راي براي تغيير و آزادي
تغييرات جدي و اساسي در راه است، جهان تغيير كرده است، امريكا تغيير كرده است، خاورميانه تغيير كرده است ، ايران راهي به جز تغيير ندارد؛ ، نظام حكومت و مديريت سياسي و اقتصادي ايران، بسيار كهنه، از كارافتاده و از بقاياي جنگ سرد، جنگهاي منطقهاي و استبداد سياسي و ديني است، اينك همه مولفههاي آن دگرگون شده است، پس ايران آماده تغيير است و ايرانيان نشان دادند كه ميخواهند تغيير كنند و بدون شك در مسير اين تغيير، ساختارها و موانع تغيير را از سر راه برخواهند داشت.
1- اشاره
جمله بسيار مشهوري از تروستكي نقل كردهاند كه ميگويد: «انقلاب مرد، زنده باد انقلاب»، مفهوم اين جمله نشانگر آن عظمت بي پايان تحول طلبي در جهان است. اينك اين شعار درخشان تحولخواهان ايران كه «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات» از مدرسه و دانشگاه، از زندان و تبعيد، از خانهها به خيابانها و از شهرها به روستاها و از كارخانهها به ادارهها چون طوفاني خروشان به راه افتاده است. غرش ميرحسين موسوي، پژواك نالهها و نعرههاي ميليونها انسان رنجديده ايراني است كه به اميد بهبودي از سحرگاهان تا شامگاهان و در صفهاي طولاني به صندوقهاي حكومت اعتماد كردند، كما اينكه پدران آنها با جان خويش به انقلابي اعتماد كردند كه اجدادشان در عصر مشروطهخواهي جان بر سرش گذاشته بودند. تمامي يك قرن گذشته در مسير اصلاحطلبي انقلابي و انقلاب اصلاحطلبي سپري گشته است. اينك آغازي ديگر در راه است كه آن سلاله جان باختگان با خون و زندان و تبعيد و عشق، پايههاي آن را استحكام بخشيدهاند.
از «انا لله و انا اليه راجعون» ميرحسين موسوي ميشود فهميد كه آن بيانيه ديگر اصلاحطلبي حكومتي نيست، از فريادهاي شبانه و روزانه جوانان و پيران در كوچهها و خيابانها و نيز از حضور گارد زرهپوش حكومتيان ميشود فهميد كه ميرحسين موسوي واقعاً اصلاحطلب انقلابي و انقلابي اصلاحطلب است و جنبشي كه با او پيوستگي ملي يافته، اصلاحطلب انقلابي و انقلابي اصلاحطلب است.حتي اگر او نخواهد و يانتواند اين جنبش را به مقصد برساند، ميري ديگر پرچمدار آن خواهد شد، گريزي از تداوم وپيروزي آن نيست. راهي ديگر آغاز شده است. راهي كه همه را بسوي خود ميخواند، راهي كه بيش از صد سال است، همچنان كوبيده ميشود. راهي كه صدها صف انقلابي و اصلاحطلب در راستاي آن گام برميدارند، احزاب، سازمانها، نهادهاي مدني، كارگران، كارمندان، زنان، دانشجويان، دانشآموزان، روستائيان، اصناف و استادان و معلمان و ... از صفهاي موازي و هم هدف اين راهاند و ميرحسين موسوي در جبهه مقدم اين صف تحولخواه است، « انا لله و انا اليه راجعون». «لا يغير به قوماً الا يغير به انفسهم»، ديگر اين ملت تغييركرده است و ايران را آنطور كه ميخواهد تغيير خواهد داد و در اين مبارزه، پايداري و خلاقيت همگاني ابزار مهم پيروزي است.
2- راي و آبرو
دوستان و شاگردان و جوانان به كرار تماس ميگيرند و گريهكنان ميگويند كه «كلاه بزرگي بر سرمان رفته است»، اما من به آنها ميگويم كه آنها(اقتدارگرايان) كلاه گشادي بر سر خود نهادهاند، شما يك راي داديد و همه آنها بيآبرو شدند كه هرگز و به هيچ قيمتي ديگر نميتوانند آنرا بازيابند حتي اگر تسليم شوند يا دست به كشتار ببرند؛ آنها باخت را با باخت جواب دادند، آنها آتش زير خاكستر را شعلهور كردند، آنها بي اعتبار شدند، آنها بايد تغيير كنند و اين تغييرات سري دراز و زماني كوتاه دارد. پيروز اين راي بدون شك راي دهندگانند.رستگاري از آن راستي است.
3- تغييرات
تغييرات جدي و اساسي در راه است، جهان تغيير كرده است، امريكا تغيير كرده است، خاورميانه تغيير كرده است، لبنان، فلسطين، پاكستان، عراق، افغانستان و پيشتر آسياي ميانه و ... تغيير كردهاند، ايران راهي به جز تغيير ندارد؛ بي ترديد، نظام حكومت و مديريت سياسي و اقتصادي و اداراي ايران، بسيار كهنه، از كارافتاده و از بقاياي جنگ سرد، جنگهاي منطقهاي و استبداد سياسي و ديني است، اينك همه مولفههاي آن دگرگون شده است، پس ايران و جهان آماده تغيير ايران است و ايرانيان نشان دادند كه ميخواهند تغيير كنند و بدون شك در مسير اين تغيير، ساختارها و موانع تغيير را از سر راه برخواهند داشت.
جانفشانی مردم و همراهی میر حسین موسوی و مهدی کروبی از یک طرف و کوششهای بخشی از نظام حقوقی و عرفی حاکم، بویژه رئیس مجلس خبرگان و مراجع تاثیر گذار دینی از طرف دیگر با اشاره و تاکید بر فقدان خصوصیات ممتاز شرایط رهبری (عدالت، امانتداري ، پيشگيري از ظلم و فراجناحی بودن) در سيستم رهبري، موضوع تغییر نظام رهبری کشور را در دستور کار گروهي از نخبگان حاكميت و مردم آسيبديده قرار داده است. شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر کوتوله» و ... جملگی از هماهنگی فرآیندهای هشدار دهنده این تغییر است. جناح عقلانی و اصلاح طلبان واقعی حکومت و مرجعیت، ناگزیر از انجام این تغییرات برای رهایی از فروپاشی اجتماعي و سرزميني است. بدون این تغییرات حل تضاد هاي اجتماعي ، قومي، ديني – مذهبي و بين المللي غير ممكن است و به فروپاشی کشور منجر خواهد شد. اينجا ايران است و سپاه پاسداران ، سرهنگان يونان و ژنرال هاي تركيه نيستند و نيم قرن از آن تاريخ گذشته است. اينجا سرزمين ستارخان و باقرخان و مصدق و... مير حسين موسوي ها است.
4- واکنشهای جهانی
همین امروز اخبار واکنشهای وزارت خارجه آلمان، ایتالیا، امریکا، کانادا ، رئيس مجلس روسيه و ... ، حاکی از علاقهمندی غرب و روسيه به تغییرات صلح آمیز در ایران است، در حالیکه تندروهاي اسرائیل و تندروهای اسلامی حزب الله لبنان، فلسطین و حتی گروههایی از طالبان عراق و افغانستان، کودتای انتخاباتی را تائید کرده و اظهار امیدواری کردهاند که حکومت و دولت آقاي احمدينژاد آنان را مورد حمایت قرار دهد، سیاستی که در سالهای طولانی گذشته شکست خورده و هم اكنون مذموم عالم شده است.
ایرانیان مسئول و میهن دوست و دانشجويان ايران در سراسر جهان میباید نسبت به جلب توجه جهانیان و جذب حمایت احزاب و دولتهای آنها به هر روش ممکن اقدام کنند و هر نوع پشتیبانی از ظلم را افشا و رسوا و آزادي را فرياد کنند.
سازمان هاي سياسي مسئول از جمله همه جمهوري خواهان ايران مي بايد با گسترش اطلاع رساني وسيع و ايجاد كمپين بين المللي در حمايت از جنبش اصلاح طلبي بكوشند و حتي نبايد ثانيه ها را از دست بدهند. كودتا در حال شكست است. شكست آن را تسريع بايد كرد.
5- خاتمه
بررسیهای اجمالی و سریع، و نیز بررسي سوابق تاريخي نشان میدهد كه اشكال تغیییرات اجتماعی در ایران همواره در نقطه اي كيفي و در زمان نه چندان زياد رخ داده است.اينك که شکاف و فاصله مردم با حكومت به حدي فراوان و خانه به خانه آشكار وپديدار شده است ، اينك كه فشار از پايين به حد اوج خود رسيده است و اينك كه چانه زني در بالا دست بالا دارد و سرعت تغييرات و تسليم اقتدارگرايان در برابر خواستههاي مردم بشدت افزايش يافته است ، اينك كه شرايط امكانپذيري پيروزي مردم بر اقتدارگرايان در حال تحقق است ، اينك كه شكاف بین جناحهای حکومتی در اوج خود به یک کودتا علیه مردم و جناحی ديگر از حکومت منجر شده است،و اينك كه ......تا آخر بايد رفت و همه حقوق ممكن را تصاحب كرد و مباني قانوني وحقوقي آنرا استحكام بخشيد و مار زهر آلود را در قفس حبس كرد وگرنه ممكن است آن نيش زهرآگين دوباره و هزار باره در گوشت وجان مردم بماند. اميد مي رود، بخش عقلانی حکومت و مرجعيت براي حفظ ارشهاي خود و در جهت گیری و حمایت از حقانیت مردم و رئیس جمهور منتخب آنها میرحسین موسوی به میدان بيايد و در میدان بماند تا هر روز دایره آن وسیعتر، چگالی آن متراکمتر و فریاد آن رساتر شود وگر نه آنان نيز پاره پاره خواهند شد وهرگز اعتبار از دست رفته را باز نخواهند يافت.
محمد حسن صفورا
تهران 25/3/88
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید