بخشی از سخنان طائب که در رسانه حکومتی پارسینه درج شده است:
---------------
نمی دانم آقای مطهری هدفش از این حرفها چیست، ایشان را در این قضیه صاحب هدف نمیدانم و معتقدم خود ایشان نمیداند دارد چه میگوید و پیشنهادم این است که پزشکی قانونی، ایشان را معاینه کند، چون حرفهایی که میزند قواره ندارند. حرف باید خطی داشته باشد. شما یا حزباللهی هستی، پیشنهاد حزباللهی میدهی یا حزباللهی نیستی پیشنهاد ضد حزباللهی میدهی. ایشان در همین سخنرانیاش به ساپورت حمله کرده است، یعنی لباس چسبان. از ایشان سئوال میکنم طرفداران آقای میرحسین موسوی چه کسانی بودند؟ چه کسانی را آقای میرحسین موسوی به خیابان میکشید؟ همه عالم و آدم فهمیدند ساپورتپوشها چه کسانی هستند. ماشینها را که نگاه میکردی پر از اینها بود و آقای میرحسین موسوی اگر سر کار میآمد، میخواست این تیپ را به قدرت برساند.
شما به اینها حمله میکنی، بعد میگویی چرا این آقایان در حصر هستند؟ بیعدالتی است. آزادشان کنید. این دو تا را چه جوری جمع کنیم؟ شما بالاخره کی و چی را داری میگویی؟ از آن طرف میرحسین موسوی را میخواهد از حصر در بیاورد، از این طرف به دولت می گوید تو چهار هزار میلیارد برداشت کردی. همینها طرفدار آزاد شدن میرحسین هستند. اگر اینها را ناعادل میدانی، پس چطور حرف آنها را میزنی؟ این تشویش نشان میدهد ایشان فهم تمرکز روی مسائل ملی و جهانی را ندارد و هر چه را که به نظرش میرسد میآید و میگوید. واقعاً ایشان را صاحب قوه تشخیص نمیدانم و برایش از این حیث نگرانم. البته هیچ اعتقادی هم ندارم که حرفهایش مهم است.
در باب رفراندوم که ایشان دارد راه آقای بنیصدر را میرود، چون اولین کسی که رفراندوم را مطرح کرد آقای بنیصدر بود و ایشان گفت ایران به بنبست رسیده است و برای خروج از بنبست باید رفراندوم بدهیم. بنبست آقای بنیصدر چه بود؟ او میخواست هر چه میگوید عمل شود. قانون اساسی آن موقع هم رئیسجمهور و نخستوزیر گذاشته بود و اختیارات امر دست نخستوزیر بود. نخستوزیر را هم باید آقای رئیسجمهور به مجلس معرفی کرد و مجلس هم رأی میداد. آقای بنیصدر هر چه همپالکی خودش بود به مجلس معرفی کرد و مجلس هم رأی نداد. آخر سر آمد و گفت این نمیشود. بنبست است. چه کار کنیم؟ رفراندوم بگذارید این اصل را عوض کنید. امام فرمود تو خودت را عوض کن. انقلاب راه خودش را میرود.
حالا هم هر رئیسجمهوری که میآید، وقتی میبیند در چهارچوب قوانین موجود نمیخواهد حرکت کند، اولین چیزی که به ذهنش میرسد رفراندوم گذاشتن است. اینکه راهحل نشد. حالا فرض کنیم رفراندوم گذاشتیم و آنچه را که به نظر شما راهحل است اجرا کردیم و در همان مسیر به بنبست رسیدیم. آن وقت چه کار کنیم؟ باز رفراندوم بگذاریم؟ آن وقت سنگ روی سنگ بند میشود؟
پیشبینی هم میشد آقای روحانی خیلی زودتر از چیزی که تصور میرود خسته شود. احساسم این است که ایشان خسته شده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید