رفتن به محتوای اصلی

چگونه خليفه خدا باشيم؟

چگونه خليفه خدا باشيم؟

فضول:

حتما یکی از اهل خانواده لاریجانی ها که حالا شده مجتهد عالیقدر جوادی آملی را میشناسید. این فرد عبدالله جوادی آملی است که در سال ۱۳۱۲ شمسی در آمل بدنیا امد. پس از ناتوانی در ادمه تحصیل با مدرک ششم ابتدایی و با پارتی بازی مذهبی در سن ۱۳ سالگی وارد حوزه علمیه آمل شد.پس از مدتی به حوزه مشهد رفت اما انجا اورا نپدیرفتند و ناچار به در سن ۱۷ سالگی به به تهران و با حمایت یکی از از نزدیکانش بنام محمدتقی آملی به مدرسه دینی مروی رفت و زیر نظر مستقیم شیخ جاپلقی وحاج فشارکی قرار گرفت. خلاصه در سال ۱۳۳۴ یعنی در سن ۲۲ سالگی بدون هیچ نقشی در جریان مبارزه دکتر مصدق با سمبه همان محمدتقی آملی در حوزه علمیه قم مشغول کار شد. این پسرک آملی مدت هفت سال در درس خارج اصول روح اله خمینی حضور یافت. در حال حاضر پس از کسب تیتر آخوندی آیت الهی در شغل مرجعیت مشغول و در پست سازمانی به تفسیر قرآن اشتغال دارد. ایشان در بهمن ۱۳۶۷ به عنوان نماینده روح اله خمینی همراه با صادق خلخالی و یک هئیت -اسلامی به مسکو پایتخت رژیم کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی اعزام تا نامه پذیرش اسلام را به میخائیل گورباچف ابلاغ کنند. یعنی به شکل همان دعوت به اسلام رسول اکرم ص از آخرین پادشاه ساسانی که اگر مسلمان نشوی خاک کشورت را به توبره میکشم و کولت میکنم. میخائیل بیچاره هم از ترس نفوذ امریکا که در هیبت اسلام خمینی در همسایگی جنوبی اش قد علم کرده بود به آمریکا لبیک گفت تا توانست مردم ان بلاد رااز شر اسلام فقاهتی وولایتی خمینی در امان نگهدارد چون میدانست اگر اتحاد جماهیر شوروی مسلمان شود خاکشان به توبره انگلیس خواهد ریخت. ایشان بعد از آیت اله جلال الدین طاهری امام جمعه اصفهان کسی بود که وکالت نماینده ولی فقیه و ولی امر مسلمین را نپذیرفت و در سال ۱۳۸۸ از حکومت امامت جمعه قم کناره گیری کرد. این دو آیت اله منکر ولایت فقیه و ولایت امر به فرد غیر معصوم هستند. از نظر انها نه خمینی نه خامنه یی معصوم نیستند که جانشین معصوم باشند. یعنی همان فریاد دکتر آقاجری که نزدیک بود اورا به حکم قاضی القضات همدان به دار کشند و سرش را به سنگ الحد بکوبند. ایشان معتقد است که طبق فرمایش حضرت ایت اله العظمی قاصم الجبارین یعنی همین خدای تنها و بی کس خودمان اگر مردم مشکلی دارند مثل قبل از انقلاب به نماز پناه برده و مشکل خودرا حل کنند. مردم صدها بلکه هزار هامشکل دارند که این مشکلات را فقط امام جمعه میداند که باید بیان کند و اگر مشکلات مورد نظر امام جمعه در این نماز بیان و مشکل فی الساعه حل شد نشانه این است که خدا قبول کرده اما اگر امام جمعه مشکلات مردم را مطرح و این مشکلات حل نشود معلوم است که خدا نمیخواهد پس من چکاره هستم که باید از یک طرف با در خواست مردم به حمایت از روحانیون خدارا راضی کنم و بعد در خطبه دوم با بیان مشکلات بی شمار این مردم ناراضی خدا را از خودم ناراضی کنم. این استعفا نامه به تاریخ ۶ آذر ۱۳۸۸ یعنی شش ماه پس از تایید ریاست جمهوری احمدی نژاد توسط آیت اله خامنه یی به ایشان تسلیم شد. ایشان ریاست جمهوری احمدی نژادرا تایید نکردند. ایشان در نزدیکی های قله دماوند خانه یی ویلایی و ییلاقی دارد که تابستان ها ایام گرما و بی برقی و بی ابی را در ان محل باصفا و بهشتی بسر میبرد و در دل به راز انگشتان حیرت زده مردم فکر میکند و در سلوک سیر میکند. ایشان از افراد خاندان آملی لاریجانی هاست که یکی رئیس قوه قضاییه و دیگری رئیس قوه مقننه و سومی رئیس قانون حقوق بشراسلامی نظام فقاهتی ولایتی است. در پایان این اوصاف و شرح احوالات ایشان به ترشحات فکری ایشان هم عنایت فرمایید این بخش فشرده ای از هجویات این فقیه سفیه است که از شکم پر بر میاید. بيانات آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعي از حافظان قرآن، دانشجويان همدان، طلاب و اقشار مختلف مردم ـ قم ؛ خرداد 1385 التماس دعا.

وقتي كسي كاري انجام مي دهد، آن كار بالأخره يك آثاري دارد. به ما گفتند: اگر خواستيد ببينيد به آن كار و به آن وصف رسيديد، از اوصافش كمك بگيريد. مثلاً اگر كسي خواست بفهمد نماز او مقبول است يك راه روشني دارد اگر واقعاً از فحشاء و منكر جدا شد معلوم مي شود كه نماز او مقبول شد وخدا كاملاً قبول كرد و اگر خداي ناكرده در عين نماز گاهي آلوده مي شود، بداند كه نماز او قبول نشد. از اينجا معلوم مي شود كه خداي سبحان كلامش را فرستاده به وسيله رسولش تا ما را خليفه خود بكند. خلفاي الهي هم همين طورند. ولي بنا بر اين است كه ما (خليفه الله) بشويم؛ اين هم يك مسأله. حالا چه جوري خليفه الله بشويم ؟ ما اگر به مقام شامخ خلافت الهي رسيديم، به مقصد رسيده ايم و گرنه در راهيم هنوز ! خوب مگر الله چه كار مي كند و ما كه خليفه اللّه ايم بايد چه كار بكنيم ؟ اما راستی خلافت الهي چيست ؟ ما چه جور خليفه الهي باشيم ؟ اينچنين نيست كه سنّت الهي مخصوص انبياء باشد ! مؤمن هم مي تواند سنّت الهي را داشته باشد. مؤمن به مقام ايمان بار نمي يابد، مگر اينكه سنّتي از خدا، سنّتي از رسول خدا، سنّتي از وليّ خدا در او باشد. آن سنّتي كه از خدا بايد در مؤمن باشد، اين است كه او كتمان سرّ كند؛ همانطوري كه خدا اسرار را، غيب را به همه نمي گويد، شخص هم اسرار خود را به همه نگويد. ظهور كمالات فعليّه خدا در مؤمنان یعنی خداي سبحان وقتي كمالاتي را در مقام فعل، نه آن منطقه هاي ممنوعه، براي خود ذكر مي كند؛ مي بينيد همان كمالات را براي انبياء ذكر مي كند. خدا رئوف و رحيم است اگر اين اوصاف را در خودمان تحصيل كرديم، به نوبه خود مي شويم ( خليفه الله). ما بايد خليفه خدا باشيم. خدا چه كار كرد ؟ خدا يك مهندس خوبي است. ما بايد تلاش و كوشش كنيم؛ چه در حوزه، چه در دانشگاه كه مهندسي ياد بگيريم و مهندس خوبي باشيم؛ بزرگان اهل حكمت، خدا غريق رحمت شان كند؛ گفتند: عالم نظير اين معماري هاي بشري نيست كه مثلاً يك بناي خوبي را ساخته و معماري كرده باشند، براي اينكه شما اگر يك آجر از يك ديوار شرقي بگيريد، در لاي ديوار غربي بگذاريد و بالعكس؛ اين بنا همچنان محفوظ است. گفتند: عالم مانند حلقات سلسله عدد است، هيچ چيز را نمي شود از جايش برداشت ! شما اگر عدد 8 را بين 7 و 9 برداريد، اين در دستتان مي ماند؛ كجا مي خواهيد بگذاريد ؟ عالم اينجور است. تفاوت همين است. خداي سبحان هر چيزي را در سر جاي خودش قرار داد. لذا مهندس به معناي تنظيم رياضي جهان خلقت است، نه تنظيم سنگ و گل

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید