رفتن به محتوای اصلی

بازی سیاست و بحران معیشت

بازی سیاست و بحران معیشت

تحولات اخیر ایران و گره خوردن بسیاری از مسائل اصلی مملكت با جانبداری های سیاسی، باعث شده كه این روزها گفتن و نوشتن از هر موضوعی رنگ و لعاب سیاست داشته باشد. صحبت از موضوعاتی چون حقوق بشر، حقوق اقلیت ها، حقوق زنان و كارگران و ... كه دیگر جای خود دارند.

اگر در دورهء هاشمی رفسنجانی، دغدغه اصلی دولتمردان آبادانی مملكت بود، مملكتی كه جنگ آسیب های بسیاری به آن وارد كرده بود. در دوره خاتمی، توجه به رشد فكری و معنوی جامعه، از طرف كسی كه خود اهل كتاب است، دور از ذهن نبود. در این دوره بود كه شعار اصلاح طلبی، آن هم از طرف یك روحانی، بسیار جلب توجه كرد. این روحانی خوش پوش، توجه مردم ایران را به نكته ای اساسی نیز جلب كرد و آن اینكه ایران برای همه ایرانیان است. دراین جا نمیخواهم به كاستی ها و نواقص این دوران اشاره كنم. زیرا كه معتقدم به اندازهء كافی هستند كسانی كه سیاهی ها را ببینند و از هر فرصتی برای انتقاد و كوبیدن طرف مقابلشان استفاده كنند.

حال در دورهء آقای احمدی نژاد هستیم. دستاوردمان در این دوره چه بوده است؟ شاید مطرح كردن چنین پرسشی در این زمان اندكی بی معنا باشد. زیرا كه از عمر ریاست آنهائی كه اسمشان در بالا ذكر شد، چندین سال است كه میگذرد، و فرصت كافی را برای نقد آنان داشته ایم. شاید بهتر باشد برای نقد این دوره هم چند سالی صبر كنیم.

اما، در تمام این دوران، یك فكر اساسی ودغدغه همیشگی، همراه ملت و دولت بوده است. وضعیت معیشتی مردم و در یك كلام اقتصاد. در اینجا قصد ندارم كه وضعیت معیشتی مردم ایران را دراین سه دوره با یكدیگر مقایسه كنم، زیرا مردمی كه این سه دوره را دیده اند خود بهترین قاضیان هستند.

بعد از وقایع انتخابات 22 خرداد، و شكل گیری جنبشی مدنی-اعتراضی، راهپیمائی ها واعتراضات بسیاری را شاهد بوده ایم. جالب آنكه معترضین از هر فرصتی برای بیان خواسته های خود استفاده می كنند. در این میان حتی روزهایی كه در آنها تظاهرات سابقا دولتی-حكومتی نیز برگزار می شد استثنا نمی باشد. نمونه آخر آن 13 آبان بود. 13 آبان امسال هم آمد و رفت. اما 13 آبان امسال تفاوتهای بیشماری با سالهای قبل داشت. سالهای قبل شاهد حضور مردمی بودیم كه آرام در مسیرهای تعیین شده حركت می كردند، شعارهایی كه از قبل آماده شده بود را تكرار می كردند، به سخنرانی گوش داده و آرام به منازل خود باز میگشتند. نه پلیس ضدشورشی بود، نه لباس شخصی ای، نه گاز اشك آوری ونه...

حتی با كند شدن و بعضا قطع شدن اینترنت و فرستادن پارازیت بر روی امواج ماهواره ای، همه ما شاهد بودیم كه این روز متفاوت بود. البته این تفاوت را میتوان به نتایج انتخابات اخیر درایران ربط داد. انتخاباتی كه با به میدان آمدن شخصیتی كه سالها سكوت كرده بود، و با همسوئی شخصیتی اصلاح طلب، البته این امید را در دلهای بسیاری از ایرانیان زنده كرده بود، كه دوران اختناق، گذشته و اكنون هنگام تغییر است. اما چه شد؟

سركوب ها و بازداشتهای بیشماری را همه دیده ایم، لااقل از شبكه های تلویزیونی واینترنت دیده ایم. از همان فردای 13 آبان در سایتها و شبكه های اجتماعی كامنتها و مطالبی دربارهء 16 آذر به چشم میخورد. در مصاحبه های فعالین سیاسی خارج از كشور نام مراسم مذهبی ای مانند تاسوعا و عاشورا و حتی عید نوروز، شنیده می شود. اما آنچه كه در پیش روی مردم ایران قرار دارد، واقعا نامعلوم است.

نمیدانم ونمیخواهم حدس بزنم كه این بازی تا بكجا ادامه خواهد داشت. آیا باید انتظار این را داشته باشیم كه به هر مناسبتی كه بحمدالله در تقویم ما هم به وفور یافت میشود، سبزها از یك طرف و لباس شخصی ها از یكطرف به مقابله بر خیزند؟ نمی توان انتظار داشت كه دولت كوتاه بیاید و باب میل مردم رفتار كند، كه البته اگر این كار را بكند قدمی مهم به سوی دموكراسی و جمهوری برداشته ایم. اما ادامه این روند به جایی می رسد كه مانند سالهای نه چندان دور زمامداری آقای رفسنجانی، تجمع ۵ نفر بیشتر در خیابانها و مكان های عمومی، به بهانه سركوب اغتشاشگران، ممنوع می شود واین یعنی یكقدم به سوی توتالیتاریسم. توتالیتاریسمی كه یك ایدئولوژی دینی آن را حمایت میكند. اینكه چه باید كرد وچه نباید كرد در حیطه این مقاله نیست. بدون اغراق هرچه بیشتر به دور و اطرف خود وجامعه، نگاه میكنم بیاد دیدگاههای ماركسیستی می افتم: «یك نظم تحمیل شده از بالا با پائین بوسیلهء ایدئولوژی».

اما آنچه كه امروز همه ایرانیان را رنج میدهد، نه حضور دائمی روحانیون در مدارس، نه حضور نیروهای پلیس در مقابل مدارس، نه تشكیل پایگاههای بسیج دانش آموزی در مدارس ابتدایی، نه هادیان سیاسی هستند كه قرار است در مدارس به نیروی اصلی مقابله با جنگ نرم تبدیل شوند، تو گویی مدرسه جای نبرد شده است نه تحصیل. رنج ما امروز از حذف شاهان از تاریخ مدارس نیست، شاهانی كه نمیتوان به آسانی از آنان گذشت. شاهانی كه تاریخ پرفراز ونشیب مملكت ما را با همه بدی ها و خوبی هایشان، می سازند.

همه نكاتی كه در بالا ذكر شد شایان توجه است. البته این لیست را میتوان بسیار گسترش داد. در ابتدای مقاله به اقتصاد اشاره كردم. مسئله اقتصاد در كنار تمام مسائل گفته شده در بالا عمق مشكل را نشان می دهد. مشكل تامین معیشت ایرانیان. شاید امروز بیشترین نگرانی ها از طرح تحول اقتصادی وهدفمند كردن یارانه هاست. طرحی كه بسیاری عقیده دارند تورم را افزایش داده و پول رااز جیب ملت به جیب دولت سرازیر می كند. اما این تمام ماجرا نیست. برای درك بهتر وضعیت اقتصادی باید تكه های این پازل را دركنار هم چید:

1- محمود احمدی نژاد، در مصاحبه تلویزیونی خود در شبکه پنج سیما گفت: «ما تصمیم گرفتیم که مدیریت مترو را به دولت برگردانیم و برای آن مدیر نیز انتخاب خواهیم کرد.» در ماه های گذشته رسانه ها و چهره های سیاسی هوادار محمود احمدی نژاد شرکت مترو و شهرداری تهران را متهم به سیاسی کاری در انجام کارهای مترو کرده اند و در مقابل محسن هاشمی؛ مدیر عامل مترو و محمد باقر قالیباف؛ شهردار تهران، دولت را متهم کرده اند که بودجه مورد نیاز مترو را تامین نمی کند و این شبکه در تامین نیازهای خود با مشکلات جدی مواجه شده است. حال باید پرسید این "ما" كه آقای احمدی نژاد از آنها صحبت میكند چه كسانی هستند و چرا اكنون ودر این زمان دولت می خواهد مترو را در اختیار داشته باشد؟

2- از طرف دیگر وزیر راه و ترابرى جمهورى اسلامى ایران مى گوید كه قرارگاه خاتم الانبیاء وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامى برنده یك مناقصه دو و نیم میلیارد دلارى پروژه ساخت خط ریلى پس کرانه در منطقه آزاد چابهار شده است. واگذارى پروژه ساخت خط ریلى منطقه آزاد چابهار به مهمترین واحد اقتصادى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در حالى صورت مى گیرد كه مهر ماه گذشته نیز كنسرسیوم «توسعه اعتماد مبین» – شامل چند شركت زیر نظر سپاه و بیت رهبری – بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران را رقم زد و در كمتر از نیم ساعت ۵۰ درصد به علاوه یك سهم شركت مخابرات ایران را خرید.

دو نمونه بالا نشان می دهد كه با توجه به ضعف مردم و شركتهای خصوصی، دولت قصد دارد تا با در اختیار گرفتن طرح های مهم و سودآور، پول بیشتری را به جیب خود واریز كند. اعتراضها به فعالیتهای اقتصادی سپاه در حالی ادامه دارد كه محمود احمدى نژاد در آبان ماه سال ۱۳۸۷ گفته بود: «مى گویند حضور قرارگاه [خاتم الانبياء] در پروژه هاى كشور راه را براى حضور سایر بخش ها تنگ مى كند؛ در صورتى كه این حرف غلط و از روى عدم اطلاع است.» اما در عمل چیز دیگری را مشاهده می كنیم.

3- همه اینها در حالی صورت می گیرد كه کاخ سفید روز دوازدهم نوامبر اعلام کرد: باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، تحریمهای اقتصادی سی ساله علیه ایران را برای یکسال دیگر تمدید کرد. همزمان با تمدید تحریم های ایران، دادستان های دولت فدرال آمریکا نیز طی شکایتی خواستار مصادره آسمانخراش بنیاد علوی و شرکت آسا در نیویورک و چهار مسجد متعلق به آنها شده اند.

از طرف دیگر موضوع سوخت نیروگاه های هستی و غنی سازید اورانیوم در خارج از ایران مطرح است كه البته مخالفان بسیاری را در مجلس داشته است وبعضی ها آن را غیراقتصادی می دانند. آیا هدف دولت از دست گذاشتن بر روی مترو، یا طرح هایی نظیر هدفمند كردن یارانه ها، جمع آوری پول بیشتر برای خرج در برنامه هسته ای می باشد؟ آیا پیشرفت این طرح به بهای آسیب دیدن اقشار مختلف جامعه توجیه ملی و عقلانی خواهد داشت؟

یک نماینده مجلس در مورد تبعات منفی هدفمند کردن یارانه ها گفت: «بیشترین تبعات منفی این طرح برای طبقات متوسط و پایین جامعه (فرودست) است و در مجموع آنها را به سمت نارضایتی سوق می دهد و احتمال ایجاد حرکت های وسیع اجتماعی_سیاسی از طرف این دو طبقه اجتماعی وجود دارد. این یک نگرانی جدی است و می تواند مشکلات بزرگتری را در کشور ایجاد نماید.» داریوش قنبری نماینده مردم ایلام و سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس در این باره گفت: «این که گفته اند این طرح جراحی اقتصاد ایران است در این شکی نیست، اما این موضوع مطرح می شود که جراح کیست و چه مهارتی نسبت به نوع جراحی دارد؟ و این که بیمار در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا بیمار شرایط جراحی را داراست؟ برخی از اوقات بیمارانی وجود دارند که قبل از جراحی باید تقویت شوند و یا اصلا قابلیت جراحی ندارند.»1

پیش بینی دقیق اثرات انتقال یارانه ها از حالت غیر مستقیم به مستقیم، کاری بس پیچیده و سخت و شاید هم غیرممکن است چرا که انجام چنین کاری نیازمند یک بانک اطلاعات دقیق و گسترده از صدها متغیر اقتصادی و اجتماعی داخلی و خارجی از یک سو و یک مدل اقتصادی و اجتماعی كلان از سوی دیگر است تا رفتار متغیرهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی را در ارتباط با یکدیگر بتوان شناسائی نموده وبه شبیه سازی ارتباط میان آنها برای زمان پس ازنقدی كردن یارانه ها پرداخت2.

اما آنچه مسلم است اینكه این طرح موجبات افزایش تورم را فراهم خواهد كرد. تورم موجب تحت فشار قرار گرفتن صاحبان درآمدهای ثابت و كم و یا بی درآمدها می شود و البته نفع ظاهری صاحبان دارائی و درآمدهای متغیر در آن است كه تورم حاكم باشد. اما در یك بیان من حیث المجموعی در این مهم كه تورم به ضرر همه كسانی كه در اقتصاد هستند و یا از اقتصاد كشور متاثر می شوند می باشد. تردیدی وجود ندارد زیرا تورم با افزایش هزینه های سرمایه گذاری امكان سرمایه گذاری را كم و در نتیجه به افت و یا حتی منفی شدن نرخ رشد تولید كل می انجامد و بدیهی است در شرایط اقتصادهائی همچون اقتصاد ایران بقای مشكل بیكاری از پی آمدهای اجتناب ناپذیر افت نرخ و یا كاهش سرمایه گذاری است3.

اما نكته آخری كه باید به آن توجه شود اینكه در چنین شرایطی كه بیكاری و تورم بیداد می كند، خاصه خرجی دولت آنهم برای سركوب اعتراضات آرام مردمی جای تاسف دارد. در وبلاگ مهدی بیا4 چنین می خوانيم:

«... روز شنبه نهم آبانماه جلسه ای در پایگاه بسیج به دعوت فرمانده پایگاه داشتیم که در آن جلسه ، راهکارها و روشهای مسالمت آمیز برخورد با اغتشاشگران مراسم 13 آبان از سوی فرمانده پایگاه قرائت شد . و در پایان جلسه یک ساعت ونیمه از سوی فرمانده به هر یک از اعضای فعال بسیج پایگاه مبلغ چهارصد هزار تومان بصورت چک پول نقدا پرداخت شد که رسید آن نیز گرفته شد که پرداخت این مبلغ در پایان چنین جلسات بی سابقه بود . و مهمتر از آن فرمانده پایگاه اعلام کرد که پس از گذر از 13 آبان به ازای دستگیری هر یک از اغتشاشگران و همچنین ارائه مدارکی مستند بر اغتشاشگری افراد مذکور که میتوان با همراه داشتن چند شاهد بین خود و یا دوربین فیلمبرداری و یا عکسبرداری این مستندات را در هنگام اغتشاشگری و دادن شعارهای ضد انقلاب تهیه کرد . مبلغ دویست و پنجاه هزار تومان تشویقی برای هر یک اغتشاشگر دریافت خواهید کرد... من خود شاهد بودم که برای افزایش تعداد دستگیریها در 13 آبان فرمانده بسیج یکی از مناطق تهران با همکاری تعدادی از پرسنل یگان ویژه نیروی انتظامی پارکینگ منزل خود را تبدیل به یک بازداشتگاه موقت کرده بود که در عصر 13 آبان بیش از 2 مینی بوس افراد دستگیر شده اعم از زن و مرد به بازداشتگاه سپاه انتقال دادند...»

جای تاسف است كه در مملكتی كه عدهء بسیاری صورت خود را باسیلی سرخ می كنند و هستند بسیاری كه از شدت فقر حتی نای سیلی زدن به خود را نیز ندارند، چنین رفتار تبعیض آمیزی بین خودهای و غیرخودی ها صورت میگیرد. شاید این مقاله باید یك مقاله یكدست اقتصادی می بود اما در كشوری كه سیاست حتی در مدارس ابتدائی نیز نفوذ كرده و همه چیز را تحت شعاع گرفته خود قرار داده نمیتوان از اقتصاد گفت و از سیاست نگفت. درواقع در حوزهء اقتصاد خرد و اقتصاد كلان اكنون با یك بحران روبرو هستیم كه نیازمند كار كارشناسی است نه شعارهای سیاسی. نیازمند نگاهی خالی از تعصب و جناح پرستی است، دیدگاهی كه تمام مردم ایران را پوشش دهد.

منبع:

1- http://www.fararu.com/vdccmsq1.2bq1o8laa2.html

2- http://www.ayande.ir/1387/04/post_566.html

3- http://alef.ir/content/view/39208/

4- http://mahdibia.wordpress.com/

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید