هاشم خواستار، نماینده ی کانون صنفی معلمان خراسان و زندانی سیاسی پیشین، در گفتگویی با تارنمای "تقاطع" در ایران، جامعه ی ایران را آتش زیر خاکستر و در آستانه ی انفجار دانست. متن این گفتگو چنین است:
یوحنا نجدی: آقای خواستار، شما به عنوان یک فعال صنفی معلمان شناخته میشوید و سالها است که در این زمینه فعالیت میکنید. ارزیابی شما از وضعیت کنونی فعالیت صنفی معلمان در دولت آقای روحانی چیست؟ شرایط نسبت به سالهای قبل چه تغییری کرده است؟
هاشم خواستار: در جمهوری اسلامی، حاکمیت دوگانهای وجود دارد و یکدست نیست؛ الان با روی کار آمدن دولت آقای روحانی، حاکمیت بار دیگر به صورت دوگانه درآمده و دولت کنونی نیز در حد خودش تا حدودی تمایل دارد تا زمینه فعالیت صنفی معلمان را فراهم کند اما معلوم نیست که چقدر موفق خواهد شد. البته به هر حال وضعیت ما اصلا قابل مقایسه با فعالیت صنفی در یک کشور دموکراتیک نخواهد شد.
یوحنا نجدی: مثلا دولت در چه حدی میخواهد شرایط فعالیت صنفی گشایش ایجاد شود؟
هاشم خواستار: فقط در این حد که فعالان صنفی بتوانند دور هم بنشینند و در نتیجه این همنشینی، اعتصاب صنفی ایجاد نشود. ببینید، من زمان آقای خاتمی هم به زندان رفتم. در زندان، بازجوی وزارت اطلاعات صراحتا به من گفت که ما همه نوع همکاری با نهادهای صنفی انجام دادیم و حتی امکان فراهم آوردن هتل برای نشستهای صنفی را هم ایجاد کردیم که شما دور هم جمع شوید اما مشکل این است که از همنشینی شما فعالان صنفی، اعتصاب بیرون میآید؛ ما این را نمیپذیریم.
فکر میکنم که دولت کنونی در همین حد که فعالیتهای صنفی به اعتصاب نیانجامد، راضی باشند اما اصولگرایان حتی همین سطح حداقلی را هم اجازه نمیدهند.
یوحنا نجدی: شما اخیرا به مناسبت آغاز سال تحصیلی با انتشار نامهای و ضمن طرح بیست سوال، کلیت نظام جمهوری اسلامی و شخص علی خامنهای را به چالش کشیدید. با توجه به اینکه یک دولت تقریبا میانهرو در ایران بر سر کار است، نگران نیستید که اینگونه اقدامهای شما با اتهام “تندروی” از سوی برخی گروههای سیاسی روبهرو شود؟
هاشم خواستار: نخیر؛ به هیچ وجه. اتفاقا من بازخورد بسیار خوبی از بسیاری گروههای سیاسی چه در داخل و چه در خارج از کشور دریافت کردهام. یعنی هیچکدام، مفاد این نامه را رد نکردند.
یوحنا نجدی: منظورم بیشتر گروههای داخل کشور هستند.
هاشم خواستار: نه؛ در داخل هم به تندروی متهم نشدهام. البته فراموش نکنید که من اساسا وابستگی حزبی ندارم. حتی وزارت اطلاعات هم میداند که اینها نظرات شخصی من هستند. خیلی از همبندیهای من و فعالان جنبش سبز که این نامه را خواندهاند نیز نظر مثبت داشتند. اما خوب، شاید خیلیها مثل من مایل نیستند نظرهایشان را اینقدر رک بیان کنند.
یوحنا نجدی: از طرف اصلاحطلبها چطور؟
هاشم خواستار: خوب؛ اصلاحطلبها به هرحال، طیف بسیار گستردهای هستند. اما توجه داشته باشید که من همیشه بیرون از نظام بودهام نه درون نظام. من به جرات میتوانم بگویم که در حال حاضر، تعداد زیادی از اصلاحطلبان که قبلا درون نظام بودهاند، الان از نظام بیرون آمدهاند. مثلا قبلا اگر از آزادی صحبت میکردند، آزادی را فقط برای گروههای دوم خردادی خودشان میخواستند اما الان آزادی را برای همه مردم میخواهند.
یوحنا نجدی: فرض کنیم که آقای روحانی برای یک دوره دیگر نیز ریاست جمهوری را عهدهدار شوند. چشمانداز شما از ایران در پایان دو دوره ریاست جمهوری ایشان در سال ۱۴۰۰ چیست؟
هاشم خواستار: من اساسا مملکت را یک آتش زیر خاکستر بسیار قوی میبینیم. نه برای سال ۱۴۰۰ بلکه برای همین امروز. حتی شاید پیش از پایان همین چهار اول ریاست جمهوری آقای روحانی هم کشور منفجر شود. یعنی تودهها و جنبشهای اجتماعی بار دیگر وارد خیابان شوند و نیروهای سرکوبگر دیگر نتوانند مردم را به هر طریقی به خانهها بازگردانند. ببینید؛ من خودم به آقای روحانی رأی دادم؛ اما چرا؟ فقط برای اینکه ایران مثل سوریه نشود. دلیل دوم اینکه نوعی حاکمیت دوگانه در ایران ایجاد شود. همین دوگانگی به نفع ما است که دولت یا حاکمیت یکدست نشود.
یوحنا نجدی: برگردیم به تجربههای شما از زندان. شما از سال ۱۳۸۳ بارها بازداشت و زندانی شدید. با توجه به هزینههایی که در این مدت متحمل شدهاید، اگر الان زمان به عقب بازگردد آیا تغییری در رویهتان خواهید داد؟
هاشم خواستار: صراحتا بگویم که من هیچکدام از نوشتهها و فشارها و تجربههای زندان را حتی با صد سال زندان عوض نخواهم کرد. اگر خداوند هزار سال به من عمر بدهد، حاضرم هزار سال در زندان باشم اما از نوشتهها و کارهایم کوتاه نخواهم آمد و همچنان بر سر عقایدم هستم.
یوحنا نجدی: زمانی که در زندان بودید یا بعد از آزادی، از طرف کدام یک از گروهها یا چهرههای سیاسی مورد حمایت قرار گرفتید؟
هاشم خواستار: ببینید؛ من به هرحال آدم ناشناختهای بودم. حقیقتش، همه گروههای سیاسی زحمت کشیدند و من از همهشان ممنونم. خیلی کلی بگویم که منزل من، پایگاه خیلی از فعالان صنفی و دانشجویان بود و خیلیها به منزل ما رفت و آمد میکردند. خیلی از کسانی که الان به مسوولیت هم رسیدهاند، بعد از آزادیام به من گفتند که به منزل ما رفته و به خانوادهام سر زدهاند. مثلا فرزند آیت لله منتظری به منزل ما آمدند و گفتند که تمام نامههای من از داخل زندان را خواندهاند. خانم فائزه هاشمی نیز زمانی که من زندان بودم، به منزل ما آمدند. همینطور آقای مرعشی. البته چون معیار من حقوق بشری است و نسبت به نقض حقوق شهروندان از همه گروههای سیاسی اعتراض میکنم، خوب طبیعتا انتظار هم همین بود که از طرف طیفهای گستردهای مورد حمایت قرار بگیرم.
یوحنا نجدی: آقای خواستار از حضور شما در این گفتگو بسیار ممنونم.
هاشم خواستار: من هم از اینکه رسانههایی همچون “تقاطع” به فعالیتهای ما توجه میکنند، سپاسگزارم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید