رفتن به محتوای اصلی

وطن ای هستی من، شور و سرمستی من، اندکی صبر

وطن ای هستی من، شور و سرمستی من، اندکی صبر

به موازات امیدی که از حرکت مقتدرانه جنبش در تقابل با سازمان دروغ و تزویر و زور استبداد در من شعله می گیرد و می دواند ، واکنشهای عصبی، سطحی و ناشیانه سازمان کودتا به شورش شور سبز ملت، نیز افزونه ای است بر این امید و یقین مرا بر این قول مهم که اندکی صبر، سحر نزدیک است، مستحکم تر می سازد.

رفتار کودتا چیان اینروزها در ابعاد مختلفی چون، تغلیظ کیفی برخوردهای ارگانهای قضایی، اطلاعاتی و امنیتی و شروع موج تازه ای از اعدام ها و بازداشت ها و برگزاری مجدد دادگاه های نمایشی، انتقال کامل مسئولیت ها در حوزه های برخورد، به طیف افراطی محافظه کاران، بشکلی که بایکوت شدن نیروهای میانی و اقلی جناح حامی کودتا را ملموس نموده است.

در حوزه رسانه ای و تبلیغی، تدوین و اجرای پروژه های نخ نما شده در قالب برنامه های تلوزیونی که مهمترینش برنامه رو به فردا بود و البته نم نمک با بن بست مواجه شد و اکنون برنامه ای بنام دیروز ، امروز، فردا با همان آمبیانس برنامه قبلی و البته اینبار کاملا یکسویه، به صورتیکه فضای کاملا فراخی اهداء گردیده به اعوان و انصار پروژه کودتا که نه غور و آنالیز بل هر چه فحش و هتک و توهین را نثار رهبران و پایوران جنبش آزادیخواهانه ملت ایران نمایند و کسی بدیشان کوچکترین مزاحمتی ایجاد ننماید.

این قطعا نشان از سرگیجه ایست که سازمان کودتا و اتاق فکر آن بدان دچار گشته و مشخصا از تحلیل حتی اندک وضعیت و تصمیم سازی و اعمال بر اساس آن نا توان شده اند.

این پروژه با اجرای این تابلودار ترین متصلان حلقه خبیثه کیهان، مدتیست متعاقب فشل ماندن برنامه رو به فردا از شبکه سه سیما روی آنتن رفته که به نظرم، از زاویه نمایش و تبارز عمق بیماری که گریبان ذهن راکد دستگاه کودتا و حامیان و احباب و انصارش گرفته، به غایت قابل تامل و حائز توجه است.

مخاطبان این برنامه فارغ از آنکه آیا حقیقتا در پی حوادث چند ماهه پس از انتخابات مخدوش خرداد ماه، رسانه های دیداری و شنیداری زیر مجموعه صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مخاطبی هم د ارند و یا نه؟؟؟؟، با تمرکز بر آنچه در این برنامه می گذرد، بیش از همیشه، ذهنشان معطوف به تشتت و پریشان احوالی فکری مدعوین این برنامه می گردد.

جمله مدعوین این برنامه که وابستگان شناسنامه دار جریان کودتاچی هستند، عطف به موضوعی که یامین پور مجری، آن را در ابتدا به عنوان سرفصل بحث!! مطرح می کند، (که عمدتا حول تحلیل یکسویه مسائلی چون فضای دانشگاه ها و انقلاب فرهنگی و اژدهای زعم آقایان علوم انسانی والبته تحلیل غیر مستقیم وقایع پس از انتخابات می چرخد )، بجای تحلیل و تجزیه و واکاوی ریشه ها و علت ها، چنان با استفاده از فضا و فرصت فراهم آمده، نا آگاهی و بینش سطحی خود را به مسائل روز گریبانگار جامعه نمایان می سازند، که اینجانب را به عنوان یکی از حلقه های زنجیر سبز که طبعا موضعی معلوم در ارتباط با جریان های جاری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی دارم، بر آن می دارد که اینبار بعکس گذشته از ملت بخواهم به نظاره تصاویر خروجی از صدا و سیما بنشینند تا بنیانهای بیمار و مخروبه نظری و محتوایی که حاکمیت کودتا بر آن بنا گشته است ، افزونتر و روانتر از گذشته در پیشگاه ملت عیان گرد.

باور کنید آنچه خروجی این برنامه در خود دارد، جز تاکیدی مجدد از سوی سازمان کودتا و منتسبان به آن و ارگان صدا و سیما بر لاحقی و دروغ زنی و بی اعتباری همه ارکان حاکمیت نیست. چه که حتی اگر مخاطب مجهز به کمینه آگاهی و ادراک سیاسی و فرهنگی باشد، حتی اگر این مخاطب نه چندان مجهز، متعلق به طیف حامی حاکمیت باشد، باور او نیز به مبانی فلسفی و تئوریک کلیت سیستم و بنیان های نظری و معرفتی آن دچار اختلال و تشویش می سازد و مالا تردید را به ذهن او متبادر می نماید، چه رسد به خیل عظیم ملت سبز اندیش و خودآگاه.

در این برنامه شاهد سخنانی از سوی میهمانان هستیم که بعضا شاخ بر سر مخاطب می نشاند و فی الفور با خود می گوید: خدای من، حاکمیت سیستم کودتا اگر به مویی بند نباشد به بیش از یک مشت بند نیست و از این رهگذر شاد تر و مشعوف تر از هر لحظه ای چشم امید به روزهای آفتابی وطن می سپارد و یقین حاصل می کند، که جنبش به پیروزی نهایی نزدیک است.

دعوت از ،سیه چهره ترین و ملکوک ترین افراد معطوف به سازمان کودتا همچون شجونی ها که هر آنچه امکان ندارد در سراسر زندگی یک انسان اصول مند و با پرنسیب پیوسته به هر طیف و مکتب فکری از زبان او برون تراود در مقابل دوربین های صدا و سیمای جمهوری اسلامی فرصت نمایش پیدا کند و طی آن چنان سخیف و بیمارگونه غایبین را به سخره و توهین و هتک خود می سپارد، تو گویی استودیوی اجرای این برنامه در محدوده جغرافیایی زیر بازاچه واقع شد.ه است و مکان اینگونه اقتضا می کند.

وقتی یکی از مدعوین که ظاهرا از جبهه متهاجمان به دینامیسم حرکتی آموزش عالی طی وقایع انقلاب فرهنگی است، از دموکراسی به عنوان واژه ای عجیب و قریب یاد می نماید، یا آن هنگام که دیگری از میهمانان که از مفتخران جریان گروگان گیری بوده است، به شکلی مهوع این جمله را از زبان جاری می سازد که فضای دانشگاه ها پیش از انقلاب فضایی مملو از مفسده و بیگانه پرستی و غرب باوری بوده و اساسا امام دانشگاه ها را خواستگاه اصلی دشمن تلقی می کردند و ما احساس کردیم که باید دست به یک تصفیه گسترده با عمال اندیشه های انحرافی زد یا دیگری که هنگامی که از اسلام سیاسی به مثابه ایدوئولوژی هادی انقلاب سخن به میان می آورد خود به شکلی طنزآمیز اذعان به تنهایی و مهجوریت و بی اعتباری ایدوئولوژی ولایت فقیه در میان دیگر اقطاب و نحله های فقه شیعه می نماید و می گوید اسلام سیاسی ، قرائت خاص امام بوده است و نه هیچ طیف و مشی و شخص دیگری از علما و فقیهان.

من حیث المجموع توخود بخوان حدیث مفصل از این مجمل، مخاطب قطعا با تماشای چنین برنامه هایی بجای آنکه قوٌه تامل و تفکر و حتی نقد و مخالفت خویش را به جریان بیندازد، لبخند امیدوارانه بر لب می نشاند که چه بهتر از یک دشمن ناشی که هر روز بیش از دیروز اصرار دارد اوج بلاهت و درماندگی موجود در ساختار ذهنی سازمان کودتا را به نمایش در آورد.

جمله آنکه مخاطبان با به نظاره نشستن چنین سناریوهای تصویری ناشیانه ومضحکی، بیش از هر زمان دیگری بر نزدیکی سحر سبز ایران، یقین حاصل می کند.

آری، وطن ای هستی من، شور سرمستی من، اندکی صبر، سحر نزدیک است.

Mrshokouhifard@gmail.com

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید