رفتن به محتوای اصلی

قطعنامه ای که یک سال پیش تصویب شد

قطعنامه ای که یک سال پیش تصویب شد

قطعنامه چهارم شورای امنیت در مقابله با بلند پروازیهای حکومت اسلامی کشورمان تصویب شد. این قطعنامه در شرایطی به تصویب شورای امنیت میرسد که نظام اسلامی حاکم بر ایران در هفته های اخیر تلاشهای زیادی را در جهت جلوگیری از تصویب آن انجام داده بود. مهمترین این تلاشها، دست بدامان برزیل و ترکیه—دو عضو کنونی و غیر دائمی شورای امنیت—شدن بود. همه اش از سر عجز و وحشت از صدور قطعنامه دیگری در شورای امنیت بود. نام مستعارش را هم توافقنامه هسته ای تهران گذاشتند. در آن، تهران متعهد شد که 1200 کیلو گرم اورانیوم با غلظت 3.5 درصد را به ترکیه منتقل کند. این توافقنامه اما، با بی توجهی کامل آمریکا و متحدین غربی آن روبرو شد.

تمام اینها در حالی اتفاق افتاد که یک سال پیش آمریکا و متحدینش حمایت خود را از طرح مشابه ای برای خارج کردن همین میزان اورانیوم از ایران اعلام کرده بودند. و در مقابل این تهران بود که آن را نپذیرفته بود. حال اینجا یک سوال مشترک در مقابل حکومت اسلامی و آمریکا قرار میگیرد. و آن این است که، از سال گذشته تاکنون چه تحول چشمگیری اتفاق افتاده است که باعث چنین چرخش 180 درجه ای در واکنش تهران و واشنگتن میشود؟

جواب تهران و واشنگتن به این سوال بسیار متفاوت است. حکومت اسلامی با دولت نامشروع آن محصول کودتایی بر علیه مردم ایران است. این حکومت سرنوشت خود را با دولت کودتا گره زده است. هر دو، در یک سال گذشته تنها به زور سر نیزه، زندان، شکنجه، تجاوز و جنایت بوده که خود را سر پا نگاه داشته اند. گروگان گرفتن مردم ایران و کشورشان امری غیر واقعیست؛ و ادامه این امر بخودی خود امکان پذیر نیست. حال چه رسد به اینکه در این حالت اضطراری داخل کشور، آمریکا نیز فشار مضاعفی را در جهت جلوگیری از دستیابی این حکومت خطرناک به جنگ افزار هسته ای به آن وارد کند. این حکومت خیلی خوب میدانست که قطعنامه ای جدید در شورای امنیت و در ادامه تحریم بنزین توسط امریکا و متحدینش، این حکومت کرم زده و پوسیده را از درون فرو میریزد. به این دلیل با وحشت و سراسیمگی، تمامی تلاش خود را در جهت جلوگیری از تصویب این قطعنامه بکار بست.

از طرف دیگر آمریکا و متحدینش، و از آن مهمتر روسیه و چین هم، پوشالی بودن این حکومت و دولتش را در مقابل مردم ایران دیدند. آمریکا و غرب توانستند روسیه و چین را قانع کنند که شرط بندی بر روی اسب مرده تهران؛ چیزی بجز باخت نسیبشان نخواهد کرد. البته نه اینکه آقایان پوتین، نخست وزیر روسیه، و هو جین تائو، رئیس جمهور چین، چشمان خوبی برای دیدن اسب دراز کشیده و در حال موت تهران نداشته باشند. خیر، آنان هم چشمانی بخوبی چشمان دوستانشان در واشنگتن دارند؛ بلکه باید کمی توسط آمریکا ماساج داده میشدند. زمانی که این هر سه با هم احساس راحتی کردند، دیگر هیچکدام به حکومت و دولتی که مردمش به آن میخندند؛ نیازی ندارند.

و تمام اینها ظرف یک سال گذشته اتفاق افتاد. بزرگترین اشتباه محاسباتی حاکمان بی خرد این حکومت این بود که در تله آمریکا و پرزیدنت اوباما افتادند. زمانی که پرزیدنت اوباما در دو یا سه نامه، خامنه ای را رهبر خطاب می کند و به او اطمینان میدهد که آمریکا در امور داخلی ایران دخالتی نمی کند، این فرد و اطرافیان کم هوش او؛ این را به حساب چراغ سبز تلقی می کنند. و با اطمینان خاطر به مقابله با مردم بر میخیزند! غافل از اینکه پرزیدنت اوباما و مشاورینش با هوش تر از این هستند که مردم ایران را نادیده بگیرند. و اینکه اگر نامه ای برای این آقا فرستادند، صرفا برای محک زدن جایگاه این فرد و حامیانش در میان مردم ایران بود و بس! و چه استادانه این آقا و هواداران کم هوشش را در تله انداختند.

قطعنامه اخیر چند روز پیش تصویب نشد؛ یک سال پیش و بعد از کودتای انتخاباتی در ایران تصویب شد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید