اعدام پنج زندانی سیاسی مدنی کرد و ایرانی در سپیدهدم یکشنبه برابر با 19 اردیبهشت 1388 موجی از نفرت و خشونت را در کردستان و ایران برنگیختهاست. هرچند همه ایرانیان بطور عموم و کردستان بالاخص از اعدام این عزیزان شوکه شد، ولی به جرات میتوان گفت که نتیجهی معکوس حرکت شنیع رژیم جمهوری اسلامی، هوشیاری و اتحاد دیگربار همهی ایرانیان- در داخل و خارج از کشور- شد. به همین خاطر میتوان ادعا نمود که روز یکشنبه کردستان و تمام ایران زمین شمارش معکوس خود را آغاز نمود. کردستان امروز یکپارچه و هماهنگ در سوگ عزیزان خود سرودهای '' کین ئهم'' ( کی هستیم ما) و '' ای شهیدان'' را زمزمه میکند. سرودهایی که سی سال است با شعور نهفته در آن رمز مقاومت را بازخوانی و پیروزی را برای آزادیخواهان ترانه کردهاست. آه که رژیم ملایان چقدر از این شور و شعور در هراس است. وصال شور و شعور در کردستان و دیگر نقاط ایران توپ و تانک و موشک روسی رژیم ملایان را بر باد خواهد داد.
حکومت تئوری خون و شمشیر دیروز با به دارکشیدن و خاموشکردن پنج ستارهی آسمانی طلوع خورشید را نوید داد. هرچند رژیم برای ترساندن و تجدید فضای رعب و وحشت در حول حوش سالگرد انتخابات و کشاندن سایهی سنگین ترس و وحشت بر افکار عمومی این کار را کرد ولی به جرات میتوان گفت که روز یکشنبه تنها در کامیاران صدها فرزاد کمانگر بدنیا آمدند، بهمین خاطر خاموش گشتن این پنج ستاره نوید طلوع خورشید را نزدیکتر کردهاست. فضای خفقان و بایکوت پیشآمده در ایران و بویژه در کردستان همچون ابری سیاه، خورشید را از آن رژیم نخواهد کرد و بهزودی پرتو خورشید بر ایران زمین خواهد تابید.
با نگاهی گذرا به این فاجعه ملی ضمن ابراز تاسف و تاثر به خاطر از دست دادن پنج هموطن دیگر، میتوان به طور خلاصه به موارد زیر همچون نتایج و کارکرد و ملاحظات و وظایف آتی همه آزادیخواهان اشاره کرد:
• رژیم جمهوری اسلامی ایران با احساس ترس فراوان بر شدت و حدت سرکوب و خشونت خواهدافزود و این عکسلالعمل همچون تمامی رژیمهای دیکتاتوری در هنگام احساس خطر است قابل پیشبینی است.
• مردمان ایران زمین بار دیگر به اصلاح ناپذیری جمهوری اسلامی ایران پی برده و با در پیش گرفتن رویههای بیخشونت، لازم است خود را برای طرحها و مکانیزم دیگر نیز آماده نمایند.
• اپوزیسیون ایرانی باری دیگر به اهمیت و ضرورت اتحاد پیبرده و وقایع اخیر نشانداد که دیگر مجالی برای پراکندگی و اتلاف وقت و درگیریهای پیشپا افتاده و هژمونیطلبی هیچ جریان و طیف فکریی نیست.
• این فاجعهی ملی باری دیگر ایرانیان را به همسویی و همگامی بیشتر در مقابل جمهوری اسلامی ایران فراخواند. به همین خاطر باید پلهای ارتباطی میان مردم از یک سو و روشنفکران، نخبگان سیاسی و فکری، احزاب و سازمانهای دمکرات ،آزادیخواه و معتقد به جدایی دین از دولت از سویی دیگر، بهتر و بیشتر گردد.
• ایرانیان و تمامی آزادیخواهان جهان و نهادهای حقوق بشری و مسئول در سطح جهان باری دیگر به ژرفنای درد تاریخی ملت کرد در ایران آگاه شدند، لذا جادارد مکانیزم لازم برای پیوند و همکاری منطقی و مناسب بین جنبش کردستان و دیگر جنبشهای مربوط به گونههای متفاوت ملی در ایران با جنبش سبز را جستجو و برقرارکرد. اتحاد رمز پیروزی است و این برای رژیم ترسناک خواهد بود.
• آغاز گفتگو و دیالوگ میان جریانات و احزاب ایرانی در جهت تقویت و پایهریزی طرح همبستگی در بعد تئوری و میدانی که به باور من احزاب کردستانی بطور عموم ( حزب دمکرات کردستان بویژه آمادگی خود را برای این امر مهم اعلام میدارد) در این خصوص میتوانند همچون همیشه نقش فعال و اساسی خود را ایفا نمایند.
• جا دارد که فعالین سیاسی و چهرههای شناخته شدهی جنبش سبز، رسانههای درگیر با مبارزهی آزادیخواهانهی ایرانیان و بطور کلی اصحاب قلم و رسانه به مکانیزمهای پیوند، همگرایی و چگونگی اتحاد میان مبارزین جغرافیاهای ملی در ایران و احزاب و سازمانها و جنبشهای وزین دانشجویی و زنان بپردازند. بعنوان مثال جناب آقای دکتر محسن سازگارا با امکانات رسانهایی که در اختیار دارند در جهت بسط و توسعهی مبارزه در عمق و گستره، برنامههای تلویزیونی و انترنتیی مناسبی را تهیه و پخش نمایند.
تا پیروزی
کاوه آهنگری
14/05/2010
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید