رفتن به محتوای اصلی

همسر و خواهر محسن امیراصلانی، زندانی عقیدتی که سه شنبه اعدام شد

همسر و خواهر محسن امیراصلانی، زندانی عقیدتی که سه شنبه اعدام شد
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا


Image removed.

از دوران کودکی می شناسمشان، محسن و برادر ها و خواهرش را، شمسی خانم مادر رنجدیده ی محسن امیر اصلانی را، خودش، خواهرش، دخترخاله ها و پسرخاله هایش همبازی ها من و خواهرهایم بودند.محسن مذهبی بود، بعدها روان شناسی خواند، علاقمند به تفسیر قرآن بود، بعدها کلاس تفسیر قرآن برگزار می کرد، شاگردان زیادی داشت.تفسیرهایش متفاوت از تفسیرهای رسمی و معمول بود، کلاس عرفان و طریقت برگزار می کرد.هشت -نه سالی بود در زندان بود.مادرم هربار به محله قدیمی می رفت خبرهای همسایه های قدیمی را برای ما می آورد.می گفت محسن زندان است، محکوم به اعدام...حالا امروز به مراسم ترحیمش رفته بودم.مادرش از ملاقات آخر می گفت:«محسن روحیه اش خوب بود به ما دلداری می داد.»لیلا همسرش مدام خطاب به محسن زیر لب می گفت:«عشق همه ی روزگارانم»هربار گریه اش می گرفت سعی می کرد بر خودش مسلط شود، جلوی اشکهایش را می گرفت و می گفت« باید قوی باشم، محسن به من می گفت همیشه قوی و صبور باش»....افسانه وقتی صدای مناحات خواندن برادرش از پشت بلندگوی مسجد پخش می شد، بیشتر از قبل منقلب می شد....
محسن امیراصلانی سه شنبه به اتهام بدعت در دین و توهین به حضرت یونس اعدام شد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید