رفتن به محتوای اصلی

دکتر مهاجرانی! هنوز محو نشدی

دکتر مهاجرانی! هنوز محو نشدی

نمی خواهم اهانتی بکنم ، نمی خواهم حرف بدی بزنم ، نمی خواهم فحش بدهم ! اما راست راستش را بخواهید بعضی وقتها زیاد از فحش بدم نمی آید شاید آخرینش چند ماه پیش بود ، وقتی که فیلم عباس کارگر جاوید را در یوتیوب دیدم ، همانی که ندا آقا سلطان را به ضرب کلت کمری اش کشت و مردم بی دفاع فقط او را با دست نشان می دادند و تنها کاری که می توانستند بکنند فحش دادن بود !

آنروز وقتی آن فحش های ناموسی را می شنیدم با خودم گفتم نه این فحشها هم کمش هست ، همین چند روز پیش که باز فیلم عزاداری محمد مختاری آن نوجوان معصوم و دوست داشتنی را می دیدیم که در محله شان برای عاشورا مثل خیلی های دیگر از هم سن و سالانش در دسته های عزاداری بود باز مانده بودم که چه بگویم به قاتلان این گل معصوم ؟

به اینجا که می رسیم واقعا فحش هم کم می آوریم و اصلا در برابر آنچه که اینان کرده اند دیگر فحش اهانت نیست .

در زندان که بودم وقتی اکبر شرفی و محمد علی نجفی من را به اتاق شکنجه می بردند و با چوب و میله گرد بر سر و کله ام می زدند روزهای اول با هر ضربه ای که می زدند فحش می دادم و فحش می دادم و آنها هم بیشتر و محکمتر می زدند و به من و خانواده ام فحشهای رکیک تری می دادند تا اینکه بعدها دیگر نا و رمق فحش دادن هم نداشتم ، می زدند و فحش می دادند و من هیچ نمی گفتم و در خود له می شدم و فقط نفس نفس می زدم و حتی توان آخ گفتن هم نداشتم .

در طی این بیست و چند ماه هم دقیقا همینجوری هستم ، وقتی تصاویر متلاشی شدن سر یک هموطن را کف خیابان می بینم ، وقتی فیلم جان باختن ندا را که هنوز هم توان تا به آخر دیدنش را ندارم ، وقتی صحنه پرشدن جنازه ها را در پشت وانت می بینم و ...

وقتی به حرفهای دوست جوانم که اتفاقا از فرزندان وزرای شهید دولت همین نظام هست گوش می کردم که برایم تعریف می کرد در کهریزک با او چه کردند و هر چه می گفته من پسر همان شهیدی هستم که در همین تهران به اسم او اتوبانی هم هست و آنها بر او بیشتر شدت می گرفتند ... باز همین حس در من بوجود می آید .

حسین بن علی در روز عاشورا حرف زیبایی زده است ، اصلا کاری به اسلام و عاشورا و دین و دیانت هم ندارم ، اصلا حسین بن علی را هم کاری ندارم اصلا افسانه ، در افسانه های اسلام داریم که یک فردی که با هفتاد و دو نفر از یاران و زن و بچه هایش در مقابل یک لشگر چند هزار نفری قرار گرفته است گفته است : « اگر دین ندارید لااقل جوانمرد باشید » ، جوانمرد ! همانی که ما ایرانی ها به آنها می گوئیم لوطی ! همانهایی که انگار دیگر نسلشان در سرزمین ما تمام شده ! ، پارسال بود که در جواب داور نبوی به او گفتم چقدر حقیر شده ایم و نمی دانم این غربت با ما ایرانی ها چه دارد می کند که هر روز خبر از له شدن و تمام شدن یکی مان را می شنویم !

می دانید ! رک و راستش را بخواهم بگویم ، هر روز می شنوی یکی از ماهایی که همینطور پشت سر هم هر کداممان با دلیل و بی دلیل از کشور زدیم بیرون و آمدیم اینجا و هیچ کداممان هم پشت همدیگر نیایستادیم و باهم نماندیم داریم گند می زنیم !

آمدیم تا فریاد آنهایی باشیم که در داخل نمی توانند فریاد بزنند و حالا این داخلی ها هستند که دارند بی ترس و واهمه فریاد می زنند و ما فقط نه تنها نگاهشان می کنیم بلکه سعی می کنیم آنها راهم خفه کنیم ! بعد یکهو نگاه که می کنی می بینی دیگر مثلا کسی که یک روز بخاطردفاع از او و حرفهایش ، دسته دسته جوان و دانشجوبه خیابانها می ریختند و او را تنها وزیر شجاع محمد خاتمی می دانستند ، اویی که روزگاری از تحجر و فساد رایج در حکومت می گفت ، اویی که آنقدر عرصه را بر او تنگ گرفتند و حتی در نهان ترین زوایای زندگی خصوصی اش گشتند و گشتند تا مجبورش کردند از کشور بیرون بزند حالا آمده است در مدح و ثنا پاکی کسی می گوید که دست خود و خانواده و اطرافیانش تا مرفق به خون ملت آلوده است !

این غربت واقعا چه می کند با ما که روز به روز ما را بیشتر در باتلاق و لجن خود فرو می برد ؟ هنوز کفن محمد مختاری و صانع ژاله خشک نشده است ، هنوز چشمه اشک مادر سهراب و ندا خشک نشده است ، هنوز رد لاستیک ماشین پلیس در میدان ولیعصر از روی جنازه هموطنمان پاک نشده ، هنوز مردم یادشان نرفته که فرزند همین رهبر پاک ! مجتبی خامنه ای دستور قتل عام ملت را از پدرش گرفته و به سپاه و بسیج داده ، هنوز آنقدر خنگ نشدیم که یادمان برود که همین انسان شفاف که حتی خاکستری هم نیست آمد و گفت از فردا هر کس بیاید دنبال حقش خونش با خودش هست !

مهاجرانی گرامی !

از زندگی پاک اقتصادی فردی می گویی که بعید می دانم به عنوان فردی که سالها از مدیران ارشد آن مملکت بودی خبر نداشته باشی در این بیست سال رهبری اش هیچ قرار داد کلان نفتی و بین المللی بسته نشده است مگر اینکه چند درصد آن به حساب بیت رهبری واریز شود ، هر خودروی که در کشور تولید می شود پنج درصد قیمت فروش آن تعلق دارد به بیت رهبری ، بعید است ندانی که بیشتر از پنج هزار واحد اقتصادی و سرمایه گذاری بیست سال است در کشور فعالیت می کنند که فقط بخاطر آنکه زیر نظر رهبری فعالیت می کنند هیچ دستگاه و نهادی حق سئوال و جواب از آنها را ندارد ، بعید است ندانی که ماهیانه فقط دو میلیارد تومان از سود حاصله از فعالیتهای بنیاد مستضعفان طبق گفته رئیس خود آن بنیاد به حساب رهبری واریز می شود ، بعید می دانم که یادت رفته باشد جرم شهرام جزایری فقط آن بود که مبلغ چکی که به حساب دفتر رهبری داده بود کم بود و بهمین خاطر چک را پس فرستادند و گرفتند و پدرش را هم در آوردند !

زیاد ناراحت نباش اینجا همه از خود بیگانه شده اند و روزگار اینجا روزگار غریبه هاست ، غریبه با همه چیز حتی انسانیت و صداقت .

حتما در لندن هم وقتی از پاکی و پاکدامنی رهبری گفتی برایت سوت وکف هم زده اند ، درست همانجور که سال گذشته هم در برلین از پاک بودن و سالم بودن جمهوری اسلامی دفاع کردی و کشتار هزاران زندانی بیگناه در سالهای ۶۶ و ۶۷ را یک امر عادی دانستی که هر کشوری با متجاوزینش اینطور می کند وهمه آنهایی که هر کدامشان آواره این دیکتاتوری هستند و پای ادعا و حرف که برسد یا حکم اعدام داشته اند و فرار کرده اند یا چریک بودند و ... فقط نگاه کردند و برای آقای دکتر سوت و کف زدند و کلی خوشحال بودند که میزبان چنین انسان فرهیخته ای هستند ! و تنها فقط چند نفر که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست هم نمی شد در آن جمع بلند شدند و ایستادند و فریاد زدند که دروغ نگو !

آن روزها می خواستم برایتان بنویسم که بعید می دانم همه آن کشته شده ها متجاوز و دشمن مسلح بوده باشند و حداقل دو نفرشان را می دانم که از فامیل خودمان بوده اند و جرمشان فقط داشتن یک نشریه بود که کشتندشان و حتی هنوز خانواده شان نمی دانند که قبرشان کجاست ؟ اما وقت نشد و به یکباره آنقدر همه چیز عجیب و غریب و خونین شد در کشور که گمان کردم شما هم حتما دانسته اید که دیگر این نظام و این رهبران چه هستند و چه می کنند ...

اما حالا می بینم که نه غلط بود آنچه می پنداشتم و ظاهرا لندن نشینی و عافیت با شما نیز چنان کرده که با خیلی ها کرده که هوای غربت و عافیت برایشان فراموشی می آورد که در سرزمینشان چه می گذرد.

دست کم پس از این یکسال و چند ماه خونینی که در کشورمان داشته ایم اگر کسی به من می گفت که نه شما ، نه شمایی که در این یکساله فکور بودید و اتاق فکر داشتید و ظاهرا همه اتفاقات را زیر نظر داشتید بلکه فرد دیگری آمده است و از پاکی و سلامت رهبر ایران دم زده است ، آنوقت همان حس دوباره در من بوجود می آمد که نه اینجا دیگر فحش هم کم است برای او !

واقعا که این غربت و عافیت چه می کند با آدمها ؟ آدم بیش از آن که به گفته و حرف او فکر کند به این سرگذشتی فکر می کند که ظاهرا لجن گستر است ، اول به دیگران نگاه می کند و تعجب می کند و بعد خودش هم می بیند که آرام آرام به شرایط خو گرفته است و دم هم نمی زند ، بعد برایش عادی می شود و کیف هم می کند که چه لجن گرم و نرمی است و آرام آرام فرو می رود و فرو می رود ومحو می شود ...

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
http://www.goftaniha.org

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید