در بعضی سایتهای فارسی زبان خارج از کشور، در بخش «نظر خوانندگان»، بارها دیده شده است که به افراد، به ويژه نویسندگان و هنرمندان، به بهانهی «نظردهی»، تهمت و افترا زده و شایعههای عجیبوغریبی پراکنده میشود و متأسفانه جامعهی نویسندگان نیز در برابر این رفتارهای غیرمتمدنانه و ناشایست سکوت میکند و واکنشی جمعی از خود نشان نمیدهد.
دلیل آنکه این واکنش اعتراضی را بیشتر و در درجهی نخست، وظیفهی جامعهی نویسندگان میدانم و نه دیگران، این است که نویسندگان با ارسال نوشتههای خود به چنین سایتهایی، ناخواسته، این سایتها و درنتیجه، رفتار غیرمدنی گردانندگان آنها را بهگونهای تأیید و تقویت میکنند.
مبارزهی اجتماعی چند وجهی است و مهمترین آن، شناسایی و آموزش حقوق مدنی و فرهنگ دموکراتیک و نقد پیوسته آنها است و کوشش برای نهادینه کردنشان. ناگفته روشن است که به جز فراهم آوردن عاملهای عینی و رشد زمینههای مادی، عاملهای ذهنی و آموزش نیز نقشی تعیین کننده دارند و در دوران روشنگری، نقد فلسفهی اخلاق و فرهنگ، بیشترین سهم را در کنار خردورزی و تلاش در راستای پایهریزی جامعهی مدنی داشته است. برای اصلاح و بهسازی فرهنگ، بایستی رفتارها و کردارها را پیوسته بررسی و ریشهیابی کرده و در برابر آن، واکنشی درست و سازنده داشت. این واکنشها از چنان نقش و اهمیتی برخوردارند که با توجه به آن، تشخیص و تعیین الویتِ عاملهای عینی و ذهنی در رشدِ اجتماعی و فرهنگی را دشوار میکند.
اگر به بخش «نظر خوانندگان» بعضی از سایتها که در پایین مقالهها درج میشود نگاهی بیاندازیم، میبینیم که برای نمونه، در پیوند با یک مقالهی سیاسی ـ اجتماعی، و یا حتا ادبی و علمی! «نظر»هایی درج شده که نه تنها ربطی با موضوع آن مقاله ندارند، بلکه بیشتر، و با انشائی پر از نفرت و کینه، به نویسندهی آن فحاشی شده و یا تهمت و افترایی بسته شده و مسائل شخصی و خانوادگی وی مورد تعرض واقع شده است.
این «نظر»ها به شکل خودکار و درجا و بیواسطه درج نمیشوند، بلکه بنا بر توضیحی کلیشهای که در بعضی سایتها گنجانده شده است، نخست از سوی گردانندگان سایتها مطالعه شده و سپس با توجه به «موازین درج مطلب»، که به نظر میرسد به ندرت نیز مورد توجه قرار میگیرند، تأیید و منتشر میشوند. معنای دیگر این حرف و ادعا این است که ایشان هر نظری را آگاهانه درج میکنند؛ یعنی آگاهانه به نشر و پخش یک تهمت و شایعه دربارهی شخص و یا نویسندهای، یاری میرسانند. البته ایشان، به گمان خود، گویا «زیرکی» به خرج داده و مسؤلیت درج چنین نظرهایی را نمیپذیرند. اما از آنجایی که نام نویسندگان نظرهای درج شده معمولاً واقعی نبوده و هویت حقیقی یا حقوقیشان مشخص نیست، مسئولیت درج نظرهایی که در آنها به شخصی تهمت و دروغی بسته شده است، بر عهدهی مدیران و مسئولان سایتها است و ایشان در برابر قانون پاسخگویند.
وقتی که مقالهای در سایتها میخوانم، به نظرهای درج شده نیز نگاهی میکنم و معمولاً اگر ببینم به شخصی تهمت و توهینی شده، برای گردانندگان آن سایت موضوع را گوشزد کرده و گاهی نیز نظرم را در همان بخش مینویسم و به اینگونه رفتارهای ناشایست اعتراض میکنم.
چندی پیش، یکی از دوستان لینک مقالهای را برایام ارسال کرد که در قسمت «نظر خوانندگان»، به نویسندهای آشنا تهمتی زده شده و حتا همسر ایشان را نیز بینصیب نگذاشته بودند. از اینهمه بیمسئولیتی، چنان ناراحت و برآشفته شدم که برای یک لحظه، نامنصفانه با خودم گفتم: حقمان است اگر امثال احمدینژادها بر ما حکومت میکنند! اما پس از آرامش، مطلبی نوشتم و در آن، با احترام و دوستانه، مسئولیت گردانندگان یک رسانهی عمومی را یادآوری کرده و با اشاره به حقوق مدنی و شهروندی افراد، به مسئولان این سایت اعتراض کردم و از جمله نوشتم: در یک جامعهی سالم و دموکراتیک، تهمتزنی به اشخاص حقیقی و حقوقی در رسانهها، به هر شکل و بهانهای، نه فقط یک کار ضداخلاقی و رفتاری نامتمدنانه و ناشایست است، بلکه جرم محسوب میشود و میتوان آن را مورد پیگرد قانونی قرار داد. جالب توجه، پاسخ «غیرمستقیم» مسئول سایت است با این مضمون که: ما نظر خوانندگان را نمیتوانیم سانسور کنیم، بلکه به شخص موردِ تهمت واقع شده این حق و امکان را میدهیم که از خودش دفاع کند!
واقعاً به این همه «آزادمنشی» و «رفتار متمدنانه» ایشان بایستی آفرین و دستمریزاد گفت! این است سطح شعور و فرهنگ گردانندگان یک سایت اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور و مدعی «روشنگری» و مبارزه برای دموکراسی و سوسیالیسم! پاسخی که ایشان دادهاند، مصداق همان ضربالمثل «عذر بدتر از گناه» است و زشتی کارشان بسیار بدتر از رفتار گردانندگان کیهان جمهوری اسلامی مینماید.
* * *
با جدی گرفتن این موضوع که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برای نفوذ در اپوزیسیون در خارج کشور و شایعهپراکنی و تهمت زدن به فعالان سیاسی و اجتماعی بیکار ننشسته است و به ویژه در راستای دامن زدن به روحیهی یأس و غیرفعال کردن افراد و نیز پانگرفتن یک جبههی متحد و گسترده در میان اشخاص و گروههای سیاسی و اجتماعی، هرازگاهی پروژههای جدیدی را طراحی کرده و به اجرا میگذارد، نویسندگان و فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بایستی با سازمان دادن یک کار جمعی، با پدیدهی تهمتزنی و شایعهپراکنی در رسانههای خارج کشور به مقابله برخیزند. این حرکت، نه یک حرکت سیاسی، بلکه بیشتر، پذیرفتن و انجامِ وظیفهی مهم شهروندی در پیشگیری از آلوده شدن فرهنگ و اخلاق اجتماعی است و کمترین سود آن میتواند یاری رساندن به عمیقتر شدن و گسترش یافتن مناسبات درست و انسانی میان افراد و گروهها باشد و از سوی دیگر روشهای مدنی و دموکراتیک در کارهای جمعی را نیز ارتقاء دهد.
به نظر من، شاید سادهترین و مؤثرترین راهکار در برابر چنین پدیدهای این است که نویسندگان متعهد شوند برای سایتهایی که در آن، چه در مطلبی مستقل و چه در بخش «نظرخوانندگان»، به افراد حقیقی یا حقوقی تهمت زده و بدون ارائه مدرک و سند حرفی و یا کاری به ایشان نسبت داده و حقوق فردی و اجتماعیشان به گونهای زیرپا گذاشته میشود، نوشتههای خود را ارسال نکرده و حتا به بازچاپ نوشتههاشان در چنین سایتهایی اعتراض نموده و علت آن را نیز بنویسند و منتشر کنند؛ به ویژه سایتهایی که گردانندگانشان، در برابر درج تهمتها و شایعهپراکنیها در بخش «نظرخوانندگان»، خود را پاسخگو نمیدانند و از زیر بار مسئولیت حرفهای و حقوقی و اخلاقی خود شانه خالی میکنند.
همچنین میتوان، در رسانهای مشخص، با آوردن نمونههایی از تهمتها، از گردانندگان سایتها درخواست پاسخ کرد. افرادی که در رسانهها حقوقشان مورد تعرض واقع شده و به ایشان تهمت زده شده است نیز میتوانند با ارسال سند و متنی که در آن به ایشان تهمت زده شده، موضوع را به شکل خصوصی و یا عمومی، با نویسندگان درمیان بگذارند.
اعتراضهای فردی متأسفانه هیچگونه تأثیری نداشته و ندارد؛ با این پدیدهی غیرمتمدنانه و رفتارهای ضدفرهنگی، بایستی به شکل جمعی برخورد کرده و واکنش نشان داد.
م. پوریا
23 اکتبر ۲۰۰۹
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید