نامه رسول بداقی به دخترانش شکیبا و ستایش

خانم ستایش بداقی سلام گرم پدرت را بپذیر

خانم ستایش بداقی سلام گرم پدرت را بپذیر/ خانم شکیبا بداقی سلام گرم پدرت را بپذیر.

من بسیار دوستت دارم. از اینکه نمی‌توانم از نزدیک با تو دیدار کنم، دلتنگ هستم. می‌دانم تو هم برای دیدن من دلتنگ هستی؛ اما این کاری است، که خودمان خواسته‌ایم و باید بردبار باشیم. امیدوارم به زودی همه دشواری‌ها بر طرف شود و من بتوانم به زودی تو را در آغوش بگیرم تا دلم شاد شود.

ما آرزوهای بزرگی داریم پس باید بیشتر بردبار باشیم. من به زودی به خانه باز می‌گردم، تو را می‌بوسم، با هم به پارک و سینما می‌رویم، با هم به دیدار فامیل و دوستان می‌رویم و دوباره با هم می‌خندیم.

بداقی دارای تحصیلات کارشناسی در رشته مدیریت آموزشی است و نزدیک به 30 سال سابقه کار در آموزش و پرورش به عنوان دبیر دبیرستان به ویژه در اسلامشهر را دارد. او پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری 88 از آموزش و پرورش اخراج و حقوق معلمی او نیز قطع شد.

رسول بداقی در دهم شهریور ماه 1388 پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و کمی بعد در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تبانی و تجمع به قصد بر هم زدن امنیت ملی» به 6 سال حبس تعزیری و 5 سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محکوم شد. او ابتدا به بند 4 زندان گوهردشت، سپس بند 209 زندان اوین متقل شد اما پس از چندی او را مجددا به زندان رجائی شهر کرج منتقل کردند و در مدت دوران محکومیت خود اجازه مرخصی نداشته است. لازم به یادآوری است که بداقی چندین بار اعتصاب غذا کرده است و به دلیل انتشار نامه‌ای از درون زندان در خصوص اعتصاب غذای خود به سلول انفرادی بند 1 زندان رجائی شهر منتقل شده است.