان توسط کیهان یعنی آقای کروبی بر «سر» کیهان فرود می آید و ای کاش می شد بر سر مرکز فرماندهی این «سر» یعنی «ایدئولوژیست های سیاه فکر» مستقر در «اوين» می آمد و شاید هم روزی آمد!!

سئوال این است که آیا جوابیه آقای کروبی و اینکه «کیهان، فرقه گراست» در راستای «یکی زدی، یکی بخور» معمول در بين سياستمداران است یا اينكه در پس اين تودهني آقاي كروبي به كيهان، حقيقتي افشا شده است؟ شاید اگر با استناد به تئوری امنیتی خانم «سینگر» در کتاب «فرقه ها در میان ما» به پاسخ این پرسش بپردازیم، آقای شریعتمداری راضی شود. بالاخره ایشان علاوه بر کسوت مدیر مسئولی «باند ویژه فروش کاغذ دولتی»، با برو بچه های گمنام امام زمان هم از قدیم سرو سری داشته اند و «بازجوی ویژه» شهید سعید امامی بوده اند و به طور معمول باید مرجع مورد استناد دوستان گمنام خود در امور مربوط به فرقه، یعنی کتاب «فرقه ها در میان ما» را خوانده باشند و اگر هم تاکنون فرصت مطالعه این گنج امنیتی را نداشته اند، لابد محتوای آن را قبول خواهند کرد، انشاء الله !

طبق این کتاب، فرقه ها حول چند فاکتور تعریف می شوند.یکی از اساسی ترین این فاکتورها، «داشتن رهبر یا رهبرانی است که ادعا می کنند که برای هدایت مردم مامور شده اند» ! نمی دانم این ادعاها چرا مرا به یاد ستون «یادداشت روزانه» کیهان می اندازد که با راهبرد رهبران «همیشه در پشت صحنه»، برادر حسین همیشه در صحنه را در سفینه نجات کیهان نشانده اند و در حال هدایت خلق گمراه به سوی صراط مستقیمی هستند که به «ابا» ختم می شود! طبق این تعریف، تفکر طالبانی ریشه دار در برخی از ارکان فرهنگی جامعه ما، یک «تفکر فرقه ای» و متولیان آن، «فرقه ساز» و «فرقه گرا» هستند. «جلوه این تفکر را می توان در عملكرد تروريست هاي القاعده در عراق كه هنر آنها در سر بريدن و شكنجه در جلوي دوربين است، مشاهده کرد. امروز این اندیشه القاعده ای توسط عده ای از منافقان مسلمان نما و القاعدۀ فرهنگی (تحت پوشش اداره برخورد با ادیان و جمعیتهای معنوی) بر عرصه های بسياري از اندیشه و معنویت و فرهنگ سرزمین ما چنگ انداخته است . اعمال کثیف خود را با نام خدا، اسلام و قرآن می آرایند و به پای نظام جمهوری اسلامي می نویسند. طالبان مذهبي ایران همان هایی كه قتل هاي زنجيره اي و وقايع كوي دانشگاه را بوجود آوردند و دل حافظان اسلام و انقلاب را شكستند. با واژه های توخالی و دهن پرکن خود جای حقایق را می گیرند و آن را تحریف می کنند. در واقع اندیشه القاعده ای به همه چیز با نگاه ابزاری می نگرد و به افراد، مسائل و تصمیم ها جنبه قدسی می دهد. رذیل ترین و پست ترین جنایتکاران، افرادی مقدس و به عنوان شهیدان راه خدا خوانده می شوند. همان دیدگاهی که می گوید: سعید امامی يك مرد بود كه هرزه ها را از بين مي برد و با لقب شهید سعید امامی خوانده می شود. همان تفکر ماکیاولیستی که هدف وسیله را توجیه می کند. این تفکر دین، قدرت و ثروت را سه حلقه وابسته به هم می داند که هر یک بعدی را تامین می کند. از خشونت، جنايت،‌ بي عدالتي،‌ ظلم و تجاوز به حقوق ملت و ناموس آنها به نام دفاع از دين حمايت مي شود و پروژه مقدس كردن تصميم گيري های امنیتی و قدسي كردن حکم های صادره دنبال می شود. در واقع به نام علی، معاویه وار حکم رانده می شود. همانطور که حسين بن علي در روز عاشورا خطاب به سپاهيان يزيد فرمود: «مردم بنده دنيايند، دين را تا آنجا مي خواهند كه كار دنيا را با آن سر و صورتي دهند و چون روز امتحان پيش آيد دينداران اندك خواهند »

شهید مرتضي مطهري كه مورد وثوق بسياري از استوانه هاي نظام هم هست، در اين باره مي گويد: «هر زمان كه پيشوايان مذهبي مردم كه مردم در هر حال آنها را نماينده واقعي مذهب تصور مي كنند پوست پلنگ مي پوشند و دندان ببر نشان مي دهند و متوسل به تكفير و تفسيق مي شوند مخصوصا هنگامي كه اغراض خصوصي به اين صورت در مي آيد، بزرگترين ضربت بر پيكر دين و مذهب به سود ماديگري وارد مي شود.

واي به حال جامعه مسلمين آن وقت كه گروهي خشك مقدس يكدنده جاهل بيخبر، پا را به يك كفش كنند و به جان اين و آن بيفتند، چه قدرتي مي تواند در مقابل اين مارهاي افسون ناپذير ايستادگي كند؟ كدام روح قوي و نيرومند است كه در مقابل اين قيافه هاي زهد و تقوا تكان نخورد، كدام دست است كه بخواهد براي فرود آوردن شمشير بر فرق اين ها بالا رود و نلرزد؟... اگر اينها پا بگيرند همه را به درد خود مبتلا خواهند كرد و جهان اسلام را به جمود و ظاهر گرايي و تقشر و تحجري خواهند كشانيد كه كمر اسلام خم شود.»

« خداوند بزرگ، دین را برای انسان آفریده است نه انسان را برای دین.لذا نقش پیامبرانه بازی کردن، آموزگار اخلاق یک ملت بودن، پرچمدار و مالک دین و اخلاق و ارزش ها بودن، کار یک یا چند نفر حقوق بگیر که یک روزنامه دولتی را سرپرستی می کنند نیست، مؤمن بودن و انقلابی بودن و ارزشی بودن این نیست که در حجره و یا اتاقک یک مؤسسه دولتی که از حقوق بیت المال ارتزاق می شود، بنشینیم و ادعای پیامبری کنیم. خوفناکترین و زهرآگین ترین اندیشه های تبهکارانه، اندیشه هایی است که از فرط تهیدستی و بی مایگی و سرخوردگی، خود را به آرمانی می آویزند و برای جبران کاستی های هولناک خویش، ماهیتی جعلی و مؤمنانه یا ایدئولوژیک می آفرینند... سوء استفاده از دین و مقدسات، عملی گناه آلودتر از توهین مستقیم به آنهاست...»

یکی دیگر از فاکتورهای فرقه ها «ساختار تشکیلاتی» آنهاست. طبق کتاب مورد نظر « فرقه ها خود را نوآور و منحصر به فرد می دانند.ادعا می کنند اعضای آنها برگزیده ، تکامل یافته و خاص هستند و غیر عضوها موجودات پایین تر محسوب می شوند.»! فکر می کنم زمانی که خواهر سینگر در حال نگارش این پروژه امنیتی برای سیا بود، هنوز بولتن اطلاعاتی مربوط به شهروندان درجه یک و درجه دو از سوی همکاران ایرانی شان برای آنها ارسال نشده بود وگرنه خانم سینگر سعی می کرد برای تکمیل پروژه خود، از تعاریفی استفاده نکند که دوستان مستقر در بنگاه دروغ پراکنی کیهان را «در دام فرقه» مورد تعریف خود بیاندازد!

از دیگر مواردی که در شناسایی «فرقه ها» به استناد کتاب «فرقه ها در میان ما» کمک کننده است، «برنامه هماهنگ شده مجاب سازی» است که توسط فرقه ها بکار گرفته می شود: «تفکر سیاه سفید،هرکس بامن نیست بر من است.» دارای نوعی کلام و بیان آشکار به شکل یک کتاب، مانیفست یا دکترین هستند.فرقه ها اعضای خود را به طرق مختلف کنترل نموده و به کسانی که می خواهند فرقه را ترک کنند تحت عناوین بریده، مزدور و خائن حمله کرده و نظرات خصمانه ای توام با عدم اعتماد را نسبت به جهان خارج از تشکیلات جا می اندازند.

« هر کس که مثل کیهان فکر نمی کند، خائن، توطئه گر، فاسد الاخلاق، دست نشانده استکبار و عصاره بدی هاست. هر کس که با روزنامه کیهان هم عقیده نیست یا جاسوس است یا جاسوسی است که خودش هم نمی داند یا فراماسونر است یا عضو منافقین! و وابسته آنهاست یا جزء فرقه های جدید نفاق است» «يك عده فرهنگي سمپوزيم مجسمه در تهران برگزار مي‌كنند كيهان فحش مي‌دهد كه اينها دارند از بيگانگان پول مي‌گيرند و منافق‌اند و بي‌دين‌اند و .... يك عده ديگر درباره اديان توحيدي جهان و براي پيدا كردن نقاط اشتراك اديان بزرگ جهان جشنواره اديان توحيدي برگزار مي‌كنند باز كيهان شروع مي‌كند به هتاكي كه اينها صهيونيست ! هستند و دارند مملكت را به هم مي‌ريزند.... عده‌اي روزنامه‌نگار با مجوز وزارت فرهنگ و از طرف انجمن صنفي خودشان در يك كارگاه علمي آموزش روزنامه‌نگاري شركت مي‌كنند باز كيهان پرده‌دري را آغاز مي‌كند كه آي ايها‌الناس اينها خائن به كشور هستند و خرابكارند و با امريكا و اروپا در رابطه اند تا مملكت را به هم بريزند و ... هزار نمونه ديگر كه همه به ياد دارند و مي‌توانند از آنها نام ببرند.»

«از نظر کیهان همه مردم جهان جهنمی هستند چون مثل کیهان زندگی را سیاه و سفید نمی بینند. درست تر بگویم همه قاره ها، کشورها، شهرها، محلات و کوچه های جهان سیاه است و فقط کوچه ای که اندیشه های آنان جریان دارد سفید و بهشتی است. بر اساس این نگرش سیاه و سفید، چنین اعتقادی وجود دارد که اگر دگراندیشان و دگرباشان را آزاد بگذاریم از میان آنان «واتسلاو هاول» هایی بیرون خواهد آمد که با رمان و فلسفه و ادبیات مردم را به سوی خود جذب می کنند و در نهایت قدرت را تصاحب خواهند کرد. اما این تحلیل و فرض امنیتی که همه چیز را از پشت یک عینک کاملاً دودی و سیاه می بیند و اولین اصل آن بدبین بودن و به همه شک داشتن است ، تا چه حد می توانددرست باشد؟ یک زمانی می گفتند آمدن موبایل به ایران یعنی سقوط انقلاب و ایران اسلامی . چون می گفتند آزاد شدن موبایل یعنی دسترسی همۀ‌ مردم به وسیله ای مانند بی سیم ، با این تفاوت که این بی سیم در آن واحد می تواند با همه جا ارتباط داشته باشد و غیره . طبق این فرض ورود پدیدۀ موبایل یک توطئه برضد اسلام و نظام محسوب می شد . چند سال قبل از آن ، این گونه نظریه پردازان در مدارقرار گرفتن بعضی ماهواره های رادیویی و تلویزیونی را نقشه ای برای براندازی کشورهای اسلامی و در رأس آنها ایران تلقی می کردند . براساس این دیدگاه مردم دو گروه هستند ، عده ای متهم هستند و عده ای مجرم . هیچ چیز خوبی در این دنیا نیست و همۀ‌ خوبی ها ، پوشش هایی هستند برای توطئه های شومی که در دل آنها نهفته شده است . طبق توهم توطئه ، دکتر سروش جاسوس غربی هاست و کسی است که برای نابودی اسلام و فلسفۀ اسلامی تیشه ای از جنس قلم به دست گرفته است . سعید حجاریان شکل پیشرفته ای از مسعود رجوی است . آقای مهاجرانی یک مهرۀ‌ انگلیسی است و خود آقای خاتمی کسی است که با نظریۀ‌ معروفش شانه به شانۀ آمریکایی ها زده است و اسلام را در خطر جدی قرار داده است .در گذشته این فرض چنین حکم می داد که دکتر شریعتی نه اسلامی است نه انقلابی بلکه فردی التقاتی است و اعتقادات محکمی ندارد»

از دیگر نشانه های شاخص «فرقه»، خصلت «فریبکاری» به منظور پنهان ماندن نیت و هویت اصلی عوامل پشت پرده آنهاست که به این منظور تبلیغات دامنه دار انحرافی به قصد انحراف اذهان و فریب افکار عمومی در دستور کار قرار می گیرد. به نظرم کتاب «دروغهای کیهان» نوشته «انجمن متفکران و محققان ایران» توانسته است گوشه هایی از صدها پروژه «فریبکاری» بنگاه رسانه ای «گوبلز» را به جهانیان نشان دهد و اثبات كرىه است كه آقای شریعتمداری استحقاق دريافت نشان «فرقه کیهانیسم» را داشته اند!

«کنترل و محدود سازی اطلاعات» از دیگر فاکتورهای فرقه ها طبق تعریف خانم سینگر می باشد. با اين مفهوم كه همه چيز دروغ است و همه دروغ می گویند. فقط ما راست می گویيم. فقط از طریق ما می توانید به هر چه می خواهید برسید. همه باید با ما هماهنگ شوند. آقای رحمت الله صادقی نویسنده کتاب «مافیای رسانه و پرسشهای فروخورده» در این زمینه می گوید:«روزنامه کیهان هیچ گاه حاضر به اطلاع رسانی سالم و برخورد عادلانه نیست، لذا جز تعطیلی نشریات رقیب و نخبه گرا و محاکمه و مجازات و زندانی شدن مدیر مسئول و سر دبیر و تحت تعقیب قرار گرفتن نویسندگان آنها، اندیشه دیگری ندارد و در این راه کماکان می کوشد...واقعیت این است که کیهان به دنبال جامعه ای مفلوک و بی سواد است که عاری از روزنامه،نشریه، روشنفکر، نخبه، دانشجو و تنوع اندیشه باشد و اگر کور سوادی هم باشد فقط به خواتدن سیاه مشق های کیهان و نشخوار دروغ های به ظاهر مقدس آن خلاصه شود.»

من شک ندارم «خواهر سینگر» اگر می دانست با استناد به کتابش قرار است برادر حسین و رسانه شخصی ایشان را «فرقه» بنامیم، قبل از مرگش از برادر حسین حلالیت می طلبید تا در جهان دیگر، مجبور نباشد «هویت محقق» خود را در مصاحبه های تلویزیونی آن هم از نوع «هویت» زیر سئوال ببرد !

سخن پایانی اینکه هرم مافیایی قدرت برای سرکوب اقشار مختلف مردم ایران بخصوص گروههای منتقد حاکمیت انحصارطلبان، لباس جنبش «ضد فرقه» بر تن کرده است و با کمک جیره خواران خود که سالهاست لباس مطبوعاتي به تن دارند، ولی هنوز هویت «بازجو» خود را از دست نداده اند، به دنبال پیاده کردن حیله های امنیتی وارداتی از سیا و موساد هستند. اعمال این منافقان که شايسته لقب «فرقه نفاق» هستند، تنها به تفرقة بیشتر و بدبینی و بی اعتمادی مردم نسبت به مسئولين نظام منجر شده است.چرا که تمام اين اعمال را به نام «دفاع از اسلام» مرتكب مي شوند. اگرآنها تا چندي پيش مخفيانه در«تاريكخانة اشباح»، با قتلهاي زنجيره اي روشنفكران اسلامي، در پي نجات «اسلام تبيين شده از سوي سعيد امامي» بودند و در «جنگ نهروان كوي دانشگاه» به ترور دانشجويان مسلمان پرداختند، امروزه همچون اجداد قرون وسطايي شان براي خود «ادارة مقدس» براه انداخته اند و براي اعمال ننگين خود هر روز بدنبال تصويب لايحه و قانون هستند تا بار ديگر تاريخ پس از قرنها، سايه شوم روحاني نماهاي مسيحي را در دستگاه تفتيش عقايد، امروزه در پيشاني «ابا؛اداره برخورد با ادیان و جمعیتهای معنوی» ببيند!!

«والسلام» «سید محسن شريعتي»

- واواك همان« وزارت» اطلاعات و امنيت ايران است كه جاي ساواك، «سازمان» اطلاعات و امنيت ايران را گرفته است!

- روزنامه هاي رسالت، جمهوري اسلامي و جام جم و سايتهايي نظير برنا، رجا و ...به همراه پدر خوانده مافياي رسانه اي ايران يعني كيهان، عناصر تشكيل دهنده فرقه كيهانيسم هستند.

- « فرقه ها در ميان ما» نوشته خانمها سينگر و لاليچ است كه در راستاي برخورد با جمعيتهاي معنوي دهه هفتاد به سفارش سازمان سيا نوشته شد و عليرغم اينكه در اين كتاب، به صراحت، امام خميني را رهبر فرقه حكومت اسلامي ايران ناميده اند، اين كتاب به شدت مورد توجه سربازان گمنام مستقر در نهادهاي امنيتي ايران قرار دارد، چرا كه با توجه به تعاريف مربوط به فرقه در اين كتاب، برچسب فرقه را مي توان به بسياري از منتقدان طالبان مذهبي ايران وارد كرد.

- نهادي مرموز در وزارت اطلاعات كه ظاهراً زير نظر معاونت فرهنگي وزارت قرار دارد و با همكاري نهادهايي مانند وزارت ارشاد، سازمان تبليغات، صدا و سيما و... تحت نام جعلي «اداره برخورد با اديان و جمعيتهاي مذهبي»، سالهاست به سركوب انديشمندان و دگرباشان و رهبران معنوي ايران مشغولند. درست همان كاري كه «دايره مذاهب» ساواك به آن اشتغال داشت.

- اينترنت- وبلاگ حافظان ايليا

- مرتضي مطهري- جاذبه و دافعه حضرت علي(ع)- ص 155

- رحمت الله صادقي- مافياي رسانه و پرسشهاي فروخورده

- كتاب « نقد كتاب آفتاب و سايه ها»- منصورون، فرزندان ايليا

- http://www.fahimehkh.com/2007/02/266.php

- مقاله «حقيقت يگانه و فرضهاي هفتگانه»- منصورون، فرزندان ايليا

- نسخه الكترونيكي اين كتاب از ياستها و وبلاگهاي مرتبط با آل ياسين قابل دسترسي

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید