تاکتیک تهدید خانواده، تناول آمفتامین، اما نتیجتا، دروغ همان راست است

هدف اصلی اعتراف گیری اینست که افتراق میان کذب و دروغ را با حقیقت و راستی از میان بردارد. فاصله میان این دو را از حوزه دید و لمس جامعه، محو نماید و بدین سان کذبی را که خود بدان یا باور دارد و یا مجبور است باور داشته باشد، در جلد حق تولید نماید.

حقیقت کاذب، شاید پارادکسیکال ترین ترکیب واژه باشد ولی تلاش برای ساختنش بخشی از حقیقت است.

آقایان بدنبال تخلیه حقیقت دلخواه از کالبد حقیقت در بند و محبوس می گردد و هیچ راهی جز ایراد فشار بدون ملحوظ نمودن کمینه خطوط و پرنسیب های اخلاقی و عرفی نمی بینند.

اما این حقیقت خود ساخته و غیر حقیقی را چه کسی باور می کند؟ اساسا هدف سیستم اعتراف گیر از قلب حقیقت در چارچوبی اینچنین تحت تاثیر قرار دادن کدام اقشار اجتماعی است؟

تا چندی قبل همیشه منتظر بودیم و اغلب شاهد که شخصی، سرشناس یا ناشناس، می نشیند در مقابل دوربین سیمای نظام، و هر آنچه را بازجویان نه چندان محترم، ده ها شب و صد ها ساعت با توسل به سونا و جکوزی و اینترنت پر سرعت و احتمالا حوریان بهشتی که بفرموده سلطان از آسمان فرودآمده اند، زحمت کشیده اند و عرق ریخته اند تا متهم بدان اعتراف کند وگرنه.............؟ از زبان فرد جلوی دوربین برون می تراوید و احتمالا خستگی ایام بازجویی را از دستان بازجو در می آورد.

مخاطبان هدف چنین اعتراف گیری هایی ، از دید آقایان اغلب اقشار حامی کودتا، و طیف اقلی مرددان در حمایت از حاکمیت، می بودند که گروه نخست، با نظاره چنین شوهایی تحت تاثیر انوار تابیده شده ولایت جائر بر پیشانی متهم قرار می گرفتند و انگشت در دهان که نور ولایت عجب نوریست که منافقان اینچنین در مواجهه با تشعشاتش، لب به اعتراف و پوزش خواهی و طلب بخشش و عفو، سوق داده و طیف مردد یا خنثی اجتماعی را نیز اینگونه متاثر از خود سازد که با مشاهده چنین تصاویری، زهره شان ترکیده و زبان در حلقوم گیرند و حناق پیشه نمایند که اگر نکنند چه می شود و ...........................

اما دکتر محمدرضا تاجیک ساعتی پس از آزاد نمودن ایشان در برنامه گفتگوی تلوزیونی دیشب، نشان داد تاکتیک حاکمیت از پس شکست هدف ماضی که در قالب شوهای تلوزیونی و نمایش جلسات محاکمه و دفاعیات؟ متهمان نمود می یافت، ره بجایی نبرده و نه وزن پشتیبانان حاکمیت را افزوده است و تشعشات نور ولایت بر اینان موثر افتاده و نه خاکستر رعب و انفعال و پستوگزینی بر طیف سابقا خنثی جامعه پاشیده و آنها را از پیوستن به نعوذباا... جنبش معترضان بترسانند و نتیجه ای دلخواه تحصیل نمایند.

از اینرو هر چند بی سابقه نبود اما بشکلی ناشیانه، اینبار ره سوی قبله تهدید همسر و فرزند و آمفتامین و دیگر مخدرات و قرص های توهم زا سپرده ند شاید، در این وانفسای شکست و بیچاریگشان، فایده ای برایشان تامین کند. همانگونه که مطلعیم همسر و فرزند دکتر علیرضا بهشتی طی سه روز گذشته در مخفیگاه آشیان گزیده بودند و باز هم همانطور که می دانیم، خوشبختانه دکتر بهشتی امروز آزاد شد. درک ارتباط میان کیفیت چنین آزادیهایی با تم سخنان آقای تاجیک چندان سخت نیست.

نه، این بازی ها دیگر کمترین حوزه تاثیری ندارد. یقین دارم همانگونه که امروز پس از سخنان دیشب دکتر تاجیک جنبش سبز با صدای بلند بر او درود فرستاد ، اگر روزی مهندس و شیخ را هم هدف اینگونه تاکتیک ها قرار دهند و به تناول آمفتامین ها و ............ وادار نمایند و از این رهگذر این دو عزیز بیایند جلوی دوربین و چهل و پنج دقیقه را به دو بخش منقسم کنند و در بخش نخست به اظهار ندامت از افعال خویش بپردازند و بخش دوم را به طلب عفو از مقام منور ولایت اختصاص دهند، باز هم جنبش با صدایی بلند و رسا بر این دو عزیز دود خواهد فرستاد و همچنان این دو بزرگوار را در کنار خود خواهد دید.

فقط متاسفم برای انقلاب عزیزی که منحرفان به کجایش برده اند که برای تمدید چند روزه بقاء شان به آمفتامین هم روی آورده اند. حیف که ادب حکم بر نگفتن می کند وگرنه ......................

نه خیر، این حنا دیگر رنگی ندارد و تردید ندارم مصداق عینی این گفته را بزودی خواهید دید.

در چنین مواقعی دروغ های شما چه از زبان خودتان و چه از زبان دربندان و مجبوران و معترفان، کوچکترین و ناچیزترین غبارها را از راستی و حقیقت اصیل پاک می نماید و تمیز دروغ و راست را بیش از هر زمان دیگری برای مخاطب سهل می نماید و حتی بر معدود عقلا و عادلان هم جبهه شما نیز اثری معکوس خواهد گذاشت.

پس دروغ شما همان راست است. بیشتر بگوئید، خیلی بیشتر. حناق از رو رفت و خود از فرهنگ لغت پارسی ره به فرار گزید از خجالت حضور شما.