رفتن به محتوای اصلی

شکاف در ائتلاف کودتاچیان و آزمون بزرگ جنبش سبز

شکاف در ائتلاف کودتاچیان و آزمون بزرگ جنبش سبز

شکاف در ائتلاف کودتاچیان و آزمون بزرگ جنبش سبز/ گروه تحلیلگران انقلاب سبز

کاری از گروه تحلیلگران انقلاب سبز

رهبر نظام، برخلاف انتظارات، توافق با آمریکا را نفی کرد و مذاکره دولت کودتا با آمریکا را مذاکره گرگ و میش

نامید. شاید این سخنان در آستانه روزی که سبزها برای شرکت در راهپیمایی بزرگ خود آماده میشوند،

چندان جلب توجه نکند، اما تحلیل دقیق سخنان فوق و مقایسه آن با گفته های رئیس دولت کودتا، خبر از

فرصتی عظیم برای جنبش سبز میدهد که باید با تمرکز و هشیاری تمام به آن توجه کرد.

قبلا و در تحلیل مذاکرات هسته ای در ژنو، در مقاله مفصل "دولت کودتا و و پرونده هسته ای؛ فرصتها و خطرات جنبش سبز" گفته بودیم که «طرح کلی سیاست خارجی نظام، تابع تحولات بین المللی (مثلا تعامل روسیه و امریکا یا قطعنامه های شورای امنیت) نیست، بلکه بیش از هر چیز وابسته به موقعیت جناح های سیاسی و وزن و نقش نیروهای سیاسی در داخل کشور است». همچنین به این نکته اشاره شده بود که طبق طرح سیاست خارجی دولت نهم، قرار بود پس از سرکوب کامل اصلاح طلبان و حذف تمام نیروهای سیاسی غیر خودی، سازش با آمریکا بر سر پرونده هسته ای با دادن باج و امتیازات سنگین صورت گیرد و تنها در شرایطی میتوان جلوی تسلیم و تاراج کشور را گرفت که جنبش سبز با تمام قوا وجود بحران در کشور را اثبات کند و به هر صورت ممکن از تثبیت حاکمیت دولت کودتا ممانعت کند.

اکنون تایید تحلیل پیشین را میتوان به طور شفاف مشاهده کرد: در حالی که سپاه پاسداران و دولت نهم با اصرار فراوان معتقدند که دیگر بحرانی در کشور وجود ندارد و جنبش سبز مهار شده است، اما این ادعا مورد تایید رهبر نظام نیست و او معتقد است که بحران ادامه دارد و دولت کودتا هنوز نتوانسته است شرایط داخلی مساعد را برای توافق با آمریکا فراهم نماید. او ظاهرا به آمریکا حمله میکند و از سیاستهای آن کشور را لبخند ظاهری نامیده است، اما از نظر فنی، علت بیان این سخنان، عدم کارآمدی دولت کودتا در یکدست کردن حاکمیت و سرکوب و حذف نیروهای رقیب از عرصه سیاست کشور است که این ناکارآمدی و شکست در حضور مدنی و عظیم جنبش سبز متجلی میشود. رهبر نظام به این دلیل از آمریکا انتقاد میکند که معتقد است فقط زمانی میتوان با آمریکا توافق کرد که هیچ صدای مخالفی در درون کشور وجود نداشته باشد.

به همین دلیل اکنون رابطه و مذاکره با آمریکا به عرصه ای برای رقابت و اختلاف نظر درونی در بین ائتلاف کودتاگران تبدیل شده است: از یک طرف دولت کودتا و سپاه میدانند که اگر موفقیت قابل توجهی در سیاست خارجی کسب نکنند و مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم را حل نکنند، سقوط خواهند کرد و به همین دلیل تسلیم در برابر غرب را همکاری مینامند: رئیس دولت کودتا ادعا میکند که رویکرد آمریکا در پرونده هسته ای از رویارویی به همکاری تغییر کرده است و ما هم باید با غرب و آژانس همکاری کنیم، اما از طرف دیگر، رهبر نظام این ادعا را رد میکند و معتقد است که تهدید هنوز ادامه دارد و در چنین شرایطی مذاکره و همکاری با آمریکا اشتباه است.

آشکار است که اختلاف نظر موجود و سردرگمی و ناتوانی نظام از ارائه پاسخ به پیشنهاد آژانس و قدرتهای غربی، و استمهال های پی در پی، بیش از هرچیز در عظمت و قدرتنمایی مدنی جنبش سبز ریشه دارد. چرا که دولت کودتا و سپاه، هنوز نتوانسته اند عرصه سیاست داخلی را پاکسازی و رقبا و منتقدان را حذف کنند. پس از پایان دور اخیر مذاکرات و بازگشت دیپلماتهای دولت کودتا، هر روز یکی از سران جناح راست یا نزدیکان رهبری، شرایط پیشنهادی غرب را غیر منصفانه و نادرست میخواندند و بدین طریق موضع دولت کودتا در درون مجموعه نظام، هرچه بیشتر تضعیف شد. روز 12 آبان هم رهبری عدم امکان توافق با آمریکا را به زبان خاص خود بیان کرد. روز 13 آبان روزی است که رهبری در مورد حمایت یا عدم حمایت از دولت کودتا تصمیم نهایی خود را اتخاذ خواهد کرد و این تصمیم در اعلام پاسخ نهایی نظام در مورد مذاکرات هسته ای متجلی خواهد شد. به همین دلیل، بدون هیچ تردیدی تکرار تظاهرات عظیم روز قدس، ضربه ای جبران ناپذیر به دولت کودتا و محافل نظامی پشتیبان آن وارد خواهد آورد، که قابل مقایسه با ضربه روز قدس نیست.

در چنین شرایطی است که سپاه پاسداران کودتا، روز 13 آبان را روز تجدید بیعت با رهبری مینامد تا به او اثبات کند که بحران جمع شده است و مخالفان با موفقیت سرکوب شده اند و میتوان بدون نگرانی از تبعات داخلی، با آمریکا به توافق رسید. سپاه قصد دارد فردا نمایشی از تبعیت و پیروی از ولایت مطلقه اجرا کند و به همین منظور کلیه نیروهای تحت امر خود را بسیج کرده است تا یک نمایش ولایت پذیری در خیابانهای تهران به راه بیندازد.

اگر راهپیمایی 13 آبان در شرایطی مانند روز قدس یا تظاهرات 25 خرداد انجام شود، پایان کار دولت کودتا بسیار نزدیک خواهد بود، اما اگر در این روز، بی انگیزگی یا تردید سبزها، فاجعه ای مثل 23 تیر (سرکوب جنبش دانشجویی در سال 78) را به دنبال آورد، باید منتظر روزهایی وحشتناک برای جنبش سبز و رهبران جنبش باشیم. سبزها باید بسیار هشیار باشند که این بار، ساعت یا مسیر تظاهرات یا درگیری های شغلی و کاری به هیچ عنوان توجیه مناسبی برای عدم شرکت در راهپیمایی روز 13 آبان نخواهد بود.

13آبان نه تنها روزی کلیدی و تعیین کننده در سیر حرکت جنبش سبز، بلکه نقطه عطفی در فرایند صلح جهانی و امنیت منطقه خواهد بود. در صورتی که مردم و هواداران میلیونی جنبش سبز، با جدیت و احساس مسئولیت شهروندی و ملی در این راهپیمایی شرکت کنند، فشار ناشی از تنش خارجی و اپوزیسیون داخلی، یکجا جمع شده و ضربه مهلکی به محافل نظامی و دولت کودتا وارد خواهد کرد.

آزمونی تاریخی و در حد آزمونهای الهی پیامبران، و حتی عظیم تر از آن، در انتظار مردم ایران است، جای تن آسایی و عافیت طلبی نیست؛ در روز 13 آبان 1388، نه تنها آینده ایران، بلکه صلح جهانی با تصمیم تک تک شهروندان ایرانی، تعیین خواهد شد

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
کارگروه تحلیلگران انقلاب سبز

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید